ميرعلي نگارنده: قطعا جريان اصلاحطلبي هم درخصوص شركت كردن فعال در انتخابات يا حتي شركت نكردن، باتوجه به طيف گسترده اصلاحطلبان هنوز به اجماع و جمعبندي نهايي نرسيده است از جمله تشكلهايي كه قبل از مجلس سوم (بيش از سه دهه) تحت عنوان نيروهاي خط امام استان تهران و بعد هم موسوم به نيروهاي فعال انتخاباتي استان تهران و درنهايت به عنوان شوراي فعالين انتخاباتي استان تهران (شوراي شفا) به عنوان يك سازمان راي موثر و فعال و مرتبط با لايههاي مختلف اجتماعي در پهنه در تهران و شهرستانهاي تهران نقش موثري در مشاركت مردم در انتخابات و شكلگيري ستادهاي انتخاباتي داشته و دارد.
تمام احزاب و سازمانهاي سياسي و شخصيتها و بزرگان اصلاحطلب كشور به خوبي با اين سازمان (شوراي شفا) راي و تواناييهاي آن در بسيج و سازماندهي مردم براي مشاركت در انتخابات آشنا هستند و شخصيتهاي محوري آن را به صورت فردي و جمعي ميشناسند. لذا بنده كه از ابتداي شكلگيري اين مجموعه در خدمت اين مجموعه عظيم بودهام و مدتي نقش سخنگوي اين سازمان راي گسترده را به عهده داشتهام بر خود لازم ديدم در آستانه آغاز فعاليتهاي انتخابات نكاتي را به اطلاع عموم علاقهمندان به موضوع انتخابات و سرنوشت آينده كشور به عرض برسانم:
1-با توجه به اينكه امروزه با توجه به دلزدگي مردم از اوضاع سياسي و اقتصادي كشور و برخوردهاي حذفي كه اوج آن را در انتخابات دوره يازدهم مجلس شوراي اسلامي ديديم كه منجر به وجود آمدن مجلسي ضعيف و به لحاظ كارشناسي ناكارآمد و شكل گرفته با مشاركت بسيار پايين مردم به خصوص در كلانشهرها، از جمله در پايتخت (تهران) شد كه ميتوان با ضرس قاطع اعلام كرد كه اين مجلس به هيچوجه افكار و ديدگاههاي متنوع سياسي و جريانهاي مختلف مردم ايران را نمايندگي نميكند و فاقد تواناييهاي لازم در حل معضلات بسيار پيچيده كشور است.
بنابراين مردم وقتي ميبينند حضور يا عدم حضورشان در انتخابات، با اعمال اين روشهاي حذفي و گزينشي، عليالسويه است و در سرنوشت سياسي و اقتصادي و افزايش سطح رفاه و آسايش و حل مشكلات و معضلات كشور آنها تاثيري ندارد، طبيعي است كه نسبت به حضور در صحنه انتخابات بيتفاوت شده و علاقه آنان به مشاركت در انتخابات به شدت كاهش پيدا ميكند، ايجاد انگيزه لازم براي افزايش مشاركت مردم، يك پروژه خلقالساعه نيست بلكه يك امر پيوسته و طولاني مدت است كه، لازمه آن نياز به برنامهريزي اساسي براي جلب اعتماد عمومي و احترام به آرا و عقايد گوناگون و متنوع مردم ايران است.
از طرف ديگر، از آنجا كه مردم دولت فعلي را محصول اجماع و حمايت اصلاحطلبان ميداند، لذا جريان اصلاحات، تخريب و تضعيف دولت را از سوي هر جريان سياسي يا نهادهاي ديگر خلاف قواعد سياسي ميداند. بخشي از ناكارآمدي و عدم توفيق دولت در حل مشكلات روزافزون اقتصادي و اجتماعي، ناشي از سوءتدبير و فساد و غيرشفاف بودن خود اعضاي دولت است.
خصوصا شخص اول دولت (رييسجمهور) را در شرايط پيش آمده اقتصادي مقصر ميشمارند لذا به نوعي سرمايه اجتماعي اصلاحطلبان به عنوان پشتوانه و سوخت حركت اين دولت نيز آسيب جدي ديده است و نيازمند به ترميم و بازسازي اساسي است، بنابراين ما به عنوان يك مجموعه اصلاحطلب ريشهدار، نبايد به شعارهايي چون «اصلاحطلب اصولگرا ديگه تموم ماجرا» بيتفاوت باشيم! و سادهانگارانه باور كنيم كه ميتوانيم دوباره انتخاباتي همچون گذشته با حضور چشمگير مردم داشته باشيم و عقبه عظيم اصلاحات و تشكلهاي وسيع مردمي اصلاحطلبانه هم به دنبال ما چون گذشته حركت خواهند كرد.
2-اين مجلس به هيچوجه افكار و ديدگاههاي متنوع سياسي و جريانهاي مختلف مردم ايران را نمايندگي نميكند و فاقد تواناييهاي لازم در حل معضلات بسيار پيچيده كشور است. بنابراين مردم وقتي ميبينند حضور يا عدم حضورشان در انتخابات، با اعمال اين روشهاي حذفي و گزينشي، عليالسويه است و در سرنوشت سياسي و اقتصادي و افزايش سطح رفاه و آسايش و حل مشكلات و معضلات كشور آنها تاثيري ندارد، طبيعي است كه نسبت به حضور در صحنه انتخابات بيتفاوت شده و علاقه آنان به مشاركت در انتخابات به شدت كاهش پيدا ميكند، ايجاد انگيزه لازم براي افزايش مشاركت مردم، يك پروژه خلقالساعه نيست بلكه يك امر پيوسته و طولاني مدت است كه، لازمه آن نياز به برنامهريزي اساسي براي جلب اعتماد عمومي و احترام به آرا و عقايد گوناگون و متنوع مردم ايران است.
از طرف ديگر، از آنجا كه مردم دولت فعلي را محصول اجماع و حمايت اصلاحطلبان ميداند، لذا جريان اصلاحات، تخريب و تضعيف دولت را از سوي هر جريان سياسي يا نهادهاي ديگر خلاف قواعد سياسي ميداند. بخشي از ناكارآمدي و عدم توفيق دولت در حل مشكلات روزافزون اقتصادي و اجتماعي، ناشي از سوءتدبير و فساد و غيرشفاف بودن خود اعضاي دولت است.
خصوصا شخص اول دولت (رييسجمهور) را در شرايط پيش آمده اقتصادي مقصر ميشمارند لذا به نوعي سرمايه اجتماعي اصلاحطلبان به عنوان پشتوانه و سوخت حركت اين دولت نيز آسيب جدي ديده است و نيازمند به ترميم و بازسازي اساسي است، بنابراين ما به عنوان يك مجموعه اصلاحطلب ريشهدار، نبايد به شعارهايي چون «اصلاحطلب اصولگرا ديگه تموم ماجرا» بيتفاوت باشيم! و سادهانگارانه باور كنيم كه ميتوانيم دوباره انتخاباتي همچون گذشته با حضور چشمگير مردم داشته باشيم و عقبه عظيم اصلاحات و تشكلهاي وسيع مردمي اصلاحطلبانه هم به دنبال ما چون گذشته حركت خواهند كرد.
انتهای پیام