انقلاب شد، اما هويدا به شکل تناقضآميزي دوستداشتني و تنفرآميز باقي مانده است. يعني چه؟
من از آن دسته هستم که بارها در نقد ارز 4200 توماني تند و تيز نوشتهام، ارزي که به اسم اسحاق جهانگيري مشهور شد و اقتصاددانان استدلال ميکنند که با آن چند صد هزار ميليارد تومان رانت توزيع و فساد توليد شده است.
واقعيت اما اين است که در پنج دهه گذشته هميشه ارز به همين شيوه توزيع شده، اما فقط در دو مقطع اسم مشخص داشته است: ارز هفت توماني هويدا و ارز 4200 توماني جهانگيري.
عجيب اينکه اولي را شاهکار و دومي را افتضاح اقتصادي تلقي ميکنند، در حالي که ماهيت هر دو يکي است: توزيع ارز دولتي پايينتر از قيمت بازار، سرکوب قيمت ارز و توزيع رانت.
دولتها مگر در چهل سال فاصله بين ارز هويدا تا ارز جهانگيري کاري غير از سرکوب قيمت واقعي ارز به پشتوانه پول نفت انجام دادهاند؟ کارخانهها، خودروها، موبايل من و شما، لپتاپ و همه وسايل خانگي خارجي خانه ما مردم و مواد اوليه عمده محصولات کارخانجات داخلي مگر با غير از ارزي که قيمتش به پشتوانه رانت نفت سرکوب شده به دست آمده است؟
کاري که به اسم ارز جهانگيري در دو سال و نيم گذشته انجام شده، سنت پنجاه ساله دولتهاست. البته، به علت تورم پايين دهه 1340 و 1350 در مقايسه با امروز، ميزان توزيع رانت ارز هويدا خيلي کمتر از ارز جهانگيري بوده است. ارز جهانگيري اسم و رسم مشخص پيدا کرد، فاصله قيمتش تا بازار آزاد زياد شد و خروج ترامپ از برجام آثارش را تشديد کرد؛ رقيب سياسي هم بر طبل فسادستيزي کوبيد و تشت رسوايي از بام افتاد؛ والا دولتها پنجاه سال است همين کار را ميکنند.
برخورد با رانتخواران ضروري است اما سنتي که با اسامي مردمپسند مثل تثبيت قيمت ارز، معيشت مردم، کمک به توليد و... از جيب ملت و تمدن ايراني و به کام گروههاي خاص دنبال شده است را بايد اصلاح کرد.
بدبختي وقتي بالاي سر مردم و اقتصاد مثل اسب مست شيهه ميکشد که در سايه پول نفت که به مشام ميرسد، و در آغوش رانتهاي توزيع شده در دو سال و نيم گذشته؛ دوباره بهانه معيشت مردم عاملي براي اصرار بر کنترل نرخ ارز شده است.
اگر با کنترل نرخ ارز معيشت مردم رونق ميگرفت، الان بايد بعد از پنج دهه اعمال اين سياست، سوئيس را پشت سر گذاشته بوديم. لازم است در سالگرد انقلاب، ميراث سياستي اميرعباس به تاريخ سپرده شود، فراموشش کنيم.
انتهای پیام