اخبار معاصر: شاید برای مردمی که این روزها با جلوه گری پنجه های طلایی برگ ها و آفتاب
کم رمق پاییز زرافشان، کهکشانی از رنگهای زرد و قرمز و نارنجی را در کوچه و خیابان
به تماشا نشسته اند و لذت خنکای دلچسبی که زیر پوستشان می دود، شنیدن خبرهای خوب و
بد، حالشان را مثل احوال پاییز، دگرگون میکند، خبر داغ فرهنگی بازگشت مجسمهی پنه
لوپه به ایران کمی مجهول، جالب به نظر برسد و با کنجکاوی بسیار آن را پیگیر شوند.
به بهانهی رونمایی از چهار مجسمهی خواهران پنه لوپه در موزهی ملی ایران
با حضور مقامات فرهنگی ایران، ایتالیا و واتیکان در خیابان آجری ممتد سی تیر، و به
یمن این رویداد خطیر فرهنگی که در نوع خود نخستین در ایران به شمار می رود به سراغ
این سوژه میرویم.
** پنه لوپه کیست
؟
یکی بود یکی نبود ...
در عهد باستان، اُدیسه فرمانروای منطقهی ایساکای یونان با زن زیبایی
به نام پنه لوپه ازدواج میکند. زنی صاحب جمال که مظهر شکوه و شوکت عصر خود به شمار
می رفت و زیباییاش زبانزد خاص و عام بود. حاصل این ازدواج پسری به نام تلماک بود که
وقتی یک ساله میشود، اُدیسه برای جنگ با تروا فرا خوانده می شود.
جنگ تروا 20 سال طول میکشد و در کشاکش جنگ، ماجراهای زیادی برای اُدیسه
و سربازانش پیش آید. کمتر روزی است که شایعهی شکست یا مرگ ادیسه در جنگ فرسایشی تروا
بین اهالی نپیچد.
در این میان پنه لوپه همسر اُدیسه در غیبت او، خواستگاران زیادی دارد
ولی از پاسخ مثبت به آنان دوری میکند؛ تا اینکه عدهای از زعما و بزرگان شهر به او
میگویند که بر اساس قانون و به رسم بیوه زنان یونان، که نمیشود از آن سرپیچی کرد،
باید همسری انتخاب کند.
اما پنه لوپه در قلب خود امید به بازگشت همسر خود داشته و از خواستگارها
فرصتی میخواهد تا لباسی را ببافد و پس از کامل شدن به خواستگارها پاسخ دهد. پنه لوپه
روزها تارو پود را به هم میبافد و شبها دور از چشم دیگران بخشی از ان تاروپود و رشتههای بافته را، پنبه میکند و میشکافد تا روزگار نیز تاروپود شب و روزش را به هم ببافد
و از گردش چرخ شعبده باز، با پایان ندادن به کار، مهلتی برای خود بگیرد.
مدتی نمیپاید تا با شیطنت حاسدان و بدخواهانش، رازپنه لوپه فاش میشود
و دیگر مجالی برای درنگ و تاخیر در قبول یکی از خواستگاران نمیماند. پنه لوپه راه
چارهای میجوید. شرط میکند که برای ازدواج، همسر کسی میشود که بتواند کمان اُدیسه
را خم کند و برای او بیاورد.
سرانجام با وقت کشیها و درایت پنه لوپهی وفادار، اُدیسه پس از 20 سال
از جنگ تروا باز میگردد و برای نجات از دست بدخواهان، در قالب یک چوپان به زندگیاش
ادامه میدهد. وی با استفاده از مهارتش دررشته تیر و کمان، جامهی گدایان به تن میکند و در مسابقه خم کردن کمان شرط را میبرد و تک تک خواستگارها را که در این مدت اموالش
را به سرقت برده بودند را از میدان به در میکند.
و اینچنین، محبت پنه لوپه به اُدیسه و انتظار او برای بازگشت همسرش با
تمام ناملایمات، او را به سمبل بانویی وفادار و سوگ وار در هنر یونان تبدیل کرده است.
** سروکله ی پنه لوپه
از کجا پیداشد ؟
شاهرخ رزمجو استاد دانشگاه تهران میگوید، در کاوشهای دهه 30 میلادی تخت جمشید مجسمهای مرمرین در تالار خزانهی آن پیدا شد که سنگ مرمر آن مربوط به یونان بود. از آنجا که چند نمونه با نقشهای
مشابه از آن قبلا در اروپا پیدا شده بود، تشخیص داده شد که این پیکرهی پنه لوپه است.
وی میافزاید: کارشناسان دریافتند که با وجود اینکه نمونههای اروپایی
بعدی، مربوط به دوره امپراتوری رم بوده اند اما این پیکره، یک پیکرۀ اصلی و قدیمیتر
یونانی است. برداشتهای اولیه این بود که احتمالا این مجسمه توسط ایرانیان در جنگهای
یونان غارت و به ایران آورده شده است. اما بعدها متوجه شدند که چون سبک و شیوهی هنری
به کار رفته در مجسمه به زمانی بعد از جنگهای ایران و یونان مربوط میشود، پس نمیتوانسته یک اثر غارت شده باشد. با تحقیقات بیشتر این نتیجه حاصل شد که چون این مجسمه
در زمان ساخت کپیهای رومی در تخت جمشید دفن شده بوده است پس باید یک نمونهی دیگری
هم از این مجسمه در یونان وجود داشته که مجسمههای مشابه را، رومیها از روی آن مجسمهی یونانی ساختهاند.
»با توجه به شواهد، به نظر میرسد
که در ابتدا، دو مجسمهی یکسان در یونان ساخته شده بوده که یکی از آن دو را به ایران
فرستادهاند و دیگری بعدها به دست رومیها افتاد که این پیکرۀ دوم مفقود شده و اکنون
اثری از آن در دست نیست. پیکرۀ گمشده در یونان، مادر کپیهای رومی بوده که از روی آن
ساخته شده بودند«.
استاد دانشگاه تهران می افزاید: دربارهی پیکره ای که به ایران فرستاده
شده بود، چند حدس وجود دارد. یکی از این گمانه زنیها این است که احتمالا این هدیهای از طرف یونانی ها و احتمالا از سوی آتن، بوده است که همراه با یک هیات صلح به ایران
فرستاده شده و به نشانۀ صلح با ایران به دربار هخامنشی تقدیم شده است. مجسمه در خزانهی تخت جمشید نگهداری میشده است تا زمان حمله اسکندر به ایران که با غارت کاخ و خزانه
مجسمه هم شکسته و بخشهایی از ان آسیب میبیند و در زمان حاضر فقط بدن آن و یک تکه
از دستش باقی مانده است.
رزمجو این جمله را نیز بیان میکند که نقش پنه لوپه در جهان باستان بسیار
محبوبیت داشته است و برای مردم آن زمان در اروپا نماد زنان وفادار بوده است، از همین
رو در دوره های بعد در اروپا مجددا ساخت این شخصیت برگرفته از داستانهای هومر، بارها
تکرار شده است.
** اعلان صلح و توسعه
فرهنگ صلح جهانی
از طرفی جبرئیل نوکنده سرپرست موزهی ملی ایران نیز به خبرنگار میراث
فرهنگی ایرنا توضیح میدهد : وقتی سال گذشته دکتر روحانی رییس جمهوری، در صحن عمومی
سازمان ملل پیشنهاد داد تا سال جاری با نام سال عاری از خشونت نامگذاری شود، ما احساس
کردیم که یکی از بهترین شیوههای اعلان این صلح و توسعهی فرهنگ صلح جهانی، می تواند
ارتباط بین موزه های کشورها باشد.
وی افزود: چندی پیش در ایتالیا یک نمایشگاه مجسمههای کلاسیک رم باستان
برپا شده بود که در این بین، تفاهمنامهای بین وزیر فرهنگ ایتالیا و رئیس سازمان میراث
فرهنگی به نمایندگی ازدولت های ایران و ایتالیا منعقد شد که براساس آن 3 مجسمه ی پنه
لوپه و مجسمه ی اصلی ایرانی، به ایران منتقل شده تا به مدت چهارماه در نمایشگاهی در
معرض دید علاقمندان قرار گیرد. این آثار پیش از این نیز به مدت چهارماه در ایتالیا
به تماشای عموم گذاشته شده بود.
عنوان این نمایشگاه نیز« پیکره ای برای صلح، پنه لوپه از تخت جمشید تا
رم » انتخاب شده است و این اولین بار بود که مقرر شده بود آثار غیر ایرانی باستانی
در ایران به نمایش گذاشته شود.
سرپرست موزهی ملی ایران تصریح کرد: مجسمهی پنه لوپه ی ایران از ۱۸ اردیبهشت سال جاری
که با همتایان خود در بنیاد پرادا به نمایش درآمده بود، سرانجام شامگاه شنبه ۲۸ شهریور1394 به
ایران وارد و در موزه ملی ایران مستقر شد. بر اساس رایزنیهای صورت گرفته، درصدد هستیم
پس از برپایی این نمایشگاه، آثار شاخصی از موزه ملی مکزیک را نیز به عنوان دومین آثار
غیرایرانی برای نمایش به ایران بیاوریم.
وی این توضیح را نیز داد که دو مجسمه ی پنه لوپه که ازموزه واتیکان آورده
شده اند، هر یک به میزان ۹۰۰ هزار
یورو و ۶۰۰ هزار
یورو بیمه شده اند. مجسمه موزه کاپی تولینی هم ۴۰۰ هزار یورو بیمه شد، اما مجسمه پنه لوپهی ایران به دلیل قدمت بیشترش ۱۵ میلیون
یورو بیمه شده است. قیمتی که برای مجسمه ایران گذاشته شده 7.5 برابر بیشتراز سه مجسمهی دیگر است .
** اهمیت منحصر بفرد
و خلاقانه سه نمونه تاریخی
همچنین معاون سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگریگفت: سه نمونه تاریخی نگهداری شده در موزههای کاپیتولینی
و واتیکان که براساس سنت پیکره تراشی دوران تاریخی و تداوم ارزشهای هنری همان دوران
و برگرفته از نمونه یافت شده در تخت جمشید، خلق شده است، نشان از اهمیت این اثر منحصربه
فرد و خلاقانه هنری دارد. نمایش همزمان این پیکرهها به لحاظ علمی و درک هنری از اهمیت
بسزایی برخوردار است.
موسسه شرق شناسی شیکاگو در 1314خورشیدی (1935 میلادی) در کاوش تخت جمشید
در راهروی 31 خزانه، به نیم تنهای شکسته از سنگ مرمر برخورد کرد که با مجموعههای
مکشوفه در کاخ بسیار متفاوت بود.
کاوشگر این مجموعه بر اساس کشف قسمتی از دست مجسمه در تالار ستون دار
شماره 38، معتقد بود محل اصلی نصب این مجسمه، که پنه لوپه (Penelope)
نامیده میشود، راهروی شمارهی
31 نبوده و این مجسمه پس از هدیه از سوی یونانیان به پادشاه ایران در تالار ستون دار
شمارهی 38 جای گرفته است.
براساس مستندات تاریخی، با حملۀ اسکندر مقدونی در 331 پیش ازمیلاد و تارج
و غارت سپاهیانش این مجسمه مانند سایر آثار تخریب و از مکان اصلی خود خارج و به دلیل
سنگینی زیاد تا راهروی 31 کشیده شد و در همان جا رها شد.
طالبیان سپس گفت : تندیس پنه لوپه در محل سر، بازوها و پاها به شدت آسیب
دیده و علاوه بر شکستگی های عمیق که در زیر گردن، شانه و بخشی از بالاتنه دیده می شود،
قسمت بیشتر هر دو دست، سر و پاهای مجسمه نیز مفقود شده است. در بخش میانی دست شیاری
دیده می شود که به نظر می رسد مجسمه در دست خود میله ای را به طور عمودی نگاه می داشته
که با توجه به داستان ریسندگی پنه لوپه، احتمال دارد این حفرۀ میانی محل نگه داشتن
میلۀ دوک بافندگی باشد.
معاون سازمان میراث فرهنگی تاکید کرد : این مجسمه ها که سمبل بانوی سوگوار
و بانوی وفادار در سدۀ پنج پیش ازمیلاد هستند یادآور داستان اُدیسه اثر هومر نویسندۀ
معروف و حماسه نویس سدۀ هشتم پیش ازمیلاد یونان است.
سبک ساخت مجسمه پنه لوپه مکشوفه از تخت جمشید ترکیبی از هنر یونانی ـ
رومی است و از نظر زمانی به میانه های سده پنجم پیش از میلاد تعلق دارد،از این رو احتمال
غارت این مجسمه توسط سپاهیان ایرانی و آوردن آن به تخت جمشید در این تاریخ وجود نداشته
است.
بر اساس اظهارات معاون میراث فرهنگی کشور، این مجسمه به عنوان هدیهای
به نشانه صلح و دوستی و عهد و پیمان توسط یونان به پادشاه ایران داده شده است.
شاید به ظاهر، نمایش چند مجسمه هرچند با ابعاد و اهمیت باستانی و ارزش
مادی نجومی، آن چنان خبر مهمی در بین مردم به نظر نرسد، اما با شرح آنچه در این گزارش
رفت و توجه به این مهم که کودکانمان در عصر حاضر، بیقهرمان و اسطوره قد میکشند و
بیگوشهی چشمی به الگوها و نمادهای اساطیری و باستانی، در خودسازی و ساختن فردای جامعه،
روز به روز بیانگیزهتر میشوند، شناساندن غنای فرهنگ اساطیری بشر در جوامع مختلف،
بیش از هر امر دیگری یک ضرورت جلوه کند.
انتهای پیام/
منبع: ایرنا
انتهای پیام