اخبار معاصر: افراد دچار جنون دزدی از آسیب جدی در تواناییهای شغلی و اجتماعی رنج میبرند. جنون دزدی ممکن است به درمان شناختی رفتاری و دارو درمانیهای مختلف (لیتیوم، ضدصرع و آنتاگونیستهای افیونی) واکنش نشان دهد.
به علت نادر بودن اختلال گزارشهای درمانی به موارد انفرادی یا گروههای کوچکی از موارد محدود میشود. اصولاً رواندرمانی بینش گرا و روانکاوی بسته به انگیزهی بیمار میتواند موفقیت آمیز باشد اما در مواردی که بیمار دچار احساس گناه و شرم است به دلیل انگیزهی قوی برای تغییر رفتار، رواندرمانی بینشگرا کمک کننده است.
مداخلات رفتاری از جمله حساسیت زدایی تدریجی، شرطی سازی اجتنابی و ترکیبی از شرطی سازی اجتنابی و تغییر وابستگی های اجتماعی میتواند در بهبود اختلال تاثیرگذار باشد. در روش حساس سازی ناآشکار به درمان جو آموزش داده میشود که هر زمان وسواس دزدی کردن ظاهر شد، تصاویر ذهنی آزاردهنده را مجسم کند. و در تکنیک توقف فکر، به موجب آن بحرانهای درونی شدید مقاومت در برابر فکر کردن به رفتار دزدیدن، به فرد اجازه داده نمیشود این میل را دنبال کند.
در دارو درمانی اختلال جنون دزدی موفقیت هایی دیده شده است. فلوکستین و فلووکسامین که مهارکنندگان بازجذب اختصاصی سروتونین است در درمان اختلال جنون دزدی مفید است،
همچنین گزارشهایی از درمان موفقیت آمیز با داروهای سه حلقه ای، ترازودون، لیتیوم، والپروآت، نالتروکسون و درمان با تشنج الکتریکی وجود دارد.
سبب شناسی اختلال جنون دزدی
علیرغم اینکه اختلال جنون دزدی تاریخچه طولانی دارد، درک نسبتاً کمی در زمینه ی ویژگیهای کلی، سبب شناسی اختلال جنون دزدی و رنجهای بدنبال آن وجود دارد. در حالیکه افراد دچار جنون دزدی یک ناتوانی در مقاومت در برابر میل شان به بلند کردن جنس را گزارش میکنند. سبب شناسی این رفتار غیرقابل کنترل، واضح نیست.
عوامل زیستی
بیماریهای مغزی و کم توانی ذهنی با جنون دزدی در ارتباط است. نشانه های عصبی موضعی، آتروفی قشری و بزرگ شدن بطنهای جانبی در برخی بیماران همچنین اختلالات متابولیسم مونوآمین، به خصوص سروتوونین از جمله عوامل زیستی دخیل در ایجاد اختلال جنون دزدی است. بدکارکردی سروتونرژیک در قشر پیش پیشانی به عنوان پایه ضعیف در تصمیم گیری در افراد دچار جنون دزدی فرض شده است. در یک مطالعه انتقال دهنده های عصبی سرتونین در ۲۰ بیمار دچار جنون دزدی بررسی شد. ارزیابی تعدادی از انتقال دهنده های صفحه ۵-HT از طریق چسباندن ۳H- پاروکستین صورت گرفت که سطح پایینتری در آزمودنیهای دچار جنون دزدی در مقایسه با گروه کنترل دیده شد که بیانگر برخی از بدکارکردیهای سرتوژنیک است.
گزارشهای موردی و مطالعات تصویربرداری عصبی، علائم دیگری را به عنوان سبب شناسی احتمالی برای جنون دزدی فراهم کردند. آسیب به مدار orbito-frontal – زیر قشری مغز در جنون دزدی گزارش شده است. فنون تصویربرداری عصبی، کاهش ماده سفید ساختارهای کوچک را در نواحی شکمی- میانی مناطق پیشانی مغز در مقایسه با گروه کنترل نشان داد. این تصاویر با یافته های افزایش تکانشگری در افراد دچار جنون دزدی سازگارند. این مطالعات، همچنین از این فرضیه که حداقل برخی از افراد دچار جنون دزدی ممکن است قادر به کنترل تکانه هایشان برای دزدی نباشند حمایت میکند. تصویربرداری های بیشتر و ارزیابی های عصب روانشناختی در یک نمونه بزرگ میتواند کمک به شفاف سازی سبب شناسی این اختلال کند.
عوامل روانی- اجتماعی
از جمله عوامل روانی-اجتماعی در اختلال جنون دزدی استرس است، علایم جنون دزدی در مواقع استرس عمده مانند فقدان عزیزان، جدایی و پایان روابط با اهمیت ظاهر میشود. روانکاوان بر روی ابراز تکانه های پرخاشگری در جنون دزدی تاکید میکنند و برخی نیز جنبه های لیبیدویی را مطرح کرده اند. آنهایی که روی نمادگری تاکید میکنند، معتقدند نفس عمل، شی دزدیده شده و قربانی عمل دزدی معانی خاصی دارند.
عوامل خانوادگی و ژنتیکی
بررسی عوامل خانوادگی و ژنتیکی نشان میدهد که ۷% بستگان درجه اول این بیماران به اختلال وسواسی جبری مبتلا بودند و همچنین میزان بالاتری از اختلالات خلق نیز در میان اعضای خانوادهی آنها گزارش شده است.
سیر و پیش آگهی اختلال جنون دزدی
این اختلال ممکن است در دوران کودکی آغاز شود اما عموماً در اواخر نوجوانی شروع میشود و معمولاً در زنان حدود ۳۵ سالگی و در مردان حدود ۵۰ سالگی تظاهر میکند و زنان بیشتر از مردان برای درمان مراجعه میکنند اما در عوض مردان بیشتر از زنان راهی زندان میشوند. سیر اختلال نوسان دار و معمولاً مزمن است. بیماران ممکن است در فواصل دوره ها که ممکن است هفته ها یا ماه ها طول بکشد، بدون علامت باشند و میزان بهبود خودبخودی این اختلال نامشخص است. پیش اگهی اختلال با درمان خوب است ولی معدودی از بیماران به میل خود در پی درمان برمیآیند.
همه گیرشناسی و اختلالات روانپزشکی همراه با اختلال جنون دزدی
یک مطالعه ی اخیر از بیماران روانپزشکی بستری با اختلالات چندگانه (نمونه=۲۰۴) نشان داد که ۸/۷% (نمونه=۱۶) آنها، نشانه های لازم که بیانگر تشخیص جنون دزدی است را نشان میدهند و ۳/۹% (نمونه=۱۹) آنها یک طول عمر تشخیص جنون دزدی را نشان میدهند.
مطالعه ۱۰۲ بیمار بزرگسال بستری با دامنه ی متنوعی از اختلالات روانپزشکی ثابت کرد که ۸/۸% (نمونه=۹) از جنون دزدی رنج میبرند. از آنجا که در صد مشابهی در جوانان و بزرگسالان دیده میشود، این امکان مطرح میشود که جنون دزدی ممکن است یک اختلال مزمن باشد که قابل درمان نیست. این یافته توسط مطالعات کمی تایید شد.
بدون داده های همه گیرشناسی درصد درصد زنان و مردان دچار جنون دزدی ناشناخته میمانند. برخی معتقدند که تعداد زنانی که برای درمان جنون دزدی مراجعه میکنند بیشترند چون مردان احتمال دارد که به خاطر بلند کردن جنس از مغازه به زندان فرستاده شوند، اما بهطورکلی اختلال جنون دزدی به طورمعمول در اواخر جوانی و یا اوایل بزرگسالی آغاز میشود.
بهرحال در مورد ابعاد جنسیتی جنون دزدی پژوهش های کمی صورت گرفته است. یک مطالعه نشان داد که مردان دچار جنون دزدی احتمال دارد که یک آسیب در تاریخچه تولد آنها باشد. مردان دچار جنون دزدی همچنین رنج کمتری را نسبت به اختلالات همخوان مانند اختلال خوردن یا اختلال دوقطبی میبرند اما آنها سطوح بالاتری از نابهنجاری جنسی که هم زمان رخ میدهد را نشان میدهد..در هر دو گروه مردان و زنان دچار جنون دزدی، طول عمر اختلالات روانپزشکی همراه با آن، اختلالات کنترل تکانه (۲۰%-۴۶%)، مصرف مواد (۲۳%-۵۰%) و اختلالات قطبی (۴۵%-۱۰۰%) همراهند.
اختلالات شخصیت هم در جنون دزدی دیده میشوند. یک مطالعه که شامل ۲۸ نفر دچار جنون دزدی بود نشان داد که ۱۲ نفر (۹/۴۲) براساس ملاکهای DSM-3-R حداقل یک اختلال شخصیت دارند، ۲ نفر (۳/۱۴%) دو اختلال شخصیت دارند، پارانویید (۹/۱۷%)، مرزی (۳/۱۰%) و اسکیزویید (۷/۱۰%) شایعترند.
افراد دچار جنون دزدی از آسیب های جدی در کارکردهای اجتماعی و شغلی رنج میبرند. آسیبهای کارکردی که افراد دچار جنون دزدی تجربه میکنند به حدی نیست که موجب گزارش کیفیت زندگی پایین شود. در یک مطالعه که به صورت سیستماتیک و با استفاده از یک ابزار سنجش روانی درست (مصاحبه کیفیت زندگی)، کیفیت زندگی ارزیابی شد، بیماران دچار جنون دزدی در مقایسه با نمونه بزرگسالان غیربالینی رضایت از زندگی کمتری را گزارش کردند. برخی از بیماران خودکشی را به عنوان ابزاری که آنها دزدی را متوقف کنند را گزارش کردند.
علاوه بر پیامدهای هیجانی جنون دزدی، بسیاری از بیماران دچار جنون دزدی به علت رفتارهایشان دچار مشکلات قانونی اند. مطالعات گزارش کردند که ۶۴% تا ۸۷% از بیماران دچار جنون دزدی تاریخچه ای از توقیف شدن را داشته اند. در حقیقت، یک مطالعه نشان داد که بیمارانی که توقیف شدن را گزارش میکنند، بطورمیانگین در هر کدام سه مورد بود. اگرچه اکثر دزدیها منجر به زندان رفتن نشد، شواهد اولیه نشان داد که ۱۵% تا ۲۳% از بیماران دچار جنون دزدی، به خاطر دزدی از مغازه زندان را گذراندهاند.
تاریخچه خانوادگی
دادهها در زمینه ی تاریخچه خانوادگی و تاثیر ژنتیک در جنون دزدی کم است. در تنها مطالعه ای که تاریخچه ی خانوادگی را در جنون دزدی و با استفاده از یک گروه کنترل مطالعه کرد، درصد بالایی از بستگان درجه اول آزمودنی های دچار جنون دزدی در مقایسه با گروه کنترل از اختلال مصرف الکل رنج میبردند. تفاوت مهم دیگری در تاریخچه ی خانوادگی در بین دو گروه دیده نشد. نسبت بالای اختلالات خلق، اختلالات مصرف الکل و جنون دزدی در بستگان درجه اول افراد دچار جنون دزدی گزارش شد.
انتهای پیام/
انتهای پیام