تهران ۱۹.۹۱° كمينه ۱۷.۷۹°  بیشینه ۱۹.۹۹°
کد خبر: ۲۹۰۸۱
۳۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۵۵

پسران کابل چه می‌نویسند؟!

«سکوت نه، فرار نه، بلکه از نظم نمادین خود در برابر امر واقع دفاع باید کرد...»

متن زیر توسط یکی از جوانان ساکن در بلخ و به نقل از کانال خبری شکوه بلخ برای همیشه نوشته شده است. 

چه باید کرد؟
این روزها خانه نشین هستم. فقط از طرف عصر معاینه خانه‌ام (مطب) می‌روم. مسیر خانه تا معاینه خانه را قدم می‌زنم و در آن مسیر به همه چیز فکر می‌کنم. این دو روز اخیر با آنها مواجه شدم که سوار رنجرهای پلیس بودند. روز اول بدون توجه از کنارشان گذشتم ولی امروز به چشمانشان عمیقا دیدم. آنها نیز همانند ما مضطرب‌اند، به قول هایدگر احساس در خانه نبودن و غربت کرده و عجیب و غریب نگاه می‌کنند.

البته این احساس در خانه نبودن و نگاه‌های عجیب و غریب‌شان بدیهی است. اسلاوی ژیژک که او را از بهترین مفسران لاکان می‌دانم، دو مفهوم لاکانی را بخوبی تفسیر کرده است: ۱- مفهوم امر واقع(The Real)  که از واقعیت (The reality) آن را باید فرق کرد.۲ -مفهوم نظم  نمادین (symbolic order)    نظم نمادین همان و همین صورت زندگی‌‌‌ ایست که جا افتاده، در قالب بیان آمده، رایج گشته، معنابخش رفتارها و کردارهای سوژه‌ها بوده و نارملیتی (هنجارها) را تعریف می‌کند. نظم نمادین به بیان ساده تر صورت بهنجار زندگی اجتماعی است که در ساحت تیوری و پراکسس جمعی حدود کردار و گفتار را تعیین می‌کند. حاوی نمادها و سمبولهاست که هر نماد و سمبول قابلیت توصیف شدن را دارد و چیزی را بیان می‌کند. اما این نظم نمادین از آنجایی که مرزبندی شده و دارای حدود مشخص است، برون سویی نیز دارد. بدین معنا چیزهایی است که برون از نظم نمادین قرار گرفته و هنوز قابلیت ترجمه در نظم نمادین را ندارند. اینها همان امر واقع  
(The Real)  هستند.

امر واقع اگرچه برون از نظم نمادین قرار گرفته و هیچ وجه مشترکی با نظم نمادین ندارد ولی همانگونه که ژیژک می‌گوید، امر واقع پیوسته نظم نمادین را مورد تهدید خود قرار می‌دهد تا وارد نظم نمادین شود و نظم نمادین را دچار فروپاشی سازد. با مثال اگر واضح سازم، دموکراسی صورتی از نظم نمادین است. ولی اگر کسی مثل اشرف غنی (امر واقع) وارد این نظم شود و با رفتار و کردار خود موجب تهدید دموکراسی گردد، این همان تهاجم امر واقع به نظم نمادین است.

اینهایی که نیز این روزها وارد نظم نمادین ما شده‌اند، همان امر واقعند. احساس بیگانگی و احساس غربت و نگاه‌های عحیب و غریب‌شان ناشی از همین ورودشان به نظمی است که قابلیت ترجمه در آن را ندارند. ستایل موها، پیشانی بند و لباس‌هایشان در جهان زیست شهر کابل (نظم نمادین) بیگانه است و در محدوره نارملیتی ستایل و شیوه لباس پوشیدن شهروندان کابل نمی‌گنجد. برای همین است که ما و آنها نسبت بهم حس بیگانگی داریم.

اما پرسش اساسی اینست که حالا که به زبان ژیژک آنها به مثابه امر واقع به نظم نمادین ما نفوذ کرده‌اند، چه باید کرد؟

ما این نظم نمادین را رایگان بدست نیاورده‌ایم. صدها میلیارد دلار هزینه داشته است. پذیرفتن ننگ اشغال، ریختن خون صدها هزار جوان، همه بهایی بوده که برای اعمار این نظم پرداخته‌ایم. اینک که این نظم مورد تهدید قرار گرفته است، بر ماست تا نگذاریم به سادگی دچار فروپاشی شود.

 تامی‌ها و آن فولبرایترها هیچگاه مقوم نظم نمادین ما نبوده‌اند. آنها آمدند و در دولت فساد بیک‌های خود را پر از دلارهای دزدی کرده و رفتند. ولی ما ستونهای این نظم نمادین هستیم. در برابر صدها هزار مادری که خون فرزندانشان برای اعمار این نظم ریخته است، مسئولیم. برای همین است که من پیشنهاد می‌کنم به هیچ صورتی نباید از ارزشهایی نظم نمادین خود بگذریم.

 آزادی‌های انسانی ما، اردوی ملی ما، فعالیت‌های مدنی ما همه دستاوردها و ارزشهایی است که نظم نمادین ما را شکل می‌بخشند. بر ماست تا با قلم و اعتراضات مدنی خواست‌های خود را که معطوف به حفظ نظم نمادین ماست، مطرح سازیم. ورنه دیری نخواهد بود که نفوذ امر واقع، نظم نمادین ما را دچار فروپاشی سازد، بر ما غلبه یابد آنگاه در برابر تاریخ و در برابر همه‌ی آن مادرانی که فرزندشان کشته شد، شرمنده خواهیم شد. و بلاخره در پاسخ آن پرسش (چه باید کرد؟)
سکوت نه، فرار نه، بلکه از نظم نمادین خود در برابر امر واقع دفاع باید کرد.


پایگاه خبری تحلیلی اخبارمعاصر 
 


انتهای پیام
گزارش خطا
برچسب ها: کابل
ارسال نظر