اخبار معاصر:۱. آغاز ایام حسینیاولین روز از ماه حزن و اندوه آل محمدعلیهم السلام است، که همه انبیاء وملائکه و شیعیان و دوستان اهل بیت علیهم السلام محزوناند. باید گفت: ماه حزن واندوه تمام عالم است، چرا که همه ساله از اول محرم تا روز عاشورا پیراهن پاره پاره سیدالشهداء علیه السلام را از عرش خدا رو به زمین میآویزند و حزن واندوه عالم را فرا میگیرد. ۱
همچنین آغاز مجالس عزاداری حضرت اباعبدالله علیه السلام است، که مردم را به امور اعتقادی خویش آشنا میکند، ودستورات دین خود را از حسینیهها و تکایا و مساجد به خانههای فکر ودل خود به ارمغان میبرند. شرکت در مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام واشک بر آن حضرت، از وظایف ما در زمان غیبت امام زمان علیه السلام است.
۲. ماجرای شعب ابی طالب علیه السلامدر پی بالا گرفتن قدرت اسلام پس از بعثت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم قریش پیمان نامهای نوشتند وطی آن قرار گذاشتند با بنی هاشم تکلم نکنند و با آنان هم سفره وهمنشین نشوند و معامله ننمایند؛ و آنان را به گونهای در فشار قراردهند که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را به قریش تحویل دهند تا آن حضرت را به قتل رسانند. حضرت ابوطالب علیه السلام بنی هاشم را به درهای که منتسب به آن حضرت بود برد، و اطراف آن را محکم کرده وبرای حفظ جان پیامبر صلی الله علی وآله وسلم شبانه روز کمر همت بست.
آن حضرت شبها با شمشیر پروانه وار گرد شمع وجود پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم میگردید ومی فرمود: «تا زندهام دست از یاری او برنمی دارم.» او در هرشب چند بار محل خواب پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را تغییر میداد وعزیزترین فرزند خود یعنی امیرالمؤمنین علیه السلام را به جای آن حضرت میخوابانید، و روز فرزندان خود و فرزندان برادرانش را به حفاظت از آن حضرت میگماشت. در مدتی که در شعب بودند بر آن حضرت ومسلمانان بسیار سخت گذشت، تا آنجا که شبها صدای گریه اطفال گرسنه بنی هاشم را ساکنین اطراف شعب میشنیدند.
پس از دو سال و چند ماه خداوند موریانه را مأمور کرد، وپیمان نامه آنان را از بین برد به جزء اسماء الهی که در آن بود. حضرت ابوطالب علیه السلام این خبر را به کفار داد، و آنان با دیدن چنین معجزهای دست از تصمیم خود برداشتند وبنی هاشم به خانههای خود بازگشتند. ۲
۳. جنگ ذات الرقاعدر سال چهارم هجرت _به تحریک قریش _بین مسلمانان و قبایلی که اطراف مدینه زندگی میکردند و قصد محاصره مدینه را داشتند جنگی در گرفت. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم با ۴۰۰یا۷۹۰ نفر از مدینه بیرون رفتند. در این غزوه حضرت نماز خوف خواندند و جنگ تا سه روز طول کشید تا شر آنان دفع شد. این واقعه به قولی در ۱۵جمادی الاولی بوده است. ۳
۴. اولین جمع آوری زکاتدر روز اول محرم پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم برای اولین بار مأمورانی را برای جمع آوری زکات و صدقات به اطراف مدینه فرستادند. ۴
۵. امام حسین علیه السلام در راه کربلاروز اول محرم، امام حسین علیه السلام در قصر بنی مقاتل نزول اجلال فرمودند، و از عبیدالله بن حر جعفی دعوت به یاری نمودند، ولی او اجابت نکرد و بعداً پشیمان شد. ۵
۶. قیام مردم مدینه برعلیه یزیددر این روز در سال۶۳ ه مردم مدینه برای قیام علیه یزید حرکت کردند. قضیه از آنجا آغاز شد که جمعی از اهالی مدینه به رهبری عبدالله بن حنظله به شام رفتند و دستگاه یزید وشرابخواری و قماربازی و سگ بازی او را دیدند، وبه مدینه بازگشته ومردم را از وضع فساد دربار اموی آگاه ساختند. با شنیدن این اخبار همگان بر خلع یزید اتفاق نمودند، و به سرپرستی عبدالله علیه یزید قیام نمودندو افراد اموی ساکن مدینه رابیرون کردند. لشکر شام پس از اطلاع از این قیام به طرف مدینه حرکت کرد و واقعه حرّه پیش آمد. ۶
۷. کلام عاشورایی امام رضا علیه السلام ۷در روز اول محرم ریّان بن شبیب خدمت امام رضا علیه السلام رسید. حضرت به او فرمودند:ای پسر شبیب، مردم عرب در زمان جاهلیت جنگ را در ایام محرم حرام میدانستند؛ ولی این امت احترام این ماه را از بین بردند و حرمت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را رعایت نکردند. در این ماه خون ما را حلال دانستند، و هتک حرمت ما را کردند وفرزندان و زنان ما را اسیر نمودند، و سراپردۀ ما را آتش زدند و اموال ما را غارت کردند و رعایت احترام رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را دربارۀ ما ننمودند.
همانا روز شهادت حسین علیه السلام پلک چشمان ما را مجروح کرد واشکهای ما را روان ساخت ودل ما را سو زاند؛ وعزیز ما را در زمین کربلا ذلیل کرد ونزد ما محنت و بلا را تا روز جزا به ارث گذارد. پس گریه کنندگان باید بر حسین علیه السلام بگریند، زیرا که گریه بر او گناهان بزرگ را از بین میبرد.
ای پسر شبیب، اگر خواستی بر چیزی گریه کنی برحسین بن علی علیه السلام گریه کن، چه اینکه آن حضرت را کشتند چنانکه گوسفند را میکشند، و با آن حضرت ۱۸ نفر از اهل بیت او کشته شدند که روی زمین شبیه ونظیری نداشتند. آسمانهای هفتگانه و زمینها در شهادت آن حضرت گریستند. چهار هزار ملک روز عاشورا برای نصرت آن حضرت آمده بودند و دیدند حضرت شهید شدهاند. لذا پریشان وغبار آلود به مجاورت آن قبر مطهر مأمور شدند، تا حضرت قائم علیه السلام ظهور کنند و از یاران او باشند و شعارشان «یالثارت الحسین «است.
ای پسر شبیب، اگر دوست داری که با ما در درجات عالی بهشت باشی محزون باش برای حزن ما وشاد باش در شادی ما؛ وبر تو باد ولایت ما که اگر کسی سنگی را دوست داشته باشدخداوند متعال او را با همان سنگ محشور میکند….
۱٫ خصائص الزینبیه: ص۴۹، خصیصه نوزدهم.
۲٫ قلائد النحور: ج محرم وصفر، ص۹٫ الوقایع و الحوادث: ج۲ص۷٫
۳٫ الوقایع و الحوادث: ج۲ص۴۵٫ توضیح المقاصد: ص۲-۳٫ وقایع الشهور: ص۹۸٫
۴٫ الوقایع و الحوادث: ج۲ص۴۲٫٫ قلائد النحور: ج محرم وصفر، ص۱۵
۵٫ ارشاد: ج۲ص۸۱٫
۶٫ الوقایع و الحوادث: ج۲ص۴۹٫
۷٫ بحار الانوار: ج۹۸ص۱۰۲، ج۱۴ص۱۶۴٫ امالی صدوق: ص۱۱۱٫ اقبال: ص۵۴۴٫ عیون اخبار الرضاعلیه السلام: ج۱ص۲۳۳٫
روز دوّم ماه محرّم الحرام: ۱. ورود امام حسین علیه السلام به کربلابنابر مشهور در این روز در سال ۶۱ه آقا ومولایمان حضرت اباعبدالله الحسین سید الشهداء علیه السلام با اهل بیت و اصحابشان وارد کربلای معلی شدند. (۱)
در آنجا اسب حضرت حرکت نکرد. امام پرسیدند: نام این زمین چیست؟ گفتند:» غاضریه «نام دیگرش را پرسیدند گفتند:» شاطئ الفرات «اسم دیگری هم دارد؟ گفتند:» کربلا «هم میگویند. در این هنگام حضرت آهی کشیدند و گریه شدیدی نمودند و فرمودند:» اللهم انی أعوذ بک من الکرب و البلاء. «به خدا قسم زمین کربلا همین است. به خدا قسم اینجا مردان ما را میکشند! بخدا قسم اینجا زنان و کودکان مارا به اسیری میبرند! بخدا قسم اینجا پرده حرمت ما دریده میشود.ای جوان مردان، فرود آیید که محل قبرهای ما اینجاست….» (۲)
۱. ارشاد: ج۲ص۸۴٫ قلائد النحور: جمحرم وصفر، ص۲۴٫ الوقایع و الحوادث: ج۲ص۸۹٫ مناقب ابن شهر آشوب: ج۴ص۱۰۵٫ جلاء العیون: ۳۷۹٫ معالی السبطین: ج۱ص۲۸۵٫
۲٫ از مدینه تا مدینه: ص۲۳۶٫ فیض العلام: ص۱۴۲٫
روز سوّم ماه محرّم الحرام: ۱. نامه امام حسین علیه السلام برای اهل کوفهدر این روز امام حسین علیه السلام برای بزرگان کوفه نامهای نوشتند و آن را به قیس بن مسهّر صیداوی دادند که به کوفه برساند. مأمورین بین راه قیس را گرفتند، و پس از آنکه او بر ضد یزید وابن زیاد سخن گفت، او را به شهادت رساندند. (۱)
۲. ورود عمر بن سعد به کربلادر این روز عمر بن سعد با با شش یا نه هزار سوار برای قتل پسر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم وارد کربلا شد و در مقابل آن حضرت لشکرگاه ساخت و خیمه برافروخت. ورود ابن سعد به کربلا در روز چهارم هم نقل شده است. (۲)
۱٫ قلائد النحور: ج محرم وصفر، ص۴۱٫
۲٫ قلائد النحور: ج محرم وصفر، ص۴۰٫ از مدینه تا مدینه: ۳۴۳٫ معالی السبطین: ج۱ص۳۰۱٫ فیض العلام: ص۱۴۳٫
روز چهارم ماه محرّم الحرام: ۱. فتوای شریح قاضی به قتل امام حسین علیه السلامدر این روز از سال ۶۱ ه ابن زیاد با استناد به فتوایی که از شریح قاضی گرفته بود، در مسجد کوفه خطبه خواند و مردم را به کشتن امام حسین علیه السلام تحریص کرد. (۱)
۱٫ الوقایع الحوادث: ج۲ص۱۲۴٫
ششم ماه محرّم الحرام: ۱. یاری طلبیدن حبیب بن مظاهر از بنی سعددر شب ششم جناب حبیب بن مظاهر اسدی با اذن امام حسین علیه السلام برای آوردن یاور وکمک، به قبیله بنی اسد رفت. اسدیان پذیرفتند وحرکت کردند، ولی جاسوسان به عمر سعد خبر دادند و او عدهای را فرستاد تا مانع آنها شوند. لذا درگیری رخ داد که در این میان جمعی از بنی اسد شهید و زخمی وبقیه ناگزیر به فرار شدند و حبیب به خدمت حضرت آمد و جریان را عرض کرد. (۱)
۲. اولین محاصره فرات در کربلابه نقلی عمر سعد، شبث بن ربعی خبیث را همراه سه هزار مرد سفاک با کوبیدن طبل و دهل کنار فرات فرستاد که اطراف آن را به محاصره در آوردند. (۲)
۳. تراکم لشکر یزید در کربلادر این روز لشکرزیادی برای جنگ با حضرت اباعبدالله علیه السلام جمع شدند. (۳)
۱٫ الوقایع الحوادث: ج۲ ص۱۴۹٫ از مدینه تا مدینه: ص۳۶۸-۳۷۰٫
۲٫ از مدینه تا مدینه: ص۳۶۰٫
۳٫ الوقایع الحوادث: ج۲ ص۱۵۳٫
روز هفتم ماه محرّم الحرام: ۱. ملاقات امام حسین علیه السلام با ابن سعددر شب هفتم امام حسین علیه السلام ملاقات وگفتگو کردند. خولی بن یزید اصبحی چون عداوت شدیدی با امام حسین علیه السلام داشت ماجرا را به عمر سعد گزارش داد و آن ملعون نامهای برای عمر سعد نوشت و او را از این ملاقاتها بر حذر داشت و دستور منع آب را صادر کرد. ۱
۲. منع آب از امام حسین علیه السلامدر این روز آب را بر اهل بیت سید الشهداء علیه السلام بستند، چه اینکه نامه ابن زیاد بدین مضمون رسید که نگذارید حتی یک قطره آب هم به آنها برسد. عمرو بن حجاج زبیدی با جهار هزار تیرانداز مآمور منع آب فرات شدند، که به هیچ وجه آبی به خیمهگاه پسر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم برده نشود. ۲
۱٫ قلائد النحور: ج محرم وصفر، ص۶۳٫ معالی السبطین: ج۱ص۳۱۵٫
۲٫ الوقایع و الحوادث: ج۲ص۱۵۳٫٫ فیض العلام: ص۱۴۶٫
روز هشتم ماه محرّم الحرام:
۱. قحط آب در خیمههای حسینی
در این روز آب در خیمههای سید الشهداء علیه السلام نایاب شد. ۱
۱٫ قلائد النحور: ج محرم وصفر، ص۸۱٫ الوقایع و الحوادث: ج۲ص۱۵۴٫
روز نهم ماه محرّم الحرام (تاسوعا): ۱. محاصره خیمهها در کربلاامام صادق علیه السلام فرمودند: تاسوعا روزی بود که حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتل آن حضرت اجتماع نمودند، و پسر مرجانه و عمر سعد به خاطر کثرت سپاه ولشکری که برای آنها جمع شده بود خوشحال شدند، وآن حضرت و اصحابش را ضعیف شمردند ویقین کردند که یاوری از برای او نخواهد آمد واهل عراق حضرتش را مدد نخواهند نمود. ۱
۲. آمدن امان نامه برای فرزندانام البنین علیها السلامدر این روز شمر ملعون برای حضرت عباس علیه السلام و برادرانش امان نامه آورد. ۲آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام رسانید وبانگ برآورد:» أین بنو اختنا «: «پسران خواهر ما کجایند «؟ ولی آن بزرگواران جواب ندادند. امام حسین علیه السلام فرمودند: جواب او را بدهید اگر چه فاسق است.
حضرت عباس علیه السلام در جواب فرمودند: چه میگویی؟ شمر گفت: من از جانب امیر برای شما امان نامه آوردهام. شما خود را به خاطر حسین علیه السلام به کشتن ندهید.
حضرت عباس علیه السلام با صدای بلند فرمود:» لعنت خدا بر تو وامیر تو (و برامان تو) باد. ما را امان میدهید در حالیکه پسر رسول خدا را امان نباشد «؟! ۳
۳. در خواست تأخیر جنگ از سوی امام حسین علیه السلامدر عصر تاسوعا امام علیه السلام برای به تعویق انداختن جنگ یک شب دیگر مهلت گرفتتند. ۴چون عمر سعد لشکر را آمادۀ جنگ با امام علیه السلام نمود ومعلوم شد که قصد جنگ دارد، حضرت به برادرش عباس علیه السلام فرمود تا یک شب دیگر مهلت بگیرد. آنها ابتدا قبول نکردند، ولی بعد قبول نمودند که شبی را صبر کنند. ۵
۴. آمدن لشکر تازه نفس به کربلادر این روز لشکر مجهزی به دستور ابن زیاد از کوفه وارد کربلا شد، وشمر نامه ابن زیاد را آورد. ۶
۵. خطابه امام حسین علیه السلام برای اصحابشدر عصر این روز امام حسین علیه السلام در جمع یاران خطبهای قرائت فرمودند، و اصحاب اعلام وفاداری نمودند.
۱. کافی: ج۴ ص ۱۷۴٫
۲٫ اعلام الوری: ج۱ ص۴۵۵٫ فیض العلام: ص۱۴۳٫ بحار الانوار: ج۴۴ص۳۶۱٫
۳از مدینه تا مدینه: ص۳۸۱_۳۸۲
۴٫ اعلام الوری: ج۱ ص۴۵۵٫ فیض العلام: ص۱۴۶٫ بحارالانوار: ج۴۴ص۳۹۲٫
۵. مناقب ابن شهر آشوب: ج۴ ص۱۰۷٫
۶٫ اعلام الوری: ج۱ ص۴۵۵٫ فیض العلام: ص۱۴۶٫
۷٫ مناقب ابن شهر آشوب: ج۴ ص۱۰۷٫
شب دهم (عاشورای) ماه محرّم الحرام: ۱. سخنان امام علیه السلام با اهل بیت و اصحابشدر این شب امام حسین علیه السلام اصحاب و اهل بیت خود را جمع نمودند و کلماتی را به آنان فرمودند. خلاصه کلمات حضرت این بود که من بیعت خود را از شما بر داشتم و شما را به اختیار خود گذاشتم تا به هر جا که میخواهید کوچ کنید. پس از فرمایشات حضرت، اهل بیت علیهم السلام و اصحاب کلماتی در وفاداری و جان نثاری خود نسبت به آن حضرت ابراز داشتند. ۱
۲. سخنان زینب کبری سلام الله علیها با امام حسین علیه السلامدر این شب بود که زینب کبری سلام الله علیها اشعار «یا دهر اف لک من خلیل..» را از زبان برادرش شنید، و هنگامی که متوجه شد فردا روز شهادت حضرت است فرمود:»ای کاش مرگ مرا نابود ساخته بود واین روز را ندیده بودم «. سپس سیلی به صورت زد وبیهوش شد. امام علیه السلام خواهر عزیز ومکرمه خود را به هوش آوردند و مطالبی فرمودند. ۲
۱. فیض العلام: ص۱۴۷٫ وسیلهالدارین: ص ۲۹۸-۲۹۹٫
۲. فیض العلام: ص۱۴۹٫ وسیلهالدارین: ص۳۰۲-۳۰۳٫
روز دهم ماه محرّم الحرام، روز عاشورا: ۱. شهادت امام حسین علیه السلامدر این روز در سال ۶۱ه که روز شنبه یا دوشنبه بوده، آقا ومولایمان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در سن ۵۸ سالگی (ویا ۵۶ویا ۵۷ سالگی) بعد از نماز ظهر، مظلومانه وبا حالت تشنگی وگرسنگی در زمین کربلا به شهادت رسیدند. ۱این روز، روز باریدن خون از آسمان است، و روزی که شهادت اهل بیت واصحاب امام حسین علیه السلام در آن به وقوع پیوسته است. ۲
چهار هزار ملک در این روز به زمین کربلا برای نصرت آن حضرت آمدند، وچون اجازه نیافتند تا ظهور حضرت مهدی علیه السلام گریه کنان نزد قبر آن حضرت ماندگارند. در این روز ترک خوردن وآشامیدن به خصوص از غذاهای لذیذ مناسب است. ۳
۲-شهادت حبیب بن مظاهر اسدی کوفی.
۳-شهادت مسلم بن عوسجه.
۴-شهادت حربن یزید ریاحی.
۵-شهادت جون مولی ابی ذرالغفاری.
۶-شهادت همسر وهب، به دست رستم غلام شمر ۴٫
۷-شهادت شبیهترین مردم به رسول خداصلی الله علیه وآله و سلم، علی اکبر علیه السلام فرزند بزرگ سیدالشهداءعلیه السلام عموی والا مقام حضرت صاحب الامر علیه السلام.
۸-شهادت قاسم بن الحسن علیه السلام.
۹-شهادت عبدالله بن الحسن علیه السلام.
۱۰-شهادت قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس بن علی بن ابی طالب علیه السلام.
۱۱-شهادت مولانا الرضیع باب الحوائج علی اصغر علیه السلام.
۱۲- آمدن ذوالجناح با یال و کاکل خونین به سوی خیمه فاطمیات برای آوردن خبر شهادت آن حضرت.
۱۳-ماتم وناله پردگیان حرم برسید الشهداء علیه السلام و اولاد و وابستگان آن حضرت.
۱۴-غارت اموال از خیام امام حسین علیه السلام.
۱۵-فرار فاطمیات وعلویات در بیابانها بعد از شهادت آقا و سرورشان اباعبدالله علیه السلام.
۱۶-غارت کردن لباس وزره و.. از بدن مطهر شهدای کربلا.
۱۷- جدا شدن سرهای مطهر امام حسین علیه السلام واهل بیت واصحاب آن حضرت.
۱۸-به آتش کشیدن خیمههای آل الله، فرزندان رسول خدا و علی مرتضی و فاطمه زهرا علیهم السلام.
۱۹-شهادت دختران کوچک در کنار خیمهها.
۲۰-گریه وماتم بر سید الشهداء علیه السلام و عزای زمین و عرش و آسمان جن و انس و ملک و وحوش بر آن حضرت.
در این روز ملکی ندا کرد:ای امت ظالمی که عترت پیامبر خود را کشتید، خداوند شما را موفق به درک عید فطر وقربان نفرماید. ۵
۲۱-رأس مطهر امام حسین علیه السلام در کوفه
عصر عاشورا رأس مطهر ونورانی امام حسین علیه السلام را توسط خولی بن یزید اصبحی ملعون وحمید بن مسلم ازدی به کوفه فرستادند. ۶
۲۲-خونین شدن ریشه هر گیاهی که از زمین میکشیدند، از مصیبت عظمای آن روز.
۲۳-قتل ابن زیاد
ابن زیاد در روز عاشورای سال ۶۷ه به فرمان مختار به جزای ظاهری اعمالش رسید و کشته شد۷٫ حصیر بن نمیر وجمعی از قتله امام حسین علیه السلام نیز همراه ابن زیاد به قتل رسیدند. ۸
ابن زیاد ملعون به دست ابراهیم پسر مالک اشتر نخعی کشته شد، و سر نحسش را برای مختار فرستادند. مختار هم سر او را برای امام زین العابدین علیه السلام فرستاد. هنگام وارد کردن سر ابن زیاد حضرت مشغول غذا خوردن بودند. لذا سجده شکر به جا آورده فرمودند:» روزی که ما را بر ابن زیاد وارد کردند غذا میخورد. من از خدا خواستم که از دنیا نروم تا سر او را در مجلس غذای خود مشاهده کنم، همچنان که سر پدر بزرگوارم مقابل او بود و غذا میخورد. خداوند به مختار جزای خیر دهد که خونخواهی مارا نمود «. سپس حضرت به اصحاب خود فرمودند: همه شکر کنید.
۲۴- قیام حضرت مهدی علیه السلام
به روایتی حضرت بقیهالله اعظم حجه بن الحسن العسکری ارواحنا فداه در این روز قیام خواهند کرد. ۹
۲۵-وفاتام سلمه
در این روز در سال ۶۲-۶۳ هام سلمه همسر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از دنیا رحلت فرمود. ۱۰نام او هند پدرش ابی امیه، مادرش عاتکه دختر عبدالمطلب بود. شوهر اول او پسر خالهاش ابو سلمه بن عبدالاسد بن مغیره بود. چون به شرف اسلام مشرف شد با همسرشام سلمه به حبشه هجرت کردندو پس از بازگشت از حبشه بر اثر زخمی که در جنگ احد بر او وارد شده بود، بعد از مدتی شهید شد.
سلمه، عمر، زینب و دره، فرزندان او بودند؛ و عمر در جمیع جنگهای امیر المؤمنین علیه السلام شرکت کرد و مدتی از طرف آن حضرت والی بحرین بود.
بعد از اینکه عدّهام سلمه در وفات شوهرش سر آمد، ابوبکر و عمر جداگانه به خواستگاری او رفتند، ولیام سلمه اجابت نکرد. در سال چهارم هجری پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از او خواستگاری کرد وام سلمه قبول کرد، و به فرزند خود عمر بن ابی سلمه گفت: عقد را جاری کن.
عایشه وقتی دید پیامبر صلی الله علیه وآله وسلمام سلمه را به عقد خویش در آورد بسیار ناراحت شد، چه اینکهام سلمه در جمال کم نظیر بود. عایشه به حفضه گفت:ام سلمه چقدر زیباست! او باور نکرد تا اینکهام سلمه را دید. از همین جهت حسادت این دو باام سلمه بسیار بود.
ام سلمه فضایلی دارد که او را از دیگر همسران پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم–به جز خدیجه کبری علیها السلام – ممتاز کرده است:
۱-بار هاام سلمه عایشه را نصیحت میکرد در پیروی از علی بن ابی طالب علیه السلام، ولی او نمیپذیرفت. فضایل ومناقب آن حضرت را برای عایشه میگفت ولی او قبول نمیکرد، تا اینکه پسرش عمر بن ابی سلمه را با نامهای خدمت امیر المؤمنین علیه السلام فرستاد ودر آن خبر داد که عایشه به سوی بصره حرکت کرده است…
۲.ام سلمه شهادت داد که عایشه دشمن امیر المؤمنین علیه السلام است.
۳-ام سلمه شنید که یکی از آزاد شدههایش امیر المؤمنین علیه السلام را ناسزا گفته است. آن شخص را فرا خواند و آنقدر از فضایل و مناقب علی علیه السلام که از پیامبر شنیده بود برای آن شخص باز گو کرد، تا او توبه نمود.
۴-ام سلمه حدیث «نحن معاشر النبیاء لانورث..» را –که ابوبکر آنرا به دروغ به رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نسبت داد–تکذیب کرد.
۵-هنگامی که امیر المؤمنین علیه السلام برای جنگ جمل حرکت کردند، پسرش عمر بن ابی سلمه را برای یاری آن حضرت فرستاد، و به آن حضرت پیغام داد:» اگر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم همسرانش را به ملازمت خانهها امر نفرموده بود میآمدم ودر نصرت ویاری شما کوتاهی نمیکردم.
۶-بعد از رحلت خدیجه کبری سلام الله علیها مراقبت حضرت زهرا سلام الله علیها با فاطمه بنت اسد علیها السلام بود. بعد از رحلت فاطمه بنت اسد این مهم از طرف پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم بهام سلمه سپرده شد، و عایشه از این ماجرا بسیار خشمناک بود.ام سلمه میگفت:» مردم گمان میکنند من آموزگار فاطمه سلام الله علیها هستم! بخدا سوگند آن حضرت آموزگار من است.»
۷- روزی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پوست گوسفندی را طلبیدند و مطالبی را فرمودند و امیر المؤمنین علیه السلام نوشتند. بعد آن پوست را بهام سلمه دادند و فرمودند:» هر کس بعد از من فلان وفلان نشانه را به تو داد، این پوست را به او تقدیم کن «. آن سه نفر آن نشانه را نداشتند، وام سلمه آن پوست را در خلافت ظاهری امیر المؤمنین علیه السلام به آن حضرت – که همه نشانهها را دارا بود – تسلیم نمود.
۸-هنگام حرکت امام حسین علیه السلام از مدینه به مکهام سلمه آمد و خبر شهادت آن حضرت را که از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم شنیده بود با اندوهی فراوان بازگو کرد. امام حسین علیه السلام محل شهادت و موضع دفن خود واصحابشان و… را به معجزه نشان دادند. سپس مقداری از آن خاک بقعه طیبه را بهام سلمه دادند و در نزد آن حضرت بود تا روز عاشورا کهام سلمه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را با حالتی گرد آلود و ژولیده مو در خواب دید، وعرض کرد:» یا رسول الله، این چه حالت است که در شما مینگرم؟ «فرمودند:» ایام سلمه، حسین مرا کشتند ودیشب برای او و اصحاب او قبر میکندم «.
وقتی از خواب بیدار شد دید خاکی که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و امام حسین علیه السلام به او داده بودند به خون تازه تبدیل شده است. ۱۱
۱٫ ارشاد: ج۲ ص۱۳۳٫ اعلام الوری: ج۱ص۴۲۰٫ کشف الغمه: ج۲ص۴۰٫ توضیح المقاصد: ص۳٫ مسار الشیعه: ص۲۵٫ کافی ج۲ص۴۸۴٫ تهذیب شیخ طوسی: ج۶ص۴۲٫ زاد المعاد: ص۳۰۶٫ معالی السبطین: ج۲ص۵٫ مصباح کفعمی: ج۲ص۵۹۴٫ مصباح المهتجد: ص۷۱۲٫ مقتال الطالبیین: ص۷۸٫
۲٫ زاد المعاد: ص-۳۰۷-۳۰۶٫
۳٫ توضیح المقاصد: ص۳٫٫ مسار الشیعه: ص۲۵٫
۴٫ منتخب التواریخ: ص۲۲۸٫
۵٫ بحار الانوار: ج۴۵ص۲۱۸٫ وسائل الشیعه: ج۴ص۲۱۳٫
۶٫ اعلام الوری: ج۱ص۴۷۰٫ منتهی الآمال: ج۱ص۴۰۱٫ فیض العلام: ص۱۵۵٫
۷٫ تتمه المنتهی: ص۹۰٫ قلائد النحور: ج ذی الحجه، ص۴۲۴٫ استیعاب: ج۱ص۳۹۶٫ البدایه و النهایه: ج۸ص۳۱۰٫
۸٫ مستدرک سفینه البحار: ج۵ص۲۱۵٫
۹٫ اعلام الوری: ج۲ص. بحار النوار: ج۹۵ص۱۹۰٫
۱۰٫ مستدرک سفینه البحار: ج۵ص۲۱۵٫
۱۱٫ ریاحین الشزیعه: ج۲ص۲۸۳-۳۰۵٫
وقایع شب یازدهم ماه محرم:
۱- شام غریبان کربلانخستین شب عزا و سوگ خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم پس از شهادت سید الشهداء علیه السلام است. شبی تیرهتر از سیاهی! شبی جانسوز که در آن تلخترین لحظات بر خاندان امام حسین علیه السلام گذشت.
آیا میشود رنج و سوز و مصیبت باز ماندگان حضرت را در آن شب بیان کرد ویا حتی تصور نمود؟ آیا کسی درک میکند که دیدگان خونفشان عمه امام زمان علیه السلام و اهل بیت چقدر و چگونه برآن حضرت گریستند؟ آیا میتواند تصویر کند که آه و ناله سوزناک آن عزیزان چگونه بوده است؟
با چه زبانی و با چه لفظی میتوان دلهای شکسته، قلبهای جریحه دار، ناله و نوای بلبلان بال و پر سوخته گلستان نبوی و علوی، و سوز دل یتیمان و بانوان حسینی را بیان کرد؟
شام غریبان است! کودکان یتیم که دیشب پدر داشتند، و بانوان بیسرپرست که دیشب سرپرست و کاشانه داشتند؛ امشب با آشیانه سوخته و دلهای داغدار، بدون سرورشان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام چه میکنند؟
تفاوت بین این دو شب چقدر است: شب عاشورا و شب یازدهم؟ دیشب چه سالاری داشتند؟ دیشب چه کسی از خیمهها محافظت میکرد؟ دیشب چه کسانی در خیمهها بودند؟ امروز اما بدن مبارکشان بدون سر روی زمین است! آن شب چه کسی سرپرستی علویات و فاطمیات را بر عهده داشت؟ زینب کبری سلام الله علیها آن شب چه حالی داشت؟ از یک سو مراقبت از حجت خدا زین العابدین علیه السلام و همسران و و یتیمان برادر، واز سوی دیگر به دنبال دختران گمشده!! همه اینها در سرزمینی که بدن برادرش و عزیزانش با آن وضع روی زمین افتاده باشند!
آه چه شبی بود آن شب و چه حالی داشت دختر امیر المؤمنین علیه السلام. «سلام علی قلب زینب الصبور و لسانها الشکور.» ۱
۲-سر امام حسین علیه السلام در تنور خولیشب یازدهم شبی است که سر مطهر امام حسین علیه السلام در تنور منزل خولی بود در حالیث که نورانیت آن سر فضا را روشن نموده بود. ۲
۱٫ از زیارت حضرت زینب سلام الله علیها.
۲٫ فیض العلام: ص۱۵۵-۱۵۶٫
روز یازدهم ماه محرّم الحرام: ۱-حرکت کاروان اسراء از کربلاعمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند، و بر گشتگان خود نماز گذاردو آنان را به خاک سپرد. وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم رابر شتران بیجهاز سوار کردند وسید سجاد علیه السلام را نیز با غل جامعه بر شتر سوار کردند. هنگامی که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین علیه السلام افتاد، لطمهها بر صورت زدند و صدا به صیحه وندبه برداشتند. ۱
۲- تشکیل مجلس ابن زیادروز یازدهم عمر سعد به کوفه آمد. ابن زیاد اذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند. سپس رأس مطهر امام حسین علیه السلام را نزد او گذاشتند و او نگاه میکرد و تبسم مینمود و با چوبی که در دست داشت جسارت مینمود. ۲
۳. حرکت اهل بیت امام حسین علیه السلام به سوی کوفهعصر روز یازدهم اهل بیت علیهم السلام را با حالت اسارت به طرف کوفه بردند. ۳نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند. لذا آن بزرگواران داغدیده را تا صبح پشت دروازههای کوفه نگه داشتند. هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد، و بسان فرماندهای که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسراء وارد کوفه شد. ۴
۱٫ قلائد النحور: ج محرم وصفر، ص۱۸۴٫ فیض العلام: ص۱۵۶٫ معالی السبطین: ج۲ص۹۰٫
۲٫ اعلام الوری: ج۱ص۴۷۱٫
۳٫ اعلام الوری: ج۱ص۴۷۱٫
۴٫ قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص۲۰۴٫
روز دوازدهم ماه محرّم الحرام: ۱- دفن شهدای کربلاروز دفن بدنهای مطهر سیذ الشهداءعلیه السلام و اهل بیت و اصحاب آن حضرت، توسط امام سجاد علیه السلام به یاری جمعی از بنی اسد است. ۱
۲-ورود اهل بیت علیه السلام به کوفهروز دوازدهم روز ورود اهل بیت علیهم السلام با حالت اسارت به کوفه است. ۲در این روز ابن زیاد فرمان داد که احدی حق ندارد با اسلحه از خانه بیرون آید، و ده هزار سوار و پیاده بر تمام کوچهها و بازارها موکل گردانید، که احدی از شیعیان امیر المؤمنین علیه السلام حرکتی نگند. سپس فرمان داد سرهایی را که در کوفه بود برگردانند ودر پیش چشم اهل بیت علیهم السلامحرکت دهند، و با هم وارد شهر کرده در کوی بازار بگردانند.
مردم با دیدن حالت زار ذریه پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم و سرهای بر نیزه و بانوان ومخدرات در هودجهای بدون پوشش، صدا به گریه بلند نمودند. زینب کبری،ام کلثوم، فاطمه بنت الحسین و امام زین العابدین علیهم السلام به ترتیب با جگرهای سوزان وقلوب دردناک ایراد خطبه نمودند، که عدهای از لشکربا دیدن این اوضاع از کرده خود پشیمان شدند، اما هنگامی که خیلی دور شده بود!!! ۳
۳- روز شهادت حضرت سجاد علیه السلامشهادت امام زین العابدین علیه السلام بنابر قولی در این روز در سال ۹۴هجری در سن ۵۷ سالگی واقع شده است، ۴و قول دیگر۲۵محرم است که خواهد آمد.
۱٫ اعلام الوری: ج۱ص۴۷۰٫ الوقایع الحوادث: ج محرم ص۶۱٫٫ وقایع الایام: تتمه محرم، ص۱۳۲٫
۲٫ قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص۲۰۴٫ الوقایع الحوادث: ج محرم ص۲۵٫
۳٫ قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص. ۲۰۵٫
۴٫ توضیح المقاصد: ص۳٫
۵٫ الوقایع الحوادث: ج ۴ ص۶۳٫٫ وقایع الایام: تتمه محرم، ص۲۵۶
روز سیزدهم ماه محرّم الحرام: ا. اسرای اهل بیت علیهم السلام در مجلس ابن زیادپس از آنکه اسرا و سرهای مقدس شهدا را در کوفه گردانیدند، ابن زیاد در کاخ خود نشست ودستور داد سر مطهر امام حسین علیه السلام را در برابرش گذاشتند. آنگاه زنان وکودکان آن حضرت را به همراه امام سجاد علیه السلام در حالی که به طناب بسته بودند_وارد مجلس نموده، در برابر تخت آن ملعون ایستاده نگاه داشتند. در این حال درباریان آن ملعون به تماشا ایستاده بودند. ۱
۲– اسرای اهل بیت علیهم السلام در زندان کوفهپس از مجلس شوم ابن زیاد، اهل بیتعلیهم السلام را با غل و زنجیر وارد زندان کوفه نمودند. ۲
۳- خبر شهادت امام حسین علیه السلام در مدینه وشامابن زیاد به مدینه وشام نامه نوشت و خبر شهادت امام حسین علیه السلام را منتشر ساخت. ۳
۴-شهادت عبدالله بن عفیفعبدالله بن عفیف ازدی بزرگواری از اصحاب امیر المؤمنین علیه السلام بودو در جنگهای جمل و صفین دو چشم خود را از دست داده بود. لذا مشغول عبادت بود.
او هنگامی که شنید پسر زیاد ملعون به امیر المؤمنین و امام حسین علیهما السلام نسبت کذب میدهد، از میان جمعیت بر خاست وگفت: ساکت باشای پسر مرجانه، دروغگو تویی وپدر توکه به تو این مقام را داد.ای دشمن خدا! فرزندان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را میکشی و در منابر مؤمنین این چنین سخن میگویی؟ مأموران خواستند معترض او شوند که با کمک قبیلهاش به خانه رفت، ولی بعد آمدند و خانه او را محاصره کردند. پس از رشادتهای او و دخترش دستگیر شد و همان طور که از خدا خواسته بود به دست بدترین خلق یعنی ابن زیاد به شهادت رسید. ۴
۱. الوقایع الحوادث: ج۴ص ۶۳٫ وقایع الایام: تتمه محرم، ص۲۵۶٫
۲٫. الوقایع الحوادث: ج محرم ص ۹۴٫ وقایع الایام: تتمه محرم، ص۲۶۳٫
۳٫ الوقایع الحوادث: ج محرم ۹۶٫ وقایع الایام: تتمه محرم، ص۲۶۳٫
۴٫ وقایع الحوادث: ج۴ص ۸۰، ۸۷_۸۸٫
روز پانزدهم ماه محرّم الحرام: ۱-فرستادن سرهای مطهر شهدا به سوی شامبنا بر بعضی اقوال، در این روز سرهای مطهر اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السلام را به سوی شام حرکت دادند. ۱البته بعدا اهل بیت علیهم السلام سرهای مطهر را به بدنها ملحق کردند.
۱٫ وقایع الایام: تتمه محرم، ص۲۸۱٫
روز نوزدهم ماه محرّم الحرام: ۱-حرکت کاروان کربلا به سوی شامدر این روز اهل بیت سید الشهدا علیه السلام را از کوفه به سوی شام حرکت دادند. ۱زنهای غیر هاشمیه از انصار امام حسین علیه السلام که در کربلا اسیر شدند با شفاعت اقوام وقبایلشان نزد ابن زیاد از قید اسیری خلاص شدند، وفقط زنهای هاشمیات برای اسارت به شام برده شدند. ۲
۱٫ الوقایع الحوادث: ج۴ص۱۱۴٫
۲٫ ابصار العین فی انصار الحسین علیه السلام: ص۱۳۳٫
روز بیستم ماه محرّم الحرام: ۱- دفن بدن جون در کربلابعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جون غلام ابی ذر غفاری را پیدا کردند در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطر بود وسپس او را دفن کردند. ۱
جون کسی بود که امیر المؤمنین علیه السلام او را به ۱۵۰دینار خرید و به ابوذر بخشید. هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیر المؤمنین علیه السلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی علیه السلام و سپس به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد.
هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسین علیه السلام آمد وبرای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست. حضرت فرمودند: در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز.
جون خود را به قدمهای مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید گفت:ای پسر رسول خدا، هنگامی که شما در راحتی وآسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، حالا که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم؟
جون با خود فکر کرد: من کجا و این خاندان کجا؟! لذا عرضه داشت: آقای من، بوی من بد است وشرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا ابا عبدالله، لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم. نه آقای من، از شما جدا نمیشوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون میگفت وگریه میکرد به حدی که امام حسین علیه السلام گریستند و اجازه دادند.
با آنکه جون پیرمردی۹۰ ساله بود، ولی بچهها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمهها برای خداحافظی وطلب حلالیت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هریک را به زبانی ساکت و به خیمهها فرستاد ومانند شیری غضبناک روی به آن قوم ناپاک کرد. او جنگ نمایانی کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخمهای فراوانی به او وارد کردند. هنگامی که روی زمین افتاد، امام حسین علیه السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشیدو فرمود:» الهم بیض وجهه و طیب ریحه و احشره مع محمد و آل محمد علیهم السلام. بارالها رویش را سپید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السلام. محشورش نما.
از برکت دعای حضرت روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید. چنانکه وقتی بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منور و بویش معطر بود. ۲
۱٫ منتخب التواریخ: ص۳۱۱٫
۲٫ وسیله الدارین فی انصار الحسین علیه السلام: ص۱۱۵
روز بیست وپنجم ماه ماه محرّم الحرام: ۱-شهادت امام سجاد علیه السلام: در سال ۹۴بنابر قول مشهور ۱یا ۹۵ ه ق ۲، امام زین العابدین علیه السلام در سن ۵۷ سالگی با زهری که ولید بن عبد الملک یا هشام لعنهما الله به آن حضرت دادند به شهادت رسیدند. این در حالی بود که ۳۴ یا ۳۵سال بعد از واقعه کربلا در مصائب جانگداز شهادت پدر و برادر ان و عمو وبستگان و اسارت عمهها و خواهرانش، گریان بودند.
امام باقر علیه السلام آن حضرت را تجهیز نمودند و در بقیع کنار قبر عموی مظلومش حضرت مجتبی علیه السلام به خاک سپردند. سال شهادت آن حضرت را به خاطر کثرت فوت فقهاء و علماء «سنه الفقهاء «گفتند.
در شهادت آن حضرت اقوال دیگری نیز وجود دارد: ۱۲ محرم، ۱۸ محرم، ۱۹ محرم، ۲ صفر. ۳
۱٫ مسار الشیعه: ص۲۶٫ قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص۳۱۵٫ العدد الفویه: ص۳۱۵٫ زاد المعاد: ص۳۲۸٫ مصباح کفعمی: ج۲ص۵۹۴٫ مصباح المجتهد: ص۷۲۹و فیض العلام: ص۱۶۵٫ بحار النوار: ج۵۹ص۱۹۹٫
۲٫ اصول کافی: ج۲ص۴۹۱٫
۳٫ منتهی الامال: ج۲ص۳۷٫ الوقایع الحوادث: ج۴ص۲۷۸٫ مستدرک سفینه البحار: ج۵ ص۲۱۸
روز بیست وششم ماه محرّم الحرام: ۱-شهادت علی بن الحسن المثلثدر سال ۱۴۶ ه علی بن حسن بن حسن بن حسن بن علی علیه السلام در سن ۴۵ سالگی در زندان منصور _که شب و روز در آن تشخیص داده نمیشد _در حال سجده و در حالی که غل وزنجیر بر دست و پایش بود، به شهادت رسید. ۱
۱٫ الوقایع و الحوادث: ج۴ص۲۸۷٫ منتهی الآمال: ج۲ ص۳۷٫ مستدرک سفینه البحار: ج۵ ص۲۱۸٫
روز بیست و هشتم ماه محرّم الحرام: ۱- وفات حذیقه بن یمانحذیقه از بزرگان اصحاب پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و از خواص اصحاب امیر المؤمنین علیه السلام بود. پدر حذیقه در جنگ احد اشتباها به وسیله مسلمانان کشته شد.
حذیقه یکی از هفت نفری بود که که بر صدیقه طاهره سلام الله علیها نماز خواندند. اوصحابه منافق را میشناخت. منافقینی که پس از غدیر خم توطئه قتل پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را چیدند ومی خواستند در بازگشت از غدیر خم در راهی که از کوه میگذشت شتر حضرت را بترسانند تا برمد و حضرت به دره سقوط کندو به قتل برسد. اما جبرئیل این نقشه را به سمع مبارک نبوی رساند.
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم چون به محل مرد نظر رسیدند، منافقین با چهرههای بسته هر کدام ظرفی که داخل آن سنگریزه بود از بالا رها نموده و شروع به داد وفریاد ونعره زدن کردند. اما عمار مهار ناقه را گرفته بود و حذیقه هم در کنار آن حضرت بود وسر انجام نقشه آن کوردلان نقش بر آب شد.
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آن منافقین را به حذیقه معرفی فرمودند که عبارت بودند از اولی و دومی سومی و ابو عبیده و معاذ بن جبل و سالم و معاویه و عمروعاص و طلحه و سعدبن ابی وقاص و عبد الرحمن بن عوف و ابوموسی اشعری و مغیرهبن شعبه و ابوهریره، و حذیقه همه را به خاطر سپرد. به همین دلیل بود که غاصبین خلافت بعد از آن واقعه از حذیقه میترسیدند که مبادا آنان را به مردم معرفی کند.
لذا حذیقه بر جنازه هرکس حاضر نمیشد دیگران میفهمیدند که میت از منافقین بوده است. نکته جالب آنجا بود که دومی برای سرپوش گذاشتن برنفاق خویش و تبرئه خود از حذیقه میپرسید:» اگر این شخص از منافقین است بگو تا من بر او نماز نخوانم.» ۱
این بزرگوار چهل روز پس از خلافت امیر المؤمنین در مدائن از دنیا رحلت فرمود. ۲او قبل از رحلت به دو فرزندش صفوان و سعید وصیت کرد که همیشه ملازم امیر المؤمنین علیه السلام باشند وایشان هم به وصیت پدر عمل نمودند تا در جنگ صفین به شهادت رسیدند.
۲-تبعید امام جواد علیه السلام به بغداددر سال ۲۲۰ه امام جوادعلیه السلام به دستور معتصم از مدینه به بغداد تبعید شدند. ۳
۳-ورود اسرای اهل بیت علیهم السلام به بعلبکبنابر نقلی ورود اسرای اهل بیت علیهم السلام به شهر بعلبک و استقبال مردم آن شهر از نیزه داران با شکر و سویق و آذوقه و علف در این روز بوده است، که حضرتام کلثوم علیها السلام با دیدن این منظره در حق آنان نفرین کردند. ۴
۱٫ منتهی الآمال: ج۱ص۱۲۰. اسد الغابه: ج۱ص۳۹۱٫
۲٫ مستدرک سفینه البحار: ج۵ ص۲۱۲٫ الوقایع الحوادث: ج۴ص۳۰۸٫ مراقد المعارف: ج۱ص۲۴۲٫
۳٫ ارشاد: ج۲ص۲۹۵٫
۴٫ قلائد النحور: ج محرم وصفر، ص۳۳۲٫
روز بیست و نهم ماه محرّم الحرام: ۱- رسیدن کاروان اسرا ی اهل بیت علیهم السلام به شامدر این روز اسرای اهل بیت علیهم السلام به حوالی شام رسیدند. ابراهیم بن طلحهبن عبدالله جلو آمد و به امام زین العابدین علیه السلام نزدیک شد، و کینههایی که از جنگ جمل در سینه ذخیره کرده بود ظاهر ساخت و به حضرت گفت: دیدی غلبه با کیست؟ حضرت فرمودند: اگر میخواهی بدانی غالب کیست صبر کن تا هنگام نماز اذان واقامه بگو، آن وقت میدانی آوازه چه کسی تا قیامت باقی است. ۱
۱٫ قلائد النحور: ج محرم وصفر، ص ۳۳۶
تتمۀ ماه محرّم الحرام: ۱-نوشتن صحیفه ملعونهدر این ماه در سال ۱۱ه صحیفه ملعونه دوم نوشته شد و به امضاء منافقین رسید. ۱ محتوای آن چنین بود که نگذارند خلافت وامامت مسلمین بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم به علی بن ابیطالب علیه السلام برسد، و بر اساس آن مقدمات و زمینههای غصب خلافت و گرفتن بیعت از آن حضرت به هر صورت ممکن را فراهم نمودند. با نوشتن آن صحیفه اساس ظلم وستم به اهل بیت علیهم السلام را بنا نهادند، که به فرموده امام صادق علیه السلام «اذا کتب الکتاب قتل الحسین علیه السلام» ۲:» هنگامی که صحیفه ملعونه نوشته شد امام حسین علیه السلام به شهادت رسید.»
۲- وفات ماری قبطیه در ماه محرم سال ۱۵ ه (یا ۱۶ه) ماریه قبطیه رحلت فرمود. ۳ماریه دختر شمعون قبطی بود که همراه با خواهرش شیرین ویک خواجه که برادر ماریه به نام ماپور بود و هزار مثقال طلا و بیست جامه حریر و دراز گوشی به نام یعفور و قاطری به نام دلدل، در سال هفتم از سوی پادشاه اسکندریه به رسم هدیه خدمت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرستاده شدپیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ماریه را به همسری خود برگزید، و در محله «عالیه-» که آن را مشربهام ابراهیم «میگویند – منزل برای آن حضرت تهیه کرد و خداوند جناب ابراهیم علیه السلام را از این بانو به آن حضرت عنایت فرمود. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به خاطر ولادت ابراهیم علیه السلام بسیار اظهار سرور میفرمود و به آنان خدمت مینمود، و به دین جهت عایشه از حضرت امیر المؤمنینعلیه السلام بسیارناراحت و ملول بود. ۴از عایشه نقل شده که گفت «من به ماریه حسد میبردم، چون زنی بسیار زیبا بود.» سرانجام این حسادت باعث شد که تهمتی به جناب ماریه زد و آِیهای در تقبیح این کار عایشه نازل شد، که در تفاسیر شیعه و سنی به تفضیل توضیح داده شده است. جناب ماری بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در مدینه طیبه رحلت فرمود.
۱٫ بحار الانوار: ج۲۸ ص۱۰۴٫
۲٫ بحار الانوار: ج۲۴ ص۳۳۶، ج۲۸ص۱۲۳، ج۳۱ ص ۶۳۵٫ تفسیر نور الثقلین: ج۴ ص۶۱۶٫ تآویل الآیات: ج۲ص ۶۷۲٫
۳٫ ریاحین الشریعه: ج۲ ص ۳۴۲٫ البدایه و النهایه: ج۵ص ۳۲۶٫ ۴٫ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید: ج۹ص۱۹۵٫
۵٫٫ ریاحین الشریعه: ج۲ ص ۳۴۲٫ الطبقات الکبری: ج۸ ص ۲۱۳٫ الاصابه: ص۳۱۱
انتهای پیام/
انتهای پیام