اخبار معاصر: محسن رضایی گفت: دولت انسجام اقتصادی ندارد.با طولانیترین و عمیقترین
رکود مواجهیم. دولت از توان لازم برای خروج از رکود برخوردار نیست.
صنعتگرباید زندگیاش را بفروشد تا سود بانک را بدهد. بالا رفتن انتظارات
ناشی از مذاکرات باعث شد تولید را متوقف کنند.
در حالی که دو سال و اندی از عمر دولت یازدهم میگذرد و تأکید بر سیاست
کنترل تورم اقتصاد کشور را بیش از پیش در رکود فرو برده به نظر میرسد رونق
اقتصادی و خروج از رکود به مسئله اول اقتصاد و خواستی عمومی تبدیل شده
است. دولت تدبیر و امید در شرایطی روی کار آمد که نرخ تورم به نزدیک 40
درصد رسیده بود و بنابراین کنترل تورم بهعنوان اولویت اصلی دولت مورد توجه
قرار گرفت.
اکنون که تورم به کمتر از 15 درصد رسیده، فعالان
اقتصادی و عامه مردم خواستار توجه به رشد و رونق اقتصادی هستند و معتقدند
تأکید بیش از اندازه روی کنترل تورم منجر به تشدید رکود و افزایش بیکاری
شده است. حال که توافق هستهای حاصل شده و طی ماههای آینده تحریمها
برداشته میشود نباید بهانهای برای ادامه شرایط سخت اقتصادی باشد و مردم
انتظار دارند وضعیت اقتصادی بهتری را نسبت به دوران تحریمها داشته باشند.
محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که مدرک دکترای اقتصاد خود را در
سال 1379 از دانشگاه تهران اخذ کرده معتقد است رکود اقتصادی حاکم بر کشور
بهلحاظ عمق و مدت، در طول تاریخ اقتصادی ایران کمسابقه بوده است. وی با
انتقاد از سیاستهای دولت در بخش اقتصاد تمرکز بیش از حد بر مذاکرات و معطل
نگه داشتن اقتصاد کشور را طی دو سال اخیر از جمله اشتباهات سیاستی دولت
میداند.
وی همچنین گفت یکی از مشکلات اداره کشور ما این است که سیاسیون دولتی و مجلسی بیش از حد
در مسائلی که در آن تخصص ندارند دخالت میکنند. این مشکل برای اولین بار در
دوران جنگ مشاهده شد که سیاستمداران در حالی که تخصصی در مسائل مربوط به
جنگ نداشتند در آن دخالت کردند. در 10 تا 15 سال اخیر نیز مشاهده شده است
برخی سیاستمداران در حالی که تخصصی در مسائل اقتصادی ندارند به این عرصه
ورود کردهاند که موجب شده علیرغم اهداف دلسوزانه آنها اقتصاد را با مشکل
مواجه میکنند.
برای مثال در مذاکرات هستهای که دولت و آقای ظریف
زحمات قابل توجه و در خور تحسین کشیدند دو اشکال عمده مشاهده شد؛ یکی اینکه
از حضور متخصصان امور اقتصادی در این مذاکرات خبری نبود در حالی که در این
مذاکرات مباحث اقتصادی مهم بوده است. حضور کارشناسان اقتصادی میتوانست در
مذاکرات بسیار مؤثر باشد.
مسئله دوم این بود که فضای ناشی از
تبلیغات برجام در جامعه، انتظارات مردم را در اقتصاد با تغییر اساسی
روبهرو کرد و یکی از عوامل رکود امسال همین بالا رفتن انتظارات ناشی از
مذاکرات بود، برای مثال کسانی که تولیدی داشتند، تولید را متوقف کردند تا
ببینند سرانجام برجام چه میشود و براساس آن تصمیم بگیرند. این مذاکرات چون
از دو ماه و سه ماه به بیش از یک سال به طول انجامید، لذا بسیاری از تولید
کنندگان چرخ تولید را متوقف کردند، از سوی دیگر مصرف کنندگان نیز منتظر
ورود کالاهای ارزانقیمتتر و با کیفیت بالا از خارج کشور بودند، بنابراین
پولهای خود را در بانک و جاهای دیگر گذاشتند، در نتیجه تقاضا پائین آمد.
بنابراین در داستان برجام چون سیاستمداران ما در بحث اقتصادی تخصص لازم را
نداشتند، نتوانستند سطح انتظارات مردم را در سطح مطلوب و درست کنترل کنند،
بهجای آن انتظارات مردم را غیرواقعی کردند و این غیرواقعی کردن انتظارات،
درحالی که اقتصاد ایران دچار رکود بود، رکود را تشدید کرد.
رکودی
که ما در حال حاضر با آن روبهرو هستیم طولانیترین و عمیقترین رکودی است
که ما با آن مواجهیم. رشد منفی در دو سال گذشته، به یک رشد مثبت سه درصد در
سال گذشته رسید ولی دوباره عقبگرد کرد و امسال به رشد یکدرصدی رسید، هیچ
اقتصادی در دنیا اینگونه نیست، چون وقتی دوره رکود به پایان میرسد،
معمولاً رونق شروع میشود و چند سال اقتصاد با رشد و رونق روبهرو است.
برنامهای که امسال دولت برای خروج از رکود ارائه کرده است، بهتر از
برنامه سال گذشته است ولی از توان و زور لازم برای خروج کشور از رکود
برخوردار نیست و باید تمهیدات جدیتری از سوی دولت در پیش گرفته شود.
محسن رضایی در ادامه توضیح داد به نظر من فوریترین اقدام رساندن نقدینگی به دست تولید کنندگان آن هم با
هزینه کم است. در حال حاضر هزینه پول در کشور 30 درصد است، و هیچ صنعتی در
کشور وجود ندارد که از این میزان سود و بازدهی برخوردار باشد. در واقع
صنعتگر ما در شرایط فعلی نه تنها سودی به دست نمیآورد بلکه باید زندگیاش
را بفروشد و روی پولش بگذارد تا سود بانک را بدهد، در نتیجه نه تنها مردم
پولدار نمیشوند بلکه باید پولهای قبلیشان را نیز تحویل بانکها بدهند.
دررابطه با نظام پولی و بازار پولی کشور دولت باید یک تصمیم شجاعانه بگیرد؛
قیمتها را شفاف سازد و یارانهها را بهسوی کاهش هزینه پول درجهت اشتغال و
تولید جهت دهد. دولت و مجلس میترسند به کارهای جراحیگونه در اقتصاد دست
بزنند، البته چون تخصص و اطلاع دقیق هم ندارند به متخصصین کشور هم اعتماد
نمیکنند.
ما اکنون در فضای پس از برجام هستیم، و به نظر میرسد که یک نوع ابهام
و تردید در دولت و جامعه وجود دارد که باید برطرف شود، یعنی مردم تعریف
روشنی از درهای باز اقتصادی که در حال حاضر به وجود آمده، ندارند. ایران با
کدام کشور، چهنوع تبادلی را میخواهد انجام دهد؟ مسئله دیگر نیز این است
که در حال حاضر علائمی که در دولت دیده میشود نشان دهنده یک انسجام
اقتصادی نیست که دولت باید ضمن به دست آوردن این انسجام اعتماد را به
اقتصاد برگرداند.
ما باید از تجارت نفت بهسمت تجارت کالا و خدمات پیش برویم، تمام
دنیا اینگونه موفق به پیشرفت شده است. در حال حاضر ما نفت را که ثروت ملی
است میدهیم و بهجای آن کالا و خدمات وارد میکنیم در حالی که این معادله
باید عوض شود و ما باید کالا و خدمات بدهیم و کالا و خدمات وارد کنیم. در
کالا و خدماتی که میدهیم سود نصیب ما میشود، اشتغال افزایش مییابد و
تولید ملی رونق میگیرد و بهازای کالا و خدماتی که وارد میشود با خود
تکنولوژی و سود وارد میکند، حتی اگر کالای مصرفی نیز وارد میکنیم باید
محدوده آن را مشخص کنیم و هدفمند واردات انجام دهیم، بهعبارتی هم صادرات و
هم واردات باید هدفمند باشد که این را هم، میزان رقابت مشخص میکند، رقابت
نیز باید یک رقابت عمومی باشد، یعنی همه مردم باید وارد اقتصاد شوند. حرف
اصلی اقتصاد مقاومتی نیز همین است که باید از همه تواناییهای ملی و مردمی
برای رشد اقتصاد بهره برد و در آن هنگام است که رقابت شکل میگیرد و موجب
کارایی و بهرهوری اقتصادی میشود و صادرات نفت تبدیل به صادرات کالا و
خدمات میشود، این یعنی حرکت و ریل گذاری صحیح برای اقتصاد کشور که تاکنون
وجود نداشته است.
ما داریم به آستانه گذشت 2 سال از ابلاغ سیاستهای اقتصاد
مقاومتی از سوی رهبر انقلاب میرسیم و وظیفه مجمع نیز نظارت است. دولت نیز
عمدتاً تاکنون در تهیه مقدمات و تشکیل ستاد اقتصاد مقاومتی و ساختارسازی
حرکت کرده است. در سطح استانها نیز ما با کمک دولت توانستیم تمام
استانداران و فرمانداران را در کارگاههای آموزشی با مبانی اقتصاد مقاومتی
آشنا کرده و آموزش دهیم.
وزیر کشور همکاری خوبی را با دبیرخانه مجمع
انجام داده است و ما در سال گذشته توانستیم به همه استانداران و
فرمانداران سند اقتصاد مقاومتی را آموزش دهیم، ولی هنوز موتورهای اقتصاد
مقاومتی روشن نشده است، یعنی مقدمات فراهم شده ولی موتورها روشن نشده است.
انتهای پیام/
انتهای پیام