اینکه در افغانستان این اواخر از استعمال کلمات فارسی و ایرانی آنچه مشترک است اکراه دارند این علت سیاسی دارد.
به هر حال موجب شگفتی است. نمیدانم چرا میخواهند یا میخواستند زبان فارسی را که متعلق به خودشان و پرورشیافتۀ دیار خودشان است، طرد کنند. تا چند سال پیش کسی در فکر نبود که پشتو را بر دری برتری دهد. آن را خارجی نمیدانستند، بلکه آن را بهحق زبان خود میدانستند.
یک دلیل آنکه همهجا در افغانستان کتیبهها یا سنگ مزارها و کتابها که تألیف کردهاند به فارسی میباشد نه پشتو.
کتاب سراج التواریخ و تاج التواریخ، تألیف امیر عبدالرحمن خان و غیره همه به دری است.
عنصری بلخی، سنایی غزنوی به پشتو شعر نگفتهاند. اما این اواخر دولت افغانستان حتی از کشورهایی هم که مانند بلژیک و سوئیس دو یا سه زبان دارند که هریک از آنها در قسمتی از مملکتشان صحبت میشود، جلوتر رفتهاند.
به این معنی که در بروکسل، پایتخت بلژیک که شهری دوزبانه است (زبان فرانسه و زبان فلامان)، اسم خیابانها را به دو زبان نوشتهاند و یا در سوئیس روی اسکناسها به زبان آلمانی و فرانسه و ایتالیا نوشته میشود، اما در افغانستان عنوان خیابانها و روی اسکناسها را فقط به زبان پشتو نوشتهاند در صورتی که سالهای پیش اینطور نبود.
این نیست مگر بیاعتنایی به زبان فارسی، بلکه شاید حاکی از قصد طرد آن از افغانستان. منتها چنانکه نویسندگان خارجی نوشتهاند و در خود افغانستان هم عملاً دیدند، این کار شدنی نیست و اگر میشد، چه نتیجۀ مفیدی از آن میگرفتند بر من مجهول است... سالهاست که روسها بعد از انگلیسیها در افغانستان به وسایل مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اخیراً لشکری در افغانستان تأثیر و مداخله میکنند.
انگلیسیها و بعد آمریکاییان تصور میکردند که با پیمانهای سعدآباد و بغداد و سنتو یعنی پیمان مرکزی میتوانند جلو روسها را در آسیای مرکزی و غیره بگیرند، ولی این پیمانها یکی بعد از دیگری بیهوده از آب درآمد تا عاقبت کار به کجا انجامد. فعلاً باید گفت: خداوند همه را از شر این «شیاطین» شرق و غرب محفوظ بدارد.
به قلم: زنده یاد، دکتر محمود افشار
[افغاننامه، تألیف دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۳، ص ۲۰۷-۲۱۸]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
پایگاه خبری اخبار معاصر
انتهای پیام