متون غنی و پرشماری به اهمیت هزینههای تحقیق و توسعه در زمینه ارزشگذاری شرکتها - بویژه شرکتهای بخش فناوریهای پیشرفته که پژوهش در آن بیشتر است - اختصاص داده شدهاند. مطالعات پرشماری نشان دادهاند که این هزینهها سهم مهمی در ارزشگذاری این شرکتها ایفا میکنند و با ارزش بازار آنها ارتباط تنگاتنگی دارند. در واقع ارتباط مستقیمی بین هزینههای صورت گرفته در زمینه تحقیق و توسعه و سرمایهگذاریهای نامشهود و دارایی مشهودآماده واگذاری به منظور ارائه تضمین به بستانکاران وجود دارد. بخش زیستفناوری در مرکز این اقتصاد نوپا قرار دارد که اهمیت هزینههای تحقیق و توسعه و سرمایه نامشهود بر آن حاکم است. داراییهای نامشهود شرکتهای زیستفناوری از اهمیت استراتژیک بسیار بالایی برخوردارند چرا که عامل ایجاد نوآوریها، سودهای رقابتی پایدار و در نتیجه جریان نقد آتی میباشند. در غیاب گردش مالی مستمر، عامل کلیدی موفقیت این شرکتها به ظرفیت آنها برای بهرهبرداری استراتژیک از دارایی نامشهود خود بستگی دارد. به طور کلی، هر چه یک پروژه در زنجیره ارزش توسعه خود از طریق هزینههای تحقیق و توسعه پیشرفت کند، کمتر با عدم اطمینان و تردیدهای مختلف مواجه میشود (تصاویر صص ۳۱ و ۳۲) و سرمایه نامشهود مربوط به پروژه دارای ارزش بیشتری میشود. مشکل اصلی شرکتهای نوپای فناوری به دستیابی به سرمایه علیرغم وجود الزامات تحمیل شده از سوی سرمایهگذاران مربوط میشود. سرمایهگذاران شرایط توسعه محصول، احتمال شکست و نیز بازدهی سرمایه مناسب را مد نظر قرار میدهند.
ارزشگذاری مالکیت صنعتی، هنر یا علم؟
یک رویکرد رضایتبخش برای ارزشگذاری مالکیت صنعتی مستلزم داشتن درکی عمیق از شرایطِ دارایی مربوطه در فاصله تشکیل و تجاریسازی آن میباشد. با این حال باید این نکته را به خاطر سپرد که ارزشگذاری یک پروژه تحقیق و توسعه بیش از آن که یک علم باشد، یک هنر است.
روشهایی که بر مبنای هزینهها و معاملات مشابه بازار استوارند، امکان ایجاد یک چارچوب مرجع برای ارزشگذاری پروژههای تحقیق و توسعه را در مرحله بذری فراهم می کنند. به طور کلی ارزشگذاری بر مبنای هزینهها مستلزم ارزیابی هزینههایی است که شرکت برای پروژهای که با یک گواهی حق انحصاری تولید مورد حمایت قرار دارد، انجام داده است. روش ارزشگذاری از طریق معاملات مشابه، به شرکت اجازه میدهد تا به کمک معاملات و تبادلات انجام شده از سوی دیگر شرکتها با سرمایههای قابل مقایسه و در مراحل مشابه، ایدهای درباره ارزش مالکیت صنعتی داشته باشد.
ارزشگذاری از طریق هزینهها
این روش ارزشگذاری پروژههای تحقیق و توسعه بر مبنای هزینه خود پروژه استوار است: هزینههای تحقیق و توسعه که بطور مستقیم به پروژهای مربوط میشوند که به کسب مالکیت صنعتی منتهی شده است؛ هزینه های فرایند دریافت گواهی حق انحصاری تولید و هزینههای مربوط به حفظ و نگهداری آن. هدف روش مبتنی بر هزینهها اساساً تعیین حداقل ارزش مالکیت صنعتی میباشد که میتواند به عنوان چارچوب مرجع برای اهداف مالیاتی بکار رود. کاربرد این روش بویژه در مرحله کشف قیمت توجیهپذیر است.
از سوی دیگر روش ارزشگذاری مبتنی بر هزینه جایگزینی[1]، مخارج لازمی را در بر میگیرد که در زمان ارزشگذاری به منظور تحقق یک دارایی با ویژگیهای مشابه با داراییِ مورد ارزیابی باید در نظر گرفته شوند. این روش امکان تعیین ارزش مرجعی را فراهم میکند که میتواند در قراردادهای حق امتیاز و استراتژیهای مشارکت مورد استفاده قرار بگیرد.
ارزشگذاری از طریق معاملات مشابه
روش ارزشگذاری به کمک قیمتهای بازار در معاملات پیشین، برای تخمین ارزش پروژه تحقیق و توسعه از طریق مطالعه یک دارایی با ماهیت مشابه که در بازار مورد معامله قرار گرفته است، بکار می رود. در این روش دارایی که ارزش آن باید تخمین زده شود، با داراییهای مشابهی که اخیراً در بخش مشخصی مورد معامله قرار گرفتهاند، مقایسه میشود. این امر به تشخیص محصولات مشابهی بستگی دارد که درباره آنها قرارداد حق امتیاز یکسانی (از نظر بازار محصولات درمانی هدف، مرحله توسعه و ویژگیهای محصول) منعقد شده باشد (ترکیب شیمیایی، پروتئین درمانی، آنتیبادیهای مونوکولونال، درمان سلولی/ژنی، واکسنها و ...).
روش ارزشگذاری از طریق معاملات مشابه یک روش مبتنی بر شباهت است که در ابتدا مستلزم تشکیل فهرستی از شرکتهای قابل مقایسه می باشد (بخش فعالیت، ساختار بهرهبرداری، گستردگی بازار، نوع مشتریان، نرخ رشد و ...). روش مذکور شامل برآورد ارزش یک شرکت یا معامله معین در مقایسه با بازاری است که شرکت یا معامله مورد نظر در آن قرار دارد. بطور مثال یک محصول دارویی خوراکی برای درمان دیابت که در مرحله ۲ قرار دارد، با محصولی مشابه مقایسه میشود که بدست یک شرکت حاضر در بورس در مرحله توسعه قرار دارد یا با محصول مشابهی که در چارچوب یک مشارکت مورد معامله قرار گرفته است.
بطور کلی به منظور در نظر گرفتن تمام عواملی که ممکن است بر ارزش یک دارایی نامشهود تاثیرگذار باشند، ترجیح بر این است که حداقلً دو روش ارزشگذاری مکمل استفاده شوند.
هزینه
ارزشگذاری از طریق هزینه های توسعه
مقایسه
ارزشگذاری از طریق مقایسه موارد مشابه در بازار
زمان
ارزشگذاری از طریق ارزش حال خالص
زمان+عدم قطعیت
ارزشگذاری از طریق جریان نقدی آزاد تنزیلشده
زمان+عدم قطعیت+انعطافپذیری
ارزشگذاری از طریق جریان نقدی آزاد تنزیلشده با درخت تصمیمگیری
زمان+عدم قطعیت+انعطاف پذیری+پویایی
ارزشگذاری از طریق اختیارات طبیعی
تصویر ص ۳۱ : روشهای مختلف ارزشکذاری مالی مالکیت صنعتی. درجه پیچیدگی مدل به تدریج با درنظر گرفتن پارامترهای مختلف در چارچوب بررسی افزایش مییابد.
ارزش حال خالص تعدیل شده با ریسک
به منظور ارزیابی بهتر تاثیر فاکتورهایی که میتوانند بر ارزشگذاری مالکیت صنعتی تاثیر بگذارند، لازم است تا روشی آیندهنگر در پیش گرفته شود که امکان تشخیص، مدلسازی و ارزشگذاری دارایی مربوطه را در زمان توسعه و تجاریسازی آن را فراهم کند.
روش ارزش حال خالص تعدیل شده با ریسک (rNPV) که از روش جریان نقدی تنزیلشده (Discounted cash flow) مشتق شده است، از سوی اهل فن برای ارزشگذاری یک شرکت زیستفناوری به کار میرود که دارای محصولاتی در حال تولید میباشد. این روش بر مبنای تعیین ارزش شرکت بر اساس جریان نقدی مورد انتظار در بلند مدت استوار است. اجرای این روش مستلزم شناخت کافی از زنجیره ارزش دارو و همچنین از ریسکهای رو به افزایشی است که به جستجوی نوآوری مربوطاند. ضرورت دارد تا پیچیدگی شرایط را با تلاش برای پی بردن به مشکلات گوناگون درک کنیم: سناریوهای بازار (بازار هدف، گستردگی بازار، رشد جغرافیایی، سهم بازار، قیمت و غیره) تحلیل رقابت، ریسک مربوط به مقررات، قوانین حقوقی، فنی و مالی، روش گسترش فناوری و سازگاری با استراتژی شرکت، ارزشگذاری با معاملات مشابه، روش تجاریسازی محصولات (حق امتیازات، مراحل کلیدی پروژه)، هزینه بازاریابی، درجه نوآوری، تقویم فرآیند مجوز، تغییر احتمالی سیاستهای بازپرداخت، موفقیت یا شکست مرحله بالینی مشاهدهشده در مورد محصولات مشابه، سرمایهگذاری لازم در آینده و ...
سپس پیشبینیها به منظور پوشش دادن چرخه زندگی یک محصول از حالت تولید فعلی آن تا زمان انقضای حق انحصاری تولید آن در مورد آیندهای تقریباً دور (۱۵ تا ۲۰ سال) انجام میگیرند. در چارچوب یک شرکت زیستفناوری، از آنجا که دوره تجاریسازی در افقی دور قرار میگیرد، انجام پیشبینیهای مالی معتبری که بر دادههای قابل اعتماد و منسجم استوار باشند، بسیار دشوار است. هنگامی که ارزش حال خالص برای دوره تجاریسازی تعیین شود، امکان ارزیابی ارزش پروژه در هر مرحله از توسعه آن در طی دوره بالینی فراهم میشود. این جریانهای نقدی بر مبنای احتمالات برآورد میشوند.
ایجاد ارتباطات، یک عامل تعیینکننده
برای شرکتهای زیستفناوری، بهرهبرداری استراتژیک از سرمایه نامشهود در چارچوب ارزشگذاری گواهی حق انحصاری تولید آنها (یا پروژههای تحقیق و توسعه در حال اجرا) به منظور جذب سرمایهگذاری جای میگیرد. گواهی حق انحصاری تولید برای شرکتها و همچنین برای سرمایهگذاران به عنوان یک دارایی در نظر گرفته میشود که بازگشت سرمایه بکار رفته در تحقیق و توسعه را تضمین میکند.
ارتباطات پیرامون داراییهای نامشهود برای شرکتهای زیستفناوری عاملی تعیینکننده به شمار میرود. این ارتباطات در واقع بر دیده شدن این شرکتها در بازار، جایگاه آنها در حوزه فعالیتشان، ظرفیت آنها برای جذب منابع سرمایهای تحقیق و توسعه و گسترش آنها تاثیری قابل توجه دارند. همچنین ارتباطات به این شرکتها اجازه میدهد تا جای خود را در شبکههای همکاری و جذب سرمایهگذاران مرجع پیدا کنند. برای اینکه شرکتها بتوانند رقابتپذیر باقی بمانند، ناچارند تا زندگی و فعالیت خود را به کمک گسترش استراتژیهای ساخت و ارزشگذاری سبد گواهیهای حق انحصاری تولید را با عوامل گوناگون استمرار بخشند: تقویت جایگاه فناورانه خود، بهبود جذابیت سازمانی، دستیابی به بهترین سرمایهگذاریهای بیرونی و بهترین همکاریها و قراردادهای فنی، صنعتی و تجاری
انتهای پیام