شریفی یزدی، جامعهشناس در بررسی مقوله تبعیض بین پناهندگان و در تعبیر پناهجوی خوب و پناهجوی بد، به خبرنگار معاصر میگوید: «مباحث نژادپرستانه بُعد تاریخی دارد. در طی اعصار و دوره پیشامدرن و در دوره خودش کارکرد ویژهاش را داشته است و برای اینکه جوامع بتوانند بقای خود را حفظ کنند، مجبور بودند مرزهای اعتقادی، جغرافیایی، اقتصادی، نژادی و مذهبی خود را پررنگ نگهدارند و یک وحدت درونگروهی برسند. اما وقتی چنین گرایشی جنبه افراطی به خود میگیرد، ابتدا به نژادپرستی و سپس به تعصب کور نژادی تبدیل میشود. همان اتفاقی که درجنگ جهانی اول و دوم، با افکار هیتلر و نازیسم و فاشیسم در ایتالیا، رخ داد با مضامینی مانند نژاد برتر و آریایی.»
او ادامه میدهد: «مسئله نژادپرستی در منطقه جغرافیایی اسلوونی، اوکراین، بلاروس، مقدونیه و لیتوانی، ریشه تاریخی دارد. این مناطق، خیلی پیش از جنگ روسیه و اوکراین، درگیر مسائل نژادپرستی عمیقی بوده و هستند. نکته اساسی در این تبعض، عنصرمذهب در این منطقه است که بازمیگردد به جنگهای صلیبی بین مسیحیان و مسلمانان که تا به امروز اثرات خود را حفظ کرده است.»
شریفی اضافه میکند: «بهطور طبیعی وقتی چنین حجم سنگینی از مهاجرت به اروپا صورت میگیرد جامعه مبداء احساس خطر کرده و تاکید بیشتری بر مرزها میکند. این مسئله هنوز در کشورهای اروپای شرقی وجود دارد و عنصر اعتقادی و مذهبی و نژادی در این کشورها بسیار پررنگ است. نکته دیگر تفاوت سبک زندگی است. سبک مهاجران با سبک زندگی جامعه میزبان، تعارضاتی دارد. مثلا مسلمانان مهاجر، در کشور میزبان، همچنان تمایل دارند مراسم مذهبی خود مانند عید قربان را انجام داده و گوسفند قربانی کنند. در حالیکه جامعه میزبان، این عمل را هم به لحاظ حقوقی و هم از نظر فرهنگی، نوعی حیوان آزاری میداند.»
شریفی با اشاره به سومین نکته مهم سیاستگذاریها، موضع گیریها و نوع عملکرد گروهها و احزاب در منطقه خاورمیانه، میگوید: «جریاناتی مانند داعش در سوریه و عراق، جلوهای غیرحقیقی از دین نشان دادند. این مسئله موجب شد اروپاییها به این تصور برسند که گویی هرکس لباس مسلمانی یا افغانی به تن دارد، به شدت افراطی و خشونت طلب است. در حالیکه این تعمیم غلط است اما مشکلاتی برای مهاجران خاورمیانه به وجود آورد.»
شریفی یزدی تاکید میکند: «رفتار تبعیضآمیز اروپا و غرب، نشانه رشد نیافتگی اغلب کشورهای این منطقه است به لحاظ مسائل تاریخی که به آنها اشاره کردیم اما یک نکته مهم را هم در نظر بگیرید در سال، تنها دو سه بار خبر از بمبگذاری در کشورهای اروپایی میشنویم اما در منطقه خاورمیانه هر روز این اتفاقات میافتد، حملههای انتحاری به مساجد و نواحی مختلف، کُشت و کشتار، انفجار، ترور، بمباران و ...، از رژیم اشغالگر گرفته تا یمن و سوریه و عراق و افغانستان و پاکستان هر روز انفجارهایی داریم که در پی آن صدها نفر میمیرند. این نوع حوادث وقتی روزانه و به تعداد زیاد اتفاق میافتند، ارزش خبری خود را از دست میدهند. این به معنای آن نیست که ارزش جان انسان در خاورمیانه کم است، اما مسئله این است که تبدیل شده به نوعی از سبک زندگی و البته امپراتوریهای رسانهای غربی و اروپایی این نوع حوادث را که در خاورمیانه رخ میدهد بیش از حد پررنگ کرده و به آن میپردازند و در تیتر اول قرار میدهند.»
او در پایان میگوید: «تفاوتی که در آن منطقه میان پناهجوی اوکراینی و خاورمیانهای قائل میشوند، علاوه بر این که به سبک زندگی و مذهب و اعتقادات این دو مربوط میشود، به اعتبار دادن دولتها به اتباع خودشان هم مربوط است؛ کشورهایی مانند افغانستان، با سیاستهایی که در پیش گرفته و چهرهای که از خود نشان داده، چگونه میتواند در خارج از کشور، برای اتباع خود اعتبار ایجاد کرده و از آنان محافظت کند؟»
انتهای پیام