ظاهرا براي کسي مرگ و مير بالاي ناشي از آلودگي هوا و ايجاد موجهاي بيماريهاي متعدد از جمله رشد فزاينده سرطان، هشداري براي ريشهکني اين بلاي خودساخته نيست؟
آيا زمان آن فرا نرسيده که يک فکر اساسي، طرح جامع و اقدام ملي براي ريشهکني همه عوامل آلاينده هواي کلانشهرها انجام دهيم.
اين درحالي است که حفظ سلامت مردم يکي از وظايف مهم و اساسي دولتها به حساب ميآيد و آنها موظف به رفع آلودگي هوا، آلودگي صدا، آلودگي بويايي و ديگر آلايندههاي بصري که مظهر آلايندگي را که روز به روز افزايش مييابد هستند، پس چرا تاکنون براي اين موضوعات تدبير يا اقدامي صورت نگرفته؟
اوايل دهه 90 در يادداشتي به اين موضوع اشاره نمودم که دهه پيشرو، دهه آغاز انواع سرطانهاست و متاسفانه اين پيشبيني درست از آب درآمد. اگرچه دانش اندک در علوم پزشکي دارا هستم، ولي جدي بودن اين خطر را بارها تذکر دادم و نوشتم که اراده و عزم ملي براي اين اقدام مهم و اساسي لازم است که گوش کسي به اين حرفها بدهکار نبود.
نتيجه آن شد که زندگي در کلانشهرها غير قابل تحمل شده و مرگ تدريجي ساکنان آن، کلانشهرها را تهديد ميکند.
بههرحال اين مشکل ساخته دست بشر و توسط خود او قابل رفع است، چرا با افرادي يا صنايعي که بدون توجه به پروتکلهاي زيست محيطي، باعث کاهش عمر همشهريان و هموطنانشان ميشوند، برخورد قانوني و جدي صورت نميگيرد؟
مردم عادي و جوانان اين مرز و بوم چه گناهي کردهاند به صرف زندگي در کلانشهرها و استنشاق هواي آلوده، زندگي خود را در معرض خطر قرار دهند، درحاليکه مسئولين ميتوانند بهراحتي براي اين مشکلات برنامههاي اصلاحي با هدف رفع آلايندگي به مرحله اجرا بگذارند. داشتن آسمان آبي و هواي پاک حق مردم است و چرا بايد به يک آرزو تبديل شود.
به لحاظ اقتصادي نيز بسيار مقرون به صرفه است که با هزينه اندک اين آلودگيها را کاهش دهيم. اگر ما به فرمول هزينه، فايده اجراي هر طرح و هزينهاي، توجه داشته باشيم، آن زمان شاهد خواهيم بود که رفع آلايندهها تا چه اندازه هزينهها و زيانهاي جاري را کاهش ميدهد، چون هزينههاي اقتصادي که در اين بين به دولت تحميل ميشود، غيرقابل محاسبه است.
اگر محققان هزينههاي رفع و کاهش آلودگي هوا را برآورد و مقايسهاي داشته باشند با ميزان خسارت وارده بر سلامت شهروندان، قطعا در خواهند يافت که خردمند آن است که در ابتدا مشکل را برطرف کند و از بروز مشکلات بعدي پيشگيري نمايد. چون تدريجي و نامحسوس بودن خسارت مالي و مرگ و مير، ما را به فوريتهايي که بايد انجام دهيم، وا نميدارد و به عمق فاجعه پي نخواهيم برد. بيشک مردم بيگناه بدون هيچگونه جرمي، گرفتار آلودگي هوا هستند. بيتوجهي در اين خصوص بايد تا چه زماني بايد ادامه پيدا کند؟ تا چه زمان بايد شاهد بيمارکردن هموطنان خود باشيم؟
اين چه دردي است که ثروتمندان جامعه باعث آن ميشوند و محرومان بايد آن را تحمل کنند. بسياري از سودجويان با آلوگي هوا و استفاده از سوختهاي غير استاندارد و با نخريد فيلتر به بهانه تحريم، برصفرهاي حساب بانکيشان ميافزايند و دود را به ريههاي محرومان ميفرستند.
متاسفانه چون آلودگي هوا منشاء مستقيم مرگ و مير نيست، مسئولين آن را خيلي جدي نميگيرند، درحاليکه بيماريهاي بسيار زيادي را در سيستم بدن ايجاد ميکند و در نهايت منجر به فوت فرد ميشود. درچنين حالتي قاتلين اصلي (که همان کارخانهداراني هستند که از سوخت غير استاندارد و از نسب فيلتر صافي سرباز ميزند) آزاد و رها در جامعه سير ميکنند و گاهي به عنوان صادراتچي و کارآفرين موفق به آنها مدال ميدهند.
انتهای پیام