تهران ۱۸.۸۵° كمينه ۱۶.۷۹°  بیشینه ۱۸.۹۹°
۱۲ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۸
ارج‌نامه‌ای برای پروفسور فرانسوا ریگو

در دفاع از شرف و خدمت استاد ریگو

هنگامه ی خطیر دهه ی شصتِ خورشیدی است و افسارگسیختگیِ جنگ و جنون، خاورمیانه را به آتش کشیده. به منظور رفع بخشی از خصومت¬ها و کشمکش های حقوقی با ینگه دنیا، دیوانی برای داوری در پایتخت صلح جهان-لاهه- برپا می¬شود: به اسم «دیوان داوری ایران – آمریکا». مأموریت این دیوان حل و فصل صدها و بل هزارها پرونده¬ای است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دادگاه¬های آمریکا علیه دولت نوپای انقلاب مطرح شده و به توقیف میلیاردها دلار از اموال ایران منجر شده است.
کد خبر: ۱۸۶۵۵
نویسنده :
سعید امیدوار
در دفاع از شرف و خدمت استاد ریگوسعید امیدوار: تاسیس این دیوان، نه تنها یک تجربه¬ی تاریخی در حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی به شمار می¬رود بلکه پنجره¬ی یک فرصت حقوقیِ بین¬المللی را پیش روی حقوقدانان و استادان ایرانی می¬گشاید و ده¬ها تن از حقوقدانان و کارشناسان و مدیران ایرانی را با یکی از پیچیده¬ترین حوزه¬های حقوق بین¬الملل و داوری بین¬المللی آشنا می¬کند.

اما چه کسی باید در این میدان برای احقاق حقِ ایران به پا خیزد؟ چنین میانه¬ای، میدان¬داریِ حقوق¬دانانی را می¬طلبد که در هر دو ساحتِ نظر و عمل، و هر دو حوزه کنش و دانش حقوقی بین المللی، از تجربه و بینش کافی برخوردار باشد تا بتوانند به وقتِ گفتن، بگویند و به وقتِ خاموشی، دَم فروبندند.     پیداست  نخستین هماوردان این میدان حقوقی، خودِ وکلا و حقوقدانان ایرانی بوده باشند.

 اما عجیب¬واقعه¬ای و غریب¬حادثه¬ای است. چه، در آن روزگار هیجان و شور انقلابی، یافتن حقوقدانان متخصص چندان آسان نبود. با این همه تعدادی از استادان و وکلا و قضات بازنشسته و حقوقدانان کمر همت به میان بستند و و پابند غیرت را به پا کردند و گام به میدان کارزاری نهادند که سمت دیگرش انبوهی از ادعاهای سره و ناسره با پشتوانه دلارهای آمریکایی و صدها دارالوکاله آمریکایی قد برافراشته.گفته¬اند دیوان ¬داوری ایران و آمریکا با چنین حجمی از پروندهها و با هیأت نه نفری داوران، بزرگترین دادگاه داوری تاریخ بوده است! و در این میدان دادرسی نزدیک به 4000 پرونده علیه ایران مطرح شده. پیدا بود که حضور و مشارکت استادان و وکلا و قضات بازنشسته و حقوقدانانِ ایرانی برای پیش¬برد پرونده¬ها و دفاع از حقوق ایران به تنهایی کفایت نمی¬کرد زیرا آنانی که از دیدِ علمی و تجربی مقبول¬اند، در دیدِ دولتِ وقت گاه مشروع نیستند و آنانی که مشروع¬اند، تجربه¬ی بین¬المللی کافی ندارند: «آنکس که بدو رای، خریدارم نیست و آنکس که خریدار بدو رایم نیست».  ناگزیر ایران باید دست به دامان مشاوران و استادان حقوقیِ خارجی می¬شد. که شد. اما بیش از ¬دو- سه تن ازایشان حاضر نشدند در این میدان گام نهند. 

در آن روزها شمشیرِ تحریم¬های همه¬جانبه و خصومت¬ها و کینه¬ورزی¬ها  با انقلاب ایران آخته، آتش جنگ افروخته و تیغ نفاق افراخته شده بود. اما سرانجام، ندای بلکه «مردی از خویش برون آید و کاری بکند» اجابت شد و استادی برجسته رادمردانه گام پیش نهاد و به کمک استادان و حقوقدانانِ ایرانی شتافت.: پروفسور فرانسوا -ریگو با همکاری استاد دیگری به نام پروفسور جو – ورهون- و هر دو اهل بلژیک. شگفتا که در قضیه¬ی خطیرِ نفت در دوران دکتر مصدق نیز –بنا به گزارش غلامحسین مصدق- پیدا کردن استادی برجسته که از حقوق ایران دفاع کند، دشوار بود و برخی استادان نامدار حاضر نمی¬شدند چنان مسئولیتی را بپذیرند! تا اینکه بالأخره یک استاد حقوق از بلژیک به نام پروفسور رولن، به کمک دکتر مصدق آمده بود.

پروفسور فرانسوا – ریگو؛ استاد برجسته و مسلم حقوق بین¬الملل و عضو انستیتو حقوق بین¬الملل و استاد دانشکده¬ی حقوق دانشگاه لوآن بلژیک است که روزگاری «محمد بجاوی» حقوقدان برجسته¬ی الجزایری(رئیس دیوان بین¬المللی دادگستری در دهه¬ی 1990) در حقش گفت: «کتاب حقوق بین¬الملل پروفسور ریگو، سال¬هاست که بدیل و جانشین ندارد و به راستی «ام الکتاب»(Liver de les livers) به شمار می¬رود.» استاد ریگوالحق انچه از تجربه ودانش حقوق بین الملل درتوان داشت سخاوتمندانه در اختیار ایران قرار داد. به گونه¬ای که روزگاری در دهه 1370 در دعوای سکوهای نفتی علیه آمریکا به عنوان قاضی ویژه¬ی ایران منصوب شد و نظریه¬ی او که ذیل رأی دیوان نگاشته شده است، افزون بر آنکه حاکی از تسلط ویژه¬ی او بر دو ساحت حقوق بین¬الملل عمومی و خصوصی است، نشان از همدلی عالمانه¬ی او با طرف ایرانی دارد. باری، ناکامی¬ها و کامیابی¬های بین¬المللیِ حقوقی ایران در دیوانِ داوری ایران – آمریکا و دفاع جانانه در برابر سیل دعاوی و هزاران پرونده¬ آمریکایی ها را باید در مجالی دیگر همراه البته با نقد و نظر در کارنامه دیوان داوری ایران و آمریکا، خواند اما تردیدی نیست که بخشی مهم از دستاوردهای حاصل آمده برای ایران در عرصه¬ی حقوق بین¬الملل، مرهون کمک¬ها و مشورت¬های عالمانه¬ی اساتیدی مانند  فرانسوا ریگو به ایران و البته تلاش غیرتمندانه حقوقدانان ایرانی است. 

اکنون و در پی هفت سال از هنگام درگذشت پروفسور فرانسوا ریگو (آذر 1392) «ارج¬نامه»ای در بزرگداشتِ او تدارک دیده شده که زیر نظر استادانی برجسته همچون «پی¬یِر دارژان» (از دانشگاه لوان بلژیک)«ووان لوو» (از دانشگاه آکسفورد)، «آلن پله» (از دانشگاه نانتر فرانسه) و «محسن محبی» (از دانشگاه آزاد - علوم و تحقیقات تهران) به سرانجام رسیده است. کیست که نداند اعتبار ارج¬نامه¬هایی از این دست وابسته به ویراستارانی است که دانش-کارانه و بینش¬مندانه بر تدارک و فراهم¬سازیِ مقالات علمی نظارت   می¬کنند. گواه بخواهید؛ اینک گواه! 
   ارج¬نامه¬ی مزبور در بردارنده¬ی مقدمه¬ای به قلم محسن محبی و نیز پی¬یر دارژن (هردو از شاگردان پروفسور فرانسوا ریگو، یکی از ایران و دیگری از بلژیک) و دارای چهار بخش و است:

1- حقوق بین¬الملل و برخی چشم¬اندازها (8 مقاله)
2- دیوان داوری ایران – آمریکا(4 مقاله)
3- دستاوردهای ریگو(5 مقاله)
4- بعض جنبه¬های تحریم اقتصادی(2 مقاله)
ارج¬نامه¬ی مزبور در 385 صفحه و توسط انتشارات دانشگاه لوآن بلژیک به چاپ رسیده است ومشتمل بر مجموعه¬ای از 19 مقالات به زبان انگلیسی و فرانسه به قلم نویسندگان ایرانی هم چون استاد دکتر حسین صفائی و دکتر مصطفی محقق داماد و دیگران و نیز استادان خارجی حقوق بین¬الملل همچون استاد آلن پله ( استاد حقوق بین الملل دانشگاه نانتر فرانسه) که وکیل ارشد خارجی در تیم حقوقی ایران در دو پرونده مطروحه علیه آمریکا در دیوان بین¬المللی دادگستری نیز بود و استاد ووان-لوو( استاد حقوق بین الملل آکسفورد) که او نیز عضوتیم حقوقی ایران در دیوان بین¬المللی دادگستری بوده، می¬باشد. 

در ایران این کتاب توزیع محدودی بین استادان داشته ولی هنوز در دسترس عموم قرار نگرفته است. اکنون که فردی فرهیخته عنان کار مرکز خدمات حقوقی بین¬المللی را به دست گرفته، جا دارد موجبات توزیع گسترده کتاب نیز فراهم شود. قدردانی از استاد ریگو، قدردانی از دانش وتجربه¬ی همراه با شرف خدمت به ملت¬ها و خدمت به عدالت و داد به شمار می¬رود. 
این نکته هم گفتنی است: در سال¬های اخیر دو فقره دعوی علیه آمریکا در دیوان بین¬المللی دادگستری (لاهه) مطرح شده است. و در یکی، دستور موقت علیه ایالات متحده آمریکا صادر شد و اخیراً نیز  دیوان صلاحیت خود را برای ادامه رسیدگی  تایید نمود. و در دیگری هم دیوان، صلاحیت خود را تایید کرد و پرونده وارد ماهیت شده است. این دستاوردها در واقع بزرگترین پیروزی پس از انقلاب در عرصه¬ی بین‌المللی و در سطح حقوقی آن هم در بالاترین مرجع قضایی جهان (دادگاه لاهه) است ... این¬ها به کنار، این دستاوردها  ثمرات بذری است که استادانی همچون پروفسور  فرانسوا ریگو آن را پرورانده بودند. چه آنکه مدیریتِ هر دو پرونده در دوره¬ی اخیر بر عهده¬ی دکتر محسن محبی و همکاران او بود که روزگاری ردای دانشجوییِ فرانسوا – ریگو را به تن داشت. همو که  «به نام ملت ایران» و با همنفسیِ شماری دیگر از حقوق¬دانان ایرانی، دستاوردی بزرگ را در میانه¬ی آرایش جهانی قدرت¬ها به دست آورد و بارها گفته این دستاوردها، محصول کار دسته جمعی همکارانش در مرکز امور حقوقی بوده و متعلق به جامعه حقوقی ایران است. گرچه در چنین هنگامه¬ها که شهد پیروزی در کام¬ها است، مدعیان و شکرفروشان بی¬شمارند، اما اهل نظر در بازار شکرفروشان خود دانند که شیرین¬کار اصلی و یاران او چه کسانی بوده¬اند- همو که کسوت معلمی را به شوکت خلعت دیوانی نفروخت.

نکته¬ای از سر شفقت و قدر¬دانی

 این روزها که ایران نظاره¬گر دستاوردی بزرگ در دیوان بین¬المللی دادگستری است، به جاست که از حقوقدانان و استادان ایرانی که در عرصه¬ی بین-المللی نام ایران را چنین بلند و پرافتخار کردند و نیز از حقوقدانان و استادان خارجی که طی سال¬های اخیر در پرونده¬های ایران به دولت و ملت یاری رسانده و می¬رسانند، به بزرگی و ارجمندی یاد کنیم و زحمات ایشان را پاس داریم.  اهل فن می¬دانند که پنجه افکندن در پنجه¬ی حریف حقوقی  قدری مانند آمریکا و  طرح دعوی علیه آن در بزرگ¬ترین مرجع قضایی بین¬المللی و تدارک تیم حقوقی دفاع و تدوین راهبرد حقوقی،  آن هم در چنین سطحی چه مایه از اعتماد به نفس و دانش و تجربه همراه با وطن¬خواهی را نیاز دارد. «چنین کنند بزرگان، چو کرد باید کار».

سنتی است پسندیده تا هرکه قدر دارد را بر صدر نشانند و سنتی که در نوگراترین سرزمین¬ها همواره مورد اهتمام اهالیِ کار بوده و مانده است. جای خوشحالی و سپاس از کمیسیون حقوق بشر اسلامی است که سالی پیش از این (مهر 1398) همراه با شورای شهر تهران، در اقدامی تحسین¬برانگیز به پاس بیش از 30 سال خدمت درست و راستِ دکتر محسن محبی در دفاع از حقوق ملت و دستاورد او برای کشور در دعاوی مطروحه در دیوان بین المللی دادگستری، به پا خاست و نه او را، که تجسمی از خدمت به میهن را گرامی داشت. بی¬گمان این حقوقدان فرهیخته  که دستی بر هنر و ادبیات نیز دارد، و دیگر محبانِ ایران «بی¬مزد و بود و منت هر خدمتی که کردند» اما باری «یارب مباد کس را مخدوم بی¬عنایت.»

انتهای پیام
اشتراک گذاری :
ارسال نظر

آخرین اخبار روز