به گزارش پایگاه خبری اخبار معاصر، اساس پروژههای انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی، همانند آزمون روانشناختی ریتم صفر است که در آن، دامنه ی آسیب تا جایی است که عامل آزارپذیر، آزارگر را تقویت میکند. حکم پروژههای انتقال آب نیز چنین است. سرزمین ایران در موقعیتی است که پروژه های انتقال آب زخمی کُشنده بر بدن ناتوان کشور میزند و بخش آب کشور را تا مرز نابودی می کشاند و زمینه ی خالی از سکنه شدن بخش زیادی از جمعیت کشور را به دنبال فرصت سوزی های مربوط به نجات آبخوان های کشور و تامین پایدار آب شهری فراهم میکند.
برهان اصلی در این خصوص، جذب منابع اعتباری بخش آب به اجرای این پروژه و معطل ماندن دو گروه مهم پروژههای عقب مانده این بخش میباشد. این دو گروه عبارتند از پروژه های تعادل بخشی منابع آب زیرزمینی و پروژههای کاهش مصرف آب شهری که اجرای هر دو از نابودی آبخوان ها و به دنبال آن، خالی از سکنه شدن کلان شهرها و یا کوچ گروهی و حتی منازعات آبی جلوگیری میکنند.
داریوش مختاری، کارشناس ارشد حوزه آب در گفتگو با پایگاه خبری معاصر گفت: فرصت سوزی اصلی این پروژه این است که نجات بقایای آبخوان ها را به تاخیر میاندازد. دلیل اصلی این است که بهره برداری بیش از 40 درصد منابع طبیعی تجدیدشونده در بیش از دو سوم دشت های کشور موجب شده است نرخ تجدیدشوندگی این منابع از بین برود. برای درمان این مساله نیازمند تزریق اعتبارات کافی هستیم. پس از تزریق اعتبارات، شانس باززنده سازی این دشت ها افزون میشود. در همان حال حجم بالایی از منابع آب صرفه جویی و حفظ میشود و برای تخصیصهای بخش صنعت به کار گرفته خواهد شد. در حالی که بخش آب کشور و کارهای در اولویت در عطش بی اعتباری می سوزند، تامین زودهنگام اعتبارات هنگفت پروژههای خارج از اولویت انتقال آب، بسیار بحث برانگیز است. در شرایطی که با انبوهی گزینه اجرایی روبرو هستیم، برگزیدن یک گزینه اجرایی و به طور شتاب زده پذیرفتنی نیست.
این کارشناس گفت: در چهارچوب تحلیل های منفعت هزینه، پرسش آغازین این است که اگر قرار است برای استحصال سالیانه نیم میلیارد متر مکعب آب، 141 هزار میلیارد تومان هزینه شود، آیا گزینه های دیگر برای استحصال سالیانه و پایدار 500 میلیون متر مکعب آب بررسی شده است؟ برای نمونه، با اجرای طرحهای تعادل بخشی منابع آب زیرزمینی، امکان ذخیره سازی و جلوگیری از برداشت و یا باززنده سازی آب خوانها را در مقیاس سالیانه چند میلیارد متر مکعب آب فراهم میکند. آن هم در شرایطی که با احتساب حدود 40 میلیارد متر مکعب آب برای کل برداشت آبخوانها، از آنجا که به خوبی 60 درصد چاههای آب در محدوده فلات مرکزی قرار دارد، میتوان گفت حدود 24 میلیارد متر مکعب آب در محدوده فلات مرکزی برداشت میشود.
تامین مقدار 500 میلیون متر مکعب از محل صرفه جویی در آب کشاورزی با ابزارهای توسعه آبیاری تحت فشار با رعایت جلوگیری از مصرف آب صرفهجویی شده در توسعه کشت، توسعه کشت گلخانهای و جایگزینی کشت فضای باز با فضای بسته و اجرای طرحهای 15 گانه تعادل بخشی از قبیل خرید و پلمپ چاه های کم بازده، کاهش عمومی کشت به میزان 10 درصد در هر دشت با استقرار مدیریت مشارکتی، گسترش گروههای گشت بازرسی تا زمان استقرار مدیریت مشارکتی در هر دشت و توسعه انواع فنآوری کاهش مصرف و اصلاح الگوی کشت با برگزیدن سیاست های مناسب و امکان پذیر میباشد. یکایک این راهکارها با هزینه های سالیانه چند هزار میلیارد تومان و به مراتب کمتر از اعتبارات هنگفت پروژ انتقال آب از خلیج فارس قابل اجراست. در نتیجه شایسته است به جای پروژههای انتقال آب، طرحهای تعادل بخشی منابع آب زیرزمینی اجرا شوند.
مختاری در ادامه گفت: گزینه اجرایی و جایگزینِ دوم که اجرای طرحهای انتقال آب از خلیج فارس از اجرای آن جلوگیری میکند، اجرای راهکارهای 8 گانه کاهش مصرف آب شهری است. تامین هزینه برای اجرای راهکارهای 8 گانه (شامل 5 راهکار سختافزاری و 3 راهکار نرمافزاری) بالاست. ولی پایداری بالایی دارد و اجرای این راهکارها، تامین آب شهرها را پایدار میسازد.
فهرست راهکارهای 8 گانه عبارتند از کاهش هدر رفت به میزان سالیانه 1 درصد (سختافزاری)، آموزش (فرهنگسازی) (نرمافزاری)، نصب تجهیزات و شیرآلات کاهنده (سختافزاری)، اعمال جریمه مازاد بر الگوی مصرف (نرمافزاری)، جداسازی آب نوشیدنی و پخت و پز از آب بهداشتی (سختافزاری)، بازچرخانی در سطح واحد مسکونی، خدماتی، تجاری و صنعتی و در سطح شبکه توزیع آب (سختافزاری)، تعرفه (آببها) (نرمافزاری)، جداسازی آب فضای سبز از سایر مصارف شهری (سختافزاری) میباشد.
اجرای این راهکارها، قاعدتا از یک کوچ 50 میلون نفری از کشور جلوگیری میکند. در حالی که تامین هزینه 141 هزار میلیارد تومانی هرگز نمیتواند با تامین تنها 550 میلون مترمکعب آب برای تامین آب چند روستا و چند واحد صنعتی از این کوچ بزرگ جلوگیری کند. در مجموع به نظر میرسد بدترین گزینه در بخش آب کشور در دست اجراست. فراموش نکنیم که سدسازی های بی رویه و پر از هیاهوی رسانهای و تبلیغاتی نیز، آسیب بزرگی بر پیکره سرزمینی زدند.
انتهای پیام