توماس استرنز الیوت (تی.اس.الیوت/T. S. Eliot) شاعر، نمایشنامهنویس، منتقد ادبی در 26 سپتامبر 1888 در «سنت لوئیز» واقع در ایالت میسوری آمریکا متولد شد.
تی اس الیوت در شانزده سالگی نخستین سروده هایش را در نشریه ای به نام «آکادمی اسمیت» به چاپ رساند. پس از اتمام دوره دبیرستان در امتحان ورودی دانشگاه هاروارد پذیرفته شد. مدت 8 سال (1914 ـ 1906) دانشجوی دوره لیسانس و دکترا در هاروارد بود. در سالهای دانشجوییاش در هاروارد دوره لیسانس را 3 ساله طی نمود.
در سال 1910 تیاسالیوت در حالیکه دانشنامهی فوق لیسانس را گرفته بود به پاریس رفت و به مطالعهی ادبیات اروپا و به خصوص ادبیات فرانسه پرداخت. جنگ جهانی اول موجب شد تحصیلات او در آلمان ناتمام بماند. او راهی آکسفورد شد و به تحصیل در رشته فلسفه یونان پرداخت و در همین زمان بود که سردبیر انتشارات معتبر «فایبر» شد.
تیاسالیوت در سال 1925 به کار در یک موسسهی معتبر نشر کتاب (فایبر) پرداخت. در همین سالها بود که الیوت به نمایشنامهنویسی روی آورد. او که تا سالهای سال در دنیای بیایمانی سرگردان بود، به یکباره دست از عقاید جوانی خود کشید و به آراء و عقاید کلیسای انگلیسی پیوست؛ از همین زمان عوامل مذهبی و روحانی در آثارش هویدا شد و همواره در راه احیای معنویات در انسانها قلم زد. او به این نتیجه رسیده بود که تنها با حفظ ایمان مذهبی میتوان با عصر ماشین به مقابله برخاست و از تمدن و معنویت حراست کرد.
تیاسالیوت همچنان که در اشعارش به انسان و فلسفهی زندگی توجه دارد، در نمایشنامههایش نیز با بهرهگیری از اساطیر باستان و اشارات و رمزها، اعتقادات خود را دربارهی نقش اندیشهی فلسفی و تفکر مذهبی در زندگی و رسیدن به خویشتن خویش، از راه مکاشفه و دوری جستن از تعلقات مادّی، بیان میکند.
در سال 1947 همسر تیاسالیوت بعد از یک بیماری طولانی درگذشت. بعد از این، تیاسالیوت تا سالهای سال تنها زندگی کرد تا اینکه در ژانویه 1957 در سن 69 سالگی با«والری فلچر» منشی وفادارش که 29 ساله بود، ازدواج کرد. او سالهای متمادی در دانشگاههای کمبریج و هاروارد با سمت استادی به تدریس اشتغال داشت. الیوت هویت خود را اینگونه بیان میکند: «از نظر ادبی پیرو کلاسیسیسم، از نظر سیاسی پیروی سلطنت و از نظر مذهبی پیروی کاتولیک.»
تیاسالیوت در سال 1948 از پادشاه انگلستان نشان افتخار گرفت. و در همین سال بود که جایزهی نوبل ادبی را به دلیل اینکه «آثار او پیشروی شعر معاصر بوده و به آن غنا بخشیده» دریافت کرد.
تیاسالیوت در جریان حملات هوایی جنگ جهانی دوم، مامور کمک به مردم شد و از صمیم قلب در انجمن های شهر خدمت کرد و خود را به دست فراموشی سپرد و همچون شهروندی راستین در فعالیتهای اجتماعی درگیر شد. او پس از دریافت جایزهی نوبل ادبی از شهرت عظیمی برخوردار شد. شاعران موفق در انگلستان و آمریکا او را همچون یک شاعر پیشکسوت پذیرفتند و برخی از آنان به تقلید از شیوه و سبک او پرداختند.
تیاسالیوت یکی از کارهای خود با نام ترانه عاشقانه جیآلفردپروفراک را در غالب یک منظومه شعری در یک نشریه ادبی به چاپ رساند. پس از آن نیز چند منظومه دیگر چاپ کرد که مهمترین آن ها که سرزمین سترون نام داشت در سال 1922 به چاپ رساند. او این منظومه را زمانی سرود که تحت فشار روحی زیادی قرار داشت و تصمیم به خودکشی گرفته بود.
تیاسالیوت سال های آخر عمر خود را در جزایر هند غربی گذراند. آب و هوای این ناحیه بارها سبب بیماری او گردید تا آنجا که به لندن بازگشت؛ سرانجام در چهارم ژانویه 1965 در سن 76 سالگی در لندن درگذشت. جسد وی سوزانده شده و خاکستر آن بنا بر وصیت خود او به کلیسای سنتمیشل در دهکدهای که اجداد او از آنجا به آمریکا مهاجرت کرده بودن منتقل گردید.
پایگاه خبری تحلیلی اخبار معاصر
نمونهای از اشعار تیاسالیوت
در سردابها
بشقابهای صبحانه به هم میخورند و من
از امتدادِ کنارههای لگدشدهی خیابان
از روحهای دلمردهی خدمتکاران
که با ناامیدی
از دروازههای محله جوانه میزنند
آگاهم
امواج قهوهای مِه
چهرههای در هم از پایین خیابان و
اشک عابری با دامن گِلی و
لبخند بیمقصدی که در هوا شناور است و در آستانهی بامها ناپدید میشود را
برایم رقم میزند
گروه فرهنگ، ادب و هنر
پایگاه خبری تحلیلی اخبار معاصر
انتهای پیام