فرزندکشی در تهران رخ داد. در این فرزندکشی یک مرد به قتل رسید. عامل فرزندکشی دستگیر شد. رسیدگی به پرونده فرزندکشی در دادگاه آغاز شد. عامل فرزندکشی اعتراف کرد. جسد مقتول پس از فرزندکشی به سطل زباله انداخته شد.
ظهر ۲۲ مرداد ماه سال ۹۹ به ماموران کلانتری ۱۶۰خزانه خبر رسید نیم تنه خونین یک مرد در سطل زباله پیدا شده است. مرد ضایعاتی که در حال گشتن در سطل زباله بود نیم تنه یک مرد را که داخل کیسههای نایلونی پیچیده بود شده بود پیدا کرد و با پلیس تماس گرفت.
ماموران پلیس برای افشای راز جنایت به تکاپو افتادند.
۶ ساعت از این ماجرا گذشته بود که به پلیس خبر رسید ماموران کلانتری کهریزک پاهای یک جسد را در سطل زباله یافته اند. جسد مثله شده به پزشکی قانونی منتقل شد و آزمایش DNA نشان داد پاهای کشف شده متعلق به نیم تنهای است که چند ساعت قبل در خزانه پیدا شده بود. اما سر جسد هرگز پیدا نشد.
چند روز از این ماجرا گذشته بود که ماموران پلیس دریافتند مرد جوانی چند روز قبل ناپدید شدن برادر ۳۰ ساله اش به نام نوید را به پلیس اعلام کرده بود.
فرزندکشی هولناک به دست پدر عصبانی
وی به ماموران گفت: من چند سال قبل به دام اعتیاد افتادم و برای ترک مواد مخدر به کمپ رفتم و مدتی آنجا بستری شدم. اما وقتی به خانه برگشتم خبری از برادر کوچکم نبود. مادر ما چند سال قبل فوت شده و من و برادر هایم با پدرمان زندگی میکنیم. پدرم میگوید نوید برای کار همراه دوستانش به دبی رفته است. اما من به این ماجرا مشکوک هستم. برادرم اهل کار کردن نبود و مطمئن هستم در شرایط کرونایی و گرانی نمیتوانسته برای کار به دبی برود. او و پدرم با هم اختلاف شدید داشتند.
وی ادامه داد: من هر بار درباره برادرم از پدرم سوال میپرسیدم او با خونسردی جوابم را میداد و میگفت به خارج از کشور رفته است. اما من گمان میکنم پدرمان بلایی سر برادر کوچکم آورده باشد.
با اطلاعاتی که این مرد به پلیس داده بود پدر ۸۰ساله وی به نام اسد تحت بازجویی قرار گرفت، اما مدعی شد از سرنوشت پسرش اطلاعی ندارد.
وقتی ماموران پلیس در حمام و اتاق خواب خانه این مرد با لکههای خون روبهرو شدند وی لب به اعتراف گشود و پرده از جنایت خانوادگی برداشت.
اعتراف به قتل و مثله کردن فرزند
وی گفت: از وقتی که همسرم فوت شد همراه پسرهایم در خانه زندگی میکردم. اما آنها اهل کار کردن نبودند و همیشه از من پول میخواستند. من همیشه باید مشکلات آنها را حل میکردم و از این موضوع خسته شده بودم. پسر بزرگم معتاد و درکمپ بستری شده بود که نوید سراغم آمد و از من پول خواست. من و پسر کوچکم سر این موضوع با هم درگیر شدیم. او که عصبانی بود به اتاق خوابش رفت و من در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و با چاقو به اتاق خوابش رفتم و چند ضربه به گلوی او زدم.
مرد سالخورده گفت: وقتی نوید جان سپرد نمیدانستم با جنازه چه کار کنم. من نگران بودم که فرزندانم سر برسند و به ماجرا پی ببرند. به همین خاطر سر او را از بدنش جدا کردم. من جسد را مثله کردم و آن را در کیسههای مشمایی گذاشتم و به سطل زباله انداختم. سر جسد را نیز در رودخانه صالح آباد رها کردم.
با اعترافهای مرد خشن و در حالی که اثری از سر قربانی به دست نیامده بود برای وی کیفرخواست صادر شد تا به زودی در دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کند. وی طبق ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی که پدر یا جد پدری را در صورت قتل از قصاص معاف کرده، پس از محاکمه به زندان محکوم خواهد شد.
انتهای پیام