یکی از کالاهای پراهمیت در سبد معیشتی خانوادههای ایرانی چای است؛ نوشیدنی پرمصرفی که بهصورت شبانه روزی و در اغلب مراسم و مهمانیها، مورد استفاده قرار میگیرد اما تولید و مصرف چای ایرانی در کشور ما مدتی است کاهش یافته است. اخیرا روحالله لطیفی، سخنگوی گمرک، گفته است واردات چای خارجی به کشور تا سال ۹۹، افزایشی ۱۴ برابری داشته است. در حالیکه میزان صادرات در این حوزه بسیار کم است.
مهرداد لاهوتی، نماینده ادوار مجلس شواری اسلامی که پیش از این نماینده شهروندان لنگرود بود، با تاکید به این موضوع که از بین رفتن باغهای چای شمال کشور و بیکارشدن کارگران چایکار، نتیجه فعالیت گسترده مافیای چای خارجی است، به خبرنگار معاصر میگوید: «چای ایرانی، محصولی کاملا ارگانیک است که به دلیل ویژگیهای متمایزش مانند اضافه نکردن افزودنیهای مختلف، در بازارهای اروپا، مشتری خود را دارد و به همین اندازه چایکار باقی مانده است و مجبورند سر زمین محصول خود را به صورت پیشفروش به صادرکنندهها میفروشند. البته این نوع فروش سود زیادی برای چایکار ندارد اما از فروش داخلی به صرفهتر است.»
لاهوتی که معتقد است چای داخلی تا مدتها در میان مردم خودمان طرفدار زیادی داشت و هنوز هم مشتریان خاص خود را دارد، ادامه میدهد: «متاسفانه مافیای واردکننده چای موجب شده در طی سالهای اخیر ذائقه مردم رفتهرفته تغییر کند و به سمتی برود که مردم چای زود دم، معطر و رنگدار را که طبعا به آن موادی اضافه شده بر چای ارگانیک ایرانی ترجیح دهند. همین امر موجب شده بسیاری از باغداران زمین خود را تغییرکاربری دهند. محصولات پرفروش تولید میکنند و یا کارشان بهجایی رسیده که با گران شدن زمین مسکونی، زمین زراعی خود را به املاکیها و بساز و بفروشها فروختهاند. نتیجه چنین عملی تعطیلی بیش از نیمی از کارخانههای چای کشور شده است.»
لاهوتی در مورد سرنوشت کارگران چایکاری که بهدلیل نفوذ مافیای واردکنندگان چای بیکار شدهاند، اضافه میکند: «اغلب این کارگران، از زن و مرد ناچار شدهاند برای گذران زندگی خود به کارهای حاشیهای و کاذب روی آوردهاند؛ منظور من از کار حاشیهای تنها دست فروشی نیست، بلکه متاسفانه بسیاری از این کارگران حرفهای چای، وارد فعالیتهای سیاهی مانند توزیع و فروش مواد مخدر و دیگر شغلهای پرخطر روی آوردهاند.»
او با اشاره به این که سرانه مصرف چای در کشور ما امروز بیش از ۱۱۰ هزار تن در سال است (یک کیلو و نیم برای هر نفر) میگوید: «مافیاهای چای خارجی موجب شدهاند میزان تولید برگ سبزچای در کشور، از ۳۰۰ هزارتن در دهه ۷۰، به کمتر از ۶۰ تن در سال ۹۹ برسد. به نسبت کاهش تولید، سرانه مصرف چای کاهش نیافته و به ناچار مردم سراغ چای خارجی که گرانتر هم هست، رفتهاند.»
این نماینده ادوار مجلس با گلایه از مسوولان و دولتمردان، در مورد کم کاری در کل بخش کشاورزی و بهویژه حوزه چای ادامه میدهد: «از بین رفتن باغهای چای و تغیرکاربری تعطیلی کارخانههای چای و بیکار شدن کارگران، موجب افزایش معضلاتی مانند ورود این افراد به حاشیه شهرهای بزرگ شده است و میدانیم که افزایش حاشیهنشینی و خرده فرهنگهایی که بهوجود میآورد به متن شهر و شهروندان دیگر به شدت آسیب میزند. قاچاق، فحشا و خرید و فروش مواد مخدر، تنها نمایی از لایه بیرونی آسیبهای ناشی از بین رفتن صنعت چای است. با این توضیحات نتیجه میگیریم که کارگران چایکار روز به روز بیکارتر و مافیای چای هر روز گردن کلفتتر میشوند.»
لاهوتی، در مورد راهکار برای حل این معضل اضافه میکند: «متاسفانه نمیتوان انتظار داشت مشکلی که در طول چهل سال به آن پرداخته نشده و مدام بر ابعاد آسیبزای آن اضافه شده، در کوتاه مدت حل شود.بازگرداندن چایکاران و کارگرانشان به این حوزه، در درجه اول به حمایت مالی گسترده و کلان دولت نیاز دارد. چون بسیاری از باغهای چای، امروز تبدیل به ویلا شده و یا به کشاورزانی فروخته شده که محصولات دیگری تولید میکنند. بنابراین ما انتظار یک برنامه کلان و گسترده، در حد برنامههای پنج ساله و کارشناسی شده و سرمایهگذاری وسیع داریم تا وضعیت چای ایرانی، حداقل به ده سال پیش برگردد و آسیبهای بهوجود آمده، جبران شود. اما البته با وضعیت فعلی طبیعی است که صاحب سرمایه، نخواهد سرمایه خود را در این بخش بهخطر اندازد، چرا که برای زنده کردن این صنعت نیمهجان، نباید انتظار بازده فوری از سرمایهگذاری داشت و اینهم مشکل کوچکی نیست.»
انتهای پیام