مدت بسیار کمی از بازشدن مدارس و فعالیت حضوری در سیستم آموزشی میگذرد. اما در همین بازه زمانی شاهد برخوردهای خشونتآمیز در مدارس بودهایم. رفتارهای خشونتآمیزی که نشان از افزایش خشونت در جامعه را دارد.
محمدرضا نیکنژاد، تحلیلگر مسایل آموزشی در بررسی دلایل خشونت در مدارس کشور با اشاره به سابقه تاریخی و حتی فرهنگی خشونت در امر تعلیم و تربیت، به خبرنگار معاصر میگوید: «متاسفانه در تمام آثار ادبی ما در مواردی که به آموزش اشاره شده میتوان ردپای خشونت را هم دید. در بین مردم هم تا همین چند سال پیش تنبیه توسط معلم امری بسیار طبیعی محسوب میشد اما رفتهرفته سیستم آموزشی و تعلیم و تربیت در تمام دنیا تغییر کرد و کارشناسان تعلیم و تربیت توصیه میکنند برای آموزش دانشآموزان باید از خشونت پرهیز کرد. توجه داشته باشید که این تغییر عمده نیاز به فرهنگسازی دارد.»
نیکنژاد با تاکید بر اینکه دانشآموزان بهدلیل همهگیری کرونا، اجازه یافتند از گوشیهای هوشمند و تبلت بهطور گسترده استفاده کنند و مدارس هم فعلا اجازه میدهند دانشآموزان گوشیهای خود را همراه بیاورند، ادامه میدهد: «دانشآموزان ما در این ۲ سال با وقتگذرانی در فضای مجازی و همچنین باتوجه به وضعیت اقتصادی و اجتماعی به این نتیجه رسیدهاند که ادامه تحصیل، برای آینده آنها سودی ندارد. بنابراین تحمل نشستن در کلاس و گوش دادن به درس معلم در میان دانشآموزان کاهش پیدا کرده است. باتوجه به اطلاعات میدانی دانشآموزان کمحوصلهتر شدهاند و در نهایت این کمحوصلگی آستانه تحمل آنها را پایین آورده و موجب تنشهایی در کلاس درس میشود که در مواردی به خشونت میانجامد.»
این فعال صنفی با تاکید بر بحران اقتصادی که معلمان درگیر آن هستند اضافه میکند: «نمیتوان تاثیر بحرانها و فشارهای اقتصادی را بر معلمان نادیده گرفت. ما میبینیم که قانون رتبهبندی معلمان و اجرای آن مدام به تاخیر میافتد اما افزایش قیمت کالاها بدون توقف ادامه دارد و معلم ناچار است برای تامین زندگی خود به کار دوم و سوم روی آورد. ضمن اینکه بهطور طبیعی معلم دستمزد خود را با دیگر اقشار مقایسه میکند و متوجه میشود نسبت به وظیفهای که دارد دستمزد مناسبی دریافت نمیکند. با این وجود نمیتوانیم از معلم انتظار داشته باشیم که مشکلاتش را پشت در کلاس بگذارد. متاسفانه با این شرایط که هم معلم و هم دانشآموز کمحوصله هستند برخوردهایی پیش میآید و در شبکههای مجازی منتشر میشود.»
نیکنژاد در مورد فضای پرتنش مدارس میگوید: «من برخورد فیزیکی را تایید نمیکنم اما معلم هم مانند دیگر شهروندان در این جامعه پرمشکل و متشنج زندگی میکند و آستانه تحمل او هم مانند اغلب اقشار جامعه که والدین همین دانشآموزان هستند پایین آمده است. قرار گرفتن این ۲ عنصر انسانی که از درون و بیرون دچار تنشهای ریشهدار اجتماعی و اقتصادی هستند، گاهی برخوردهای نامناسبی بین آنها بهوجود.»
او با اشاره به عدم تناسب تعداد معلمان و دانشآموزان ادامه میدهد: «ابتدا باید این نکته مهم را در نظر داشته باشیم که خشونت در جامعه ما به طورکلی افزایشی حدود ۳۰ درصدی داشته است. در این فضای پرتنش، نظام آموزشی ما برای ۱۴ میلیون دانشآموز تنها یک میلیون معلم دارد. یعنی معلمی که درگیر مشکلات اقتصادی و اجتماعی فراوان است، در کلاس درس با تعداد زیادی دانشآموز خسته و کسل مواجه است. هر دو طرف این ماجرا کم انگیزهاند نه معلم میتواند از تلاش و زحمت خود نتیجه مادی بگیرد و نه دانشآموز در روند آموختن امیدی برای آینده خودش میبیند. مسوولان باید از سویی خیال معلمان را بابت وضعیت اقتصادی راحت کنند و از سویی دیگر دانشآموز هم باید چشمانداز روشنی نسبت به آینده خودشان داشته باشند تا بتوانند فضای مدرسه را تحمل کنند و احساس نکنند که در یک نظام آموزشی خشک و پادگانی گیر افتادهاند.»
انتهای پیام