تهران ۱۵.۶۷° كمينه ۱۵.۴°  بیشینه ۱۵.۹۹°
۱۹ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۷
۱۰۰ حزب و ۱۹ جبهه سیاسی

احزاب فصلی و معضل پاسخگو نبودن

احزاب فصلی و معضل پاسخگو نبودن
نزدیک انتخابات که می‌شود بسیاری از احزاب کرکره دکان خود را بالا می‌دهند، خاک‌های روی میز و صندلی را می‌تکانند و شروع به فعالیت سیاسی می‌کنند.
کد خبر: ۷۴۹۳۱

مجتبی سلگی / به گزارش معاصر، این فعالیت تا چند روز بعد از انتخاب هم ادامه می‌یابد اما پس از آن، تا انتخابات بعدی دوباره کرکره پایین کشیده شده و خاک بر میز و صندلی می‌نشیند. این معضل بیشتر احزاب و جبهه‌های سیاسی ایرانی است؛ فصلی و غیرپاسخگو.

انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد. به همین دلیل در یکی دو ماه گذشته فعالیت بسیاری از احزابی که در طول سال حتی اسمشان هم شنیده نمی‌شود از سر گرفته شده است.

نزدیک به هفت سال پیش محمد رضا باهنر دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین که بعد از ۲۸ سال نمایندگی دیگر برای انتخابات مجلس کاندیدا نشده بود و البته این روزها دوباره سودای رفتن به بهارستان را در سر دارد، از معضل احزاب سخن گفت و اظهار کرد: «در کشور ما جریانات سیاسی زیاد هستند اما چیزی تحت عنوان حزب، آن هم احزاب فراگیری که بتوانند وظیفه حزبی خود را انجام دهند نداریم.

با این که تعداد احزاب زیاد است اما حدود ۸۰ درصدشان فعال نیستند و ۲۰ درصد باقی مانده هم در حالت عادی فعال نیستند و وقتی انتخاباتی پیش می‌آید دکه‌ای بالا می‌برند و نماینده‌ای معرفی و از او حمایت می‌کنند اما کار مستمر حزبی نمی‌کنند.

احزاب فعالی که ما داریم تعدادشان خیلی کم است و این ۱۵ تا ۲۰ حزب هم فراگیر نیستند. من فکر می‌کنم نظام مردم‌سالاری دینی که ما برای نسل معاصر و نسل آینده تعریف و الگوسازی کردیم و همه مسئولانش را یا مستقیم و یا با یک واسطه از طریق رای مردم انتخاب می‌کنند، ناگزیر از داشتن حزب قدرتمند و فراگیر، چارچوب‌دار و قانونمند است.»

اشاره باهنر همان معضلی است که احزاب و جبهه‌های سیاسی ایران با آن مواجهند. در دنیا حزب سیاسی تعریف مشخصی دارد. حزب سیاسی تشکلی است که تلاش دارد پای مردم را به سیاست باز کند و حلقه واسط میان حاکمیت و مردم باشد.

فعالان سیاسی با عضویت در احزاب ابتدا کار تشکیلاتی را یاد می‌گیرند و حزب در واقع شروع به کادرسازی می‌کند و پس از آن از طریق انتخابات در صورت پیروزی، این افراد وارد حلقه مدیریتی کشور می‌شوند.

البته در ایران در بیشتر موارد این موضع برعکس است و افراد بعد از رسیدن به صندلی‌های قدرت در دولت و مجلس، تازه به یاد ایجاد حزب و جبهه سیاسی می‌افتند.

داشتن مانیفست و مرام‌نامه مشخص و بسته به نوع دیدگاه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که اعضای حزب به آن پایبند باشند یکی از وجوه مشترک احزاب است. البته در ایران احزاب مرام‌نامه دارند ولی تا چه حد به این مرام‌نامه پایبند هستند مشخص نیست.

از طرفی در بیشتر کشورهای دنیا، بیش از چند حزب اصلی وجود ندارد که معمولا تعداد آنها شاید به انگشتان دو دست نرسد اما این احزاب علاوه بر نظام تشکیلاتی منسجم و قدرتمند، افکار سیاسی مختلف آن کشور را نمایندگی می‌کنند.

از تفکرات چپ‌گرایانه گرفته تا راست افراطی در چند حزب خاص در کشورهایی که به دموکراسی اعتقاد دارند دیده می‌شود. اما در ایران احزاب مصداق بارز ضرب‌المثل «آفتابه لگن هفت دست ولی شام و نهار هیچی» به حساب می‌آیند.

به گفته عبدالله مرادی دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب وزارت کشور، در همین انتخابات پیش رو، ۱۰۰ حزب و ۱۹ جبهه سیاسی می‌توانند برای انتخابات لیست ارائه کنند.

این در حالی است که به جز چند حزب و جبهه خاص، شاید خیلی از سیاسیون هم حتی نام بسیاری از این ۱۰۰ حزب و ۱۹ جبهه را ندانند.

در اینجا این انتقاد به وزارت کشور هم وارد است که بر چه مبنایی به هر چند نفری که دور هم جمع می‌شوند و تقاضای مجوز حزب می‌کنند این مجوز داده می‌شود و پس از آن کسی پیگیر نیست که در طول سال آیا این احزاب فعالیت خاصی هم دارند یا خیر.

پاسخگو نبودن احزاب و جبهه‌های سیاسی از آن موضوعاتی است که باید فکری برای آن اندیشیده شود. در کشورهای مختلف دنیا، احزاب شعارها و وعده‌های خود را نه فقط در جریان انتخابات بلکه در طول سال برای مردم تشریح می‌کنند و مردم با مقایسه این وعده‌ها در انتخابات به نماینده حزب مورد نظر خود رای می‌دهند. اما این موضع اینجا تمام نمی‌شود و تازه زمان مطالبه‌گری توسط مردم و البته از طریق رسانه‌های آزاد و احزاب رقیب فرا می‌رسد. احزاب در این زمان به ارائه گزارش شفاف از اقدامات خود پس از رسیدن به قدرت می‌پردازند. اگر حزب پیروز توانسته باشد به بیشتر شعارها و وعده‌های خود عمل کند باز هم مورد اعتماد رای‌دهندگان قرار می‌گیرد اما اگر نتوانسته باشد خواسته‌های مردم را محقق کند به راحتی در انتخابات بعدی از سوی مردم کنار گذاشته می‌شود.

شاید بتوان دو انتخابات اخیر مجلس را به عنوان مثال ذکر کرد. در انتخابات مجلس دهم در سال ۱۳۹۴ اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان با شعارهایی توانستند بخش زیادی از کرسی‌های بهارستان را تصاحب کنند. به طور مثال در تهران هر ۳۰ کاندیدای لیست امید به مجلس راه یافتند. اما سرلیست اصلاح‌طلبان در چهار سال نمایندگی خود به نماد سکوت بدل شده بود. ندادن گزارش از اقدامات در طول نمایندگی و نرسیدن به اهداف مشخص شده و البته برخی عوامل دیگر باعث شد که در انتخابات مجلس یازدهم در سال ۱۳۹۸ این بار اصولگرایان به پیروزی قاطع در انتخابات برسند.

حالا این سوال از جریان پیروز چهار سال پیش پرسیده می‌شود که چند درصد به اهداف و شعارهای خود دست یافته‌اند. البته اخیرا شورای ائتلاف نیروهای انقلاب، در بیانیه‌ای به کلیاتی درباره اقدامات نمایندگان لیست خود اشاره کرده است ولی به صورت دقیق باید مشخص شود در عمل چه اقداماتی صورت گرفته و به قول رهبر انقلاب «روی زمین» چه تحولاتی در راستای رسیدن به شعارهای انتخاباتی و خواسته‌های رای‌دهنگان رخ داده است.

به هر حال به نظر می‌رسد بهتر است بزرگان سیاسی کشور برای احزاب و پاسخگو کردن نمایندگان منتسب به جبهه‌ها و جناح‌های سیاسی چاره‌ای بیاندیشند وگرنه هر بار در فصل انتخابات، احزاب و افراد مختلف با شعارهای رنگارنگ می‌آیند، از مردم رای می‌گیرند و دیگر پشت سرشان را هم نگاه نمی‌کنند.

انتهای پیام
اشتراک گذاری :
ارسال نظر

آخرین اخبار روز