نویسنده : محمد زاهدیاصل*
محمد زاهدیاصل*: شيوع کرونا يک فاجعه با نهايت مظلوميت براي قربانيان و بازماندگان آنهاست که حتي نميتوان براي 50هزار فوتي و 50هزار خانواده يک مراسم ترحيم ساده برگزار کرد. در 10 ماه گذشته، تناقض در تصميمات يکي از عواملي بوده که مساله را به اين شرايط کشانيده است.
در تازهترين اظهارنظر نيز، مسئولان سه روز جلوتر اعلام کردهاند که استان «فوق قرمز» تهران (باز هم با استناد به صحبتهاي خودشان) بعد از دو هفته اعمال محدوديت تغيير وضعيت به رنگ نارنجي ميدهد، آن هم در روز شنبه (15 آذر) و در پايان مهلت محدوديتهاي دو هفتهاي! در اين بين سوال همه ما اين است، آيا با کاهش حدود 100 نفر از تعداد فوتيها در کشور و با عدم تغيير در آمار ابتلاي روزانه به کرونا، ميتوان با قاطعيت چنين اميدي را به مردم داد؟
بيشک اينگونه موضعگيريها با توجه به واقعيتهايي که مردم ميبينند، تاثير منفي در اعتماد عمومي دارد. تناقض در تصميمات نيز مزيد بر علت شده و همه شاهديم زمانيکه سفرها با خودروي شخصي ممنوع اعلام ميشود و جريمه براي آن تعيين شده، ولي سفر با وسايل نقليه عمومي آزاد است. درحاليکه سفر با يک يا دو سرنشين در خودروي شخصي بهتر از حضور 40 نفر در يک اتوبوس و واگنهاي قطار نيست؟
همچنين در چند روز گذشته و با نوسان قيمتها، بازارهاي تهران روزهاي شلوغي را پشت سر گذاشته و صف طولاني خريد مرغ دولتي، ميوه، تخممرغ و... همه معادلات و اهداف محدوديتها را برهم زده است. يک روز تخممرغ مشکل مردم است و روز ديگر ميوه و مرغ! اينها همه دست به دست ميدهد که مردم نگران آيندهشان باشند و استرس و نگراني به باور پزشکان، سيستم دفاعي بدن را در مقابل ويروس کرونا بهشدت ضعيف ميکند.
پس وقتي نميتوان عرصه معيشت مردم را کنترل کنيم، اعمال محدوديتها کارساز نخواهد بود. بيشک اگر ميخواهيم در نبرد با اين ويروس کرونا پيروز باشيم، بايد اعتماد مردم را جلب کنيم و ملت با دولت همراه باشد.
همه ما به ياد داريم که از اواسط اسفند پارسال تا 13 فروردين امسال، مردم چگونه در خانه نشستند و همين امر موجب شد که آمار مرگ و مير روزانه به 37 نفر برسد. براي همراهي مردم اعتماد لازمه نخست است. بهعنوان مثال، در ارائه لايحه 1400، سخناني مطرح شد که با واقعيتهاي زندگي مردم همسو نيست. به آمار و ارقامي اشاره شد که شايد از لحاظ حساب و کتاب رياضي، درست باشد، ولي مردم به سفرههاي خاليشان نگاه ميکنند و زمانيکه اين صحبتها برايشان عجيب و غريب است، خودشان را با سياستهاي دولت تطبيق نخواهند داد.
به عنوان مثال، در موضوع جريمه کردن 500هزار تا يکميليوني توماني خودروها و کسبه متخلف در زمان اعمال محدوديتها، مردم ميگويند که اين جريمهها منبعي براي تامين کسري درآمد و بودجه دولت شده است! نميگويم اين موضوع حقيقت دارد، اما مردم اينطور برايشان تلقي ميشود. پس مردم راه خودشان را ميروند و توجهي به هشدارها ندارند و نتيجه آن آمار بالاي شيوع بيماري و مرگ و مير ناشي از آن خواهد بود.
پس اصل نخست مبارزه با کرونا همراهي مردم با دولت است و اين همراهي به اعتماد عمومي نياز دارد که اين روزها آسيب زيادي ديده است.
*استاد مددکاری اجتماعی
انتهای پیام