مدیرعامل
صندوق اعتباری هنر به همراه مشاور و مدیرکل حوزه مدیریت و روابط عمومی
صندوق، بعد از ظهر روز یکشنبه 94/6/22 با حضور در ساختمان روزنامه صبا از
بخشهای مختلف آن بازدید به عمل آورد.
غلامرضا
خلیل ارجمندی، مدیرعامل صندوق اعتباری هنر و همراهان، در لحظه ورود با
استقبال محمدرضا شفیعی مدیر عامل موسسه فرهنگی هنری وصف صبا و مدیرمسئول
روزنامه و همچنین امیرموسیکاظمی، سردبیر روزنامه صبا روبرو و طی بازدید
از 3 تحریریه روزنامه از مراحل مختلف تهیه مطالب و چگونگی شکلگیری محتوای
سایت و روزنامه صبا آگاهی یافتند.
ایشان
همچنین در گفتوگو با خبرنگار صبا، در پاسخ به پرسشی درباره مبهم بودن
سنجشپذیری در اقتصاد هنر ایران و نبود مرجع مناسب برای اعلام آمار و ارقام
گردش مالی حوزههای مختلف هنری و اتخاذ راهکارهایی برای این معضل گفت:
مشخص است که در بازار محصولات هنری ایران رانتهای زیادی وجود دارد و اگر
اعلام آمار و ارقام بهصورت شفاف رخ دهد بساط بسیاری از رانتهای دولتی
برچیده میشود و منابع دولتی در جای مناسب خودشان هزینه میشوند بنا بر این
آنها که از این رانتها بهرههای کلان میبرند علاقهای به انتشار آمار و
ارقام گردش مالی ندارند، اما در اقتصاد هنر شفافیت باید مبنا قرار گیرد و
اگر این زیربنا درست شود، بساط رانت برچیده میشود.
ارجمندی
در ادامه افزود: البته نباید همه اقتصاد فرهنگ و هنر را به معنای گردش
مالی بگیریم. گردش مالی تنها بخش کوچکی از بحث کلان اقتصاد فرهنگ و هنر را
تشکیل میدهد. اقتصاد بر مبنای بازار شکل میگیرد و سهم فرهنگ و هنر در
کلیت بازار اقتصادی کشور باید بررسی و مشخص شود. ما در جلساتی که با بسیاری
از وزارتخانهها داشتیم وقت بسیار زیادی را صرف کردیم تا آنها را متوجه
کنیم سهم فرهنگ و هنر از بازار تنها عدد و رقم نیست. مثلا نماینده یکی از
شرکتهای بزرگ خودروسازی خارجی میگفت: وقتی شرکتش به این نتیجه رسیده است
که در آپشنهای طراحی اتومبیل دیگر ظرفیتی برای پیشرفت باقی نمانده و
نمیتوانند به سرعت و آپشنهای دیگر بیافزاییم به آپشن هنری خودروها
پرداختیم و سعی کردیم عناصری که به طراحی صنعتی مربوط میشد را ارتقا دهیم.
اینها مباحثیست که به اقتصاد فرهنگ و هنر مربوط میشود.
مدیر
عامل صندوق اعتباری هنر، تاکید کرد: ما سالانه 2 میلیارد و 700 میلیون
تومان روسری از چین و ترکیه وارد میکنیم یعنی دعواهای اعتقادیاش را ما
میکنیم و سودش را چین و ترکیه میبرند چرا که آنها روی مسائل هنری طراحی
لباس کار کردهاند و بازار را شناسایی و سودش را می برند اما ما در این
حوزه کار نکردهایم.
ارجمندی
اضافه کرد: ما اطلاعات مربوط به اقتصاد فرهنگ و هنر را بهصورت موجود
داریم اما آنها را ساماندهی نکردهایم. نمیتوانیم بگوییم کسی در سینما
فیلم نمیبیند، موسیقی گوش نمیدهد یا به تئاتر نمیرود. حتما آمارهایی
موجود هست اما بسته به حوزه مورد نظر ابهاماتی در آنها وجود دارد اما از
سوی دیگر باید سهم اقتصاد خلاق در حوزههای مختلف شناسایی شود. مثلا کشور
آمریکا میآید بررسی میکند و سهم gdp را در ساختار اقتصادیاش مشخص میکند
یا فرانسه غیر از توریسم، همه حوزههای هنری و آیتی را ذیل اقتصاد خلاق
در نظر میگیرد اما توریسم را از آن جدا میکند یا کشور کره فن آوری
اطلاعات یا آی.تی را از سهم اقتصاد خلاق جدا میکند. ما باید مثل آنها همه
این حوزهها را جمعآوری کنیم و نخستین قدم ما این است که دادههای اولیه
را در این خصوص بدست آوریم.
مشاور
اقتصادی وزیر ارشاد گفت: نکته دیگر این است که بعضی دادهها وجود دارد ولی
ناملموس است. مثلا کشور انگلستان 3 ماه است که آیتم «شدت خلاقیت» را
میسنجد و به عنوان مثال تعیین کرده است شدت خلاقیت در صنعت چاپ 2 درصد است
و در تئاتر 85 درصد. اینگونه میتوانند تصویر بسیار واضحی از اقتصاد خلاق
به دست بیاورند اما در این میان بسیاری فکر میکنند ما میخواهیم این
بخشها را از وزارتخانهها جدا کنیم و مثلا سهم اقتصاد خلاق خودروسازی را
بیاوریم و بودجهاش را در وزارت ارشاد تعریف کنیم؛ این اشتباه است. اگر
طراحی صنعتی یک هنر است وزارت صنعت و معدن باید فرضا 5 درصد از سهم فرهنگ و
هنر را در گزارشهای سالانه خود بگنجاند و نه اینکه واگذارش کند به وزارت
ارشاد.
ایشان
ادامه داد: رئیسجمهور اتریش در یک سخنرانی اعلام کرده بود من با ارتش
موسیقی دنیا را فتح میکنم و دلیلی نمیبینم ارتش نظامی با آن هزینه های
سنگین داشته باشم. کشور ایتالیا هم با طراحی قدرتمند خود، همین کار را
میکند. ما نباید تصور کنیم چون سینما تنها در یک سال 50 میلیارد تومان
درآمد دارد، اهمیت کمی در اقتصاد ما دارد. سینما همچون مرزبانی و ارتش
نظامی میتواند برای کشور ما امنیت ایجاد کند. چرا تا در سینما بحث اقتصاد
هنر پیش میآید همه به اسپانسر اشاره میکنند. یک اسپانسر در نهایت
میتواند از یک فیلم حمایت کند. باید در ایران شرکتهای «اسپانسرسینما»
شکل بگیرند. این نقش را یک زمانی قرار بود به صورت دولتی نهادهایی همچون
فارابی بازی کنند اما خود تبدیل به رقیبانی برای بخش خصوصی شدند. ما باید
برای شکلگیری اقتصاد سالم فرهنگ و هنر سه مولفه ساختن نهاد، ساختن ابزار و
ساختن بازار را لحاظ کنیم و آنگاه است که نتیجه مطلوب را میگیریم.
نهادهای خصوصی همچون شرکتهای اسپانسری باید شکل بگیرند تا همه عوامل سینما
بتوانند قراردادهایشان را در این مراکز بیمه کنند و ریسک شکستهای تجاری
به ابزار تولید هنری و هنرمندان صدمه نزند
منبع : روابط عمومی صندوق اعتباری هنر
انتهای پیام