به گزارش پايگاه خبري معاصر، عباس ديلميزاده؛ مديرعامل جمعيت خيريه «تولد دوباره» در تحليل فرض بازگشت دوباره «كراك - هرويين» به سفره اعتياد ايران، با طرح چند احتمال ميگويد: «نامگذاري مخدرها و محركها در ادبيات تخصصي اعتياد (ادبيات رايج در نظام درمان و مقابله و كاهش تقاضا) با اسامي رايج در ادبيات بازار متفاوت است.
وي ميافزايد: اگر در بازار مصرف، با نامهاي متنوعي از مخدرها و محركها روبهرو ميشويم، چندان قابل توجه نيست چون گاهي اوقات، قيمت گرانتر، فقط به دليل شكل و اسم قشنگتر يك ماده مخدر است در حالي كه تركيبات، يكسان است. حتي برند توليدكننده و نحوه بازاريابي در ادبيات بازار هم بر قيمت يك ماده مخدر تاثيرگذار است و البته، نامگذاري هم يكي ديگر از روشهاي موثر در تعيين و تغيير قيمت است.
او ميگويد: ممكن است تركيبات شيشه ايراني و شيشه افغاني، يكسان باشد اما خرده فروش اينطور تبليغ كند كه شيشه وارداتي دارد و با قيمت گرانتري هم بفروشد و مشتري بيشتري جذب كند چون اسامي مخدرها و محركهاي موجود در بازار ايران، اسامي تجاري است كه در فرآيند برندسازي و با هدف جلب مشتري ساخته ميشود. آنچه امروز به عنوان كراك معرفي ميشود، كدام كراك است؟ آنچه در دهه 80 هم در ايران مصرف ميشد، كراك نبود و فقط با اسم تجاري كراك، در بازار عرضه ميشد.
چندي قبل، پزشك درمانگر چند بيمار مصرفكننده كوكايين ميگفت اينها روزانه دو ميليون تومان براي دستگاه كارتخوان فروشنده كوكايين، كارت ميكشند در حالي كه علائم ترك اين بيماران، نه تنها شباهتي به علائم ترك كوكايين نداشت، بلكه شبيه به عوارض اپيوييدها بود ضمن آنكه روش مصرفشان هم، اسنيف نبود بلكه مطابق روش مصرف كراك كوكايين بود. پس مجموع اينها، ترفندهاي بازاريابي است. ممكن است شما يك گرم هرويين را در جنوب شهر تهران با يك اسم متفاوت خريداري كنيد اما همين ماده مخدر، در شمال شهر تهران، اسم ديگري داشته باشد در حالي كه جنس هر دو ماده، يكسان است.
ديلميزاده ميگويد: اين تفاوت، ريشه در همان تلقي اشتباهي دارد كه در دهه 80، در مورد ماده معروف به كراك در كشور مرتكب شديم؛ همان مادهاي كه به هيچوجه شباهتي با كراك مورد مصرف در دنيا نداشت. البته شايد كراك مورد مصرف در دنيا هم به ايران آمد ولي در كشور ما، همان مادهاي ملقب به كراك بود كه مصرفكنندگان در اصطلاح خودشان ميگفتند بدن را متلاشي ميكند. شما هم نميتوانستيد در آن زمان به مصرفكننده بگوييد تو اشتباه ميكني و اين مادهاي كه مصرف ميكني كراك نيست. امروز هم كه از كشفيات دوباره كراك توسط دستگاه مقابله، خبرهايي منتشر ميشود، ميتوان چند احتمال را متصور شد؛ شايد ماده مكشوفه، در آزمايشگاه تجزيه شده و ساختار و تركيباتش، تا حد زيادي مطابق همان فرمول قديمي كراك بوده.
وي ميافزايد: يك خرده فروش مواد مخدر، هميشه در حال رقابت با باقي فعالان اين بازار است و هرچه برندهاي متنوعتري در دست داشته باشد، موفقتر است. بنابراين، ممكن است همين كشفياتي كه توسط نيروهاي مقابله به عنوان كراك شناسايي شده، توسط خرده فروش به نام كوكايين فروخته شود چون اين خرده فروش، در عرض اندام براي مشتريان خود، ميخواهد بلوف بزند كه هم كوكايين دارد و هم هرويين دارد و همين ادعا، باعث جذب مشتريان جديد و ماندگاري بيشتر مشتريان قديمي خواهد شد. علاوه بر همه اينها، بايد ديد آنچه كشف شده، آيا فقط در صورتجلسه اوليه مراجع قضايي به عنوان كراك ثبت شده يا تركيباتش، با گزارش آزمايشگاه تخصصي مواد مخدر هم مطابقت دارد و در گزارشهاي ارسالي براي سطوح بالاتر مقابله هم، باز به عنوان كراك نامگذاري شده است چون هر ماده مخدر يا محرك، بسته به وزن و نوع ماده، براي گروه مقابله، حقالكشف دارد و البته هر قدر، كشفيات، سنگينتر باشد، حقالكشف هم بيشتر خواهد بود. علاوه بر آنكه جرمانگاري و تعيين مجازات هم، براساس تشخيص اوليه است و حتي شدت مجازات، براساس نوع كشفيات متفاوت است مگر آنكه مجرم، در اعتراض به حكم قاضي پرونده، خواستار تجزيه خلوص شود چون قطعا مجازات حمل ترياك حاوي 60 درصد مرفين، با مجازات حمل ترياك حاوي 70 درصد مرفين، متفاوت است.
تركيبي از تقلب و مرفين
«هرويين فشرده» ملقب به «كراك - هرويين»، آنچنان كه از تخلص فريبدهندهاش پيداست، بايد خلوص بيشتر و در واقع، درصد مرفين بالاتري در مقايسه با هرويين معمولي داشته باشد اما زمستان 1392، نتايج يك پژوهش منتشر شده در سايت NCBI (مركز ملي مطالعات بيوتكنولوژي امريكا) ثابت كرد كه آنچه به نام «كراك» در ايران عرضه ميشده يا ميشود، دروغي بزرگ است كه تنها خاصيتش، به جاي خلوص بيشتر و كيفيت مرغوبتر در مقايسه با هرويين معمولي، نزديك كردن فاصله قدمهاي يك معتاد به آستانه مرگ است.
علي فرهوديان؛ روانپزشك و درمانگر اعتياد و مجري اين پژوهش كه با هدف تعيين مقادير تركيبات شيميايي «كراك» موجود در بازار ايران، 18 نمونه از اين مخدر آزمايشگاهي را به يك آزمايشگاه سمشناسي در تهران برده بود، در تشريح يافتههاي خود نوشت: «همه نمونهها به صورت ماده جامد تيره رنگ بيبو بودند و بر اثر فشرده شدن با انگشت، تبديل به پودر ميشدند. نتايج آزمايشها نشان داد كه هيچ يك از نمونهها حاوي كوكايين نبود اما همه نمونهها حاوي هرويين، كدئين، مرفين و كافئين بود. بيشتر نمونهها، حاوي مقدار قابل توجهي استيل كدئين (يكي از ناخالصيهايي كه در هرويين بيكيفيت ايجاد ميشود) بود و بنابراين، به دليل غلظت بالاي استيل كدئين در اين نمونهها، ميزان سميت آنها هم از هرويين بيشتر بود چون مصرف بيش از حد استيل كدئين، سطح زيادي از هيستامين را در خون آزاد ميكند و ممكن است منجر به شوك آنافيلاكتيك، تشنج و حتي مرگ شود.
وي تصريح ميكند: نتيجه كلي آزمايش درباره تركيب شيميايي كراك ايراني نشان داد كه اين ماده، يك مخدر بر پايه هروئين و با كراك - كوكايين مورد استفاده در كشورهاي غربي متفاوت است چون علائم و عوارض آن شبيه هرويين است و بنابراين، تشابه بين اين دو ماده، فقط در نامگذاري است و نه محتواي شيميايي اما تشخيص تفاوت تركيبات نمونهها، امكان شناسايي مكان جغرافيايي توليد ماده را هم فراهم ميكند.
نتايج آزمايشهاي فرهوديان بر 18 نمونه كراك ايراني، نشان داد كه 4 نمونه، حاوي ترامادول، 18 نمونه حاوي كديين و 18 نمونه، حاوي استامينوفن بود. نتايج آزمايشهاي فرهوديان نشان داد كه در برخي نمونهها، درصد هرويين موجود، تا 31.19 نانوگرم در يك ميليگرم هم كاهش يافته بود و در مقابل، استامينوفن و كافئين و كدئين، جاي خالي تركيبات اصلي را پر كرده بود.
فرهوديان در پايان اين مقاله پژوهشي نوشت: «تقلب در هرويين، در تمام كشورها رايج است از جمله كه براي افزودن حجم ماده، از قندها (گلوكز، لاكتوز، ساكارز و مانيتول) و اسيد اسكوربيك (ويتامين C) استفاده ميكنند و براي زدودن شيريني ناشي از افزودن قندها، موادي مانند كافئين، پروكايين، استركنين و استامينوفن اضافه ميشود كه اين افزودنيها، علاوه بر افزايش حجم و تغيير طعم، باعث تبخير هروئين در اثر گرما شده و اثر تخديري آن را افزايش ميدهد.»
«كراك ايراني» در كدام قبرستان توليد ميشود؟
از يك عامل پخش مواد روانگردان گياهي، درباره مصرف تفنني «كراك - هرويين» در محافل خصوصي ميپرسيم. جوابش، رد قطعي رسوخ مخدرهاي قديمي به پاتوق يقهسفيدهاست: «مخدرها ديگر براي نسل جديد و براي بسياري افرادي كه ميخواهند ابعاد جديدي از كشف و شهود را تجربه كنند، جذابيتي ندارد.
او ميگويد: ما دنبال آدمهايي ميگرديم كه تشنه تجربههاي جديد باشند؛ تشنه تجربه مرگ؛ تجربه لذت باز شدن چاكراها و چشم سوم. ما براي اين افراد، چيزهاي خيلي خيلي بهتر و كم آسيبتر از كراك در دستمان داريم. براي اين آدمها كه روز به روز هم تعدادشان بيشتر ميشود، كراك، مثل توهين است. توهين به شعورشان آن هم وقتي ميتوانند لذتي را تجربه كنند كه هيچ آسيب و نشانهاي در ظاهرشان ايجاد نميكند.»
صاحب يك كلينيك ترك اعتياد در مركز تهران هم ميگويد كه ظرف سه سال گذشته، هيچ مراجعهكننده معتاد به كراك - هرويين نداشته، صاحب يك مركز گذري كاهش آسيب اعتياد در شمال تهران، ميگويد كه ظرف سه سال گذشته، با هيچ مراجعهاي بابت مصرف كراك - هرويين مواجه نشده، كارتن خواب سرگردان در خيابان خيام، ميگويد سالهاست كه اسم «كراك» در پاتوقها نشنيده، در هيچ يك از گزارشهاي نهادهاي بينالمللي، اسمي از كراك - هرويين پيدا نميشود، در گزارشهاي 11 ساله دولت افغانستان از كشفيات مواد مخدر، هيچ نشانهاي از مادهاي موسوم به «كراك - هرويين» وجود ندارد. پس1972 كيلو «كراك - هرويين» كشف شده كه از ولايات هرات و فراه و نيمروز افغانستان، به دست نفربرها و حمالهاي داخل ايران رسيده، قرار بوده بين چه كساني توزيع شود؟
محمدرضا فروغي؛ كارشناس مقابله و كاهش تقاضاي مواد مخدر كه به مدت 31 سال؛ در فاصله سالهاي 1365 تا 1397 در حوزه مقابله با مواد مخدر و مبارزه با پولشويي و در دادسراي انقلاب اسلامي ويژه مبارزه با مواد مخدر و ستاد مبارزه با مواد مخدر مسووليت داشته، در گفتوگو با «اعتماد»، فرض «شيوع دوباره مصرف كراك - هرويين» را ناديده ميگيرد و اصلا از منظر ديگري به كشفيات موادي كه با تابلوي «كراك» صورتجلسه شدهاند نگاه ميكند: شايد آنچه كشف شده، صرفا يك تركيب شامل هرويين و كديين باشد. شايد همان برزخ حد فاصل هرويين قهوهاي و هرويين سفيد است با حجم بالايي از اسيدهاي اشباع نشده كه اتفاقا به دليل وجود همين اسيدها هم، هنگام تزريق وريدي، عفونتزا ميشود. شايد تداوم همان فرآيند كهنه و منسوخ سالهاي اول دهه 90 باشد كه در انبارهاي متروك اطراف تهران، هرويين را با استامينوفن و كديين و آب مقطر، مخلوط ميكردند و خمير به دست آمده را خشك ميكردند و به اسم كراك ميفروختند.
او ميگويد: من از اين اخبار، آنومي گسترده در بازار توليد و مصرف مواد مخدر را استنباط ميكنم. آنومي به معناي هجمهاي از موادي قديمي با اسامي غريب كه قصدي جز تشويق بيشتر به مصرف دوباره و دوباره ندارد و ايراد اصلي بابت ايجاد اين آنومي را به دستگاه مقابله وارد ميدانم. چون دستگاه مقابله ما، جز در كشفيات سنگين و با حجم تناژ و براي مواد سنگين مثل كوكايين، حاضر به آزمايش كشفيات نيست و صرفا به نتايج اوليه از كيت شناسايي مخدرها اكتفا ميكند.
وي اضافه ميكند: فرض كنيد كه محمولهاي كشف شده و حمال، ادعا ميكند كه اين محموله، كراك - هرويين است. مامور كشفكننده، نمونه كوچكي از محموله كشف شده را روي كيت ميگذارد و بنا به تغيير رنگ كيت، يك نظر اوليه ميدهد كه مثلا، كشفيات از خانواده مخدرها هست يا نيست. در حالي كه اگر تمام كشفيات، آزمايش شود، ميبينيم بسياري از آنچه امروز در بازار خرده فروشي ايران عرضه ميشود، چيزي نيست جز مادهاي با يك پايه ثابت و هزاران افزودني فريبكارانه.»
كاشت دروغ
«كراك - هرويين» يك دروغ بزرگ بود و هست و خواهد بود. «كراك - هرويين» آن تفالهاي است كه در آزمايشگاههاي داخل افغانستان و پشت مرز ايران، از تركيب دورريز و ضايعات غير قابل فروش هرويين با مشتي قرص و پيالهاي سم، شكل شكيلتري پيدا كرد تا با بستهبندي زيبا و دغلكارانه، اتاق انتظار جديدي براي پشت نوبتيهاي مرگ بسازد. «كراك - هرويين»، آن فرمول كثيفي است كه براي از پا درآوردن معتاد ايراني متولد شد. «كراك - هرويين» توليد شده در افغانستان، فقط يك مشتري داشت و دارد؛ بازار ايران و هنوز، علت بازگشت دوباره «كراك - هرويين» يك ابهام بيجواب است.
انتهای پیام