تهران ۲۲.۷۹° كمينه ۲۲.۶۲°  بیشینه ۲۲.۹۹°
۲۹ تير ۱۴۰۱ - ۱۳:۵۳

روابط عمومی هیاهو ندارد

یاسر مهرآیین،کارشناس رسانه
کد خبر: ۴۳۴۶۰

 

روابط عمومی‌ها در ایران خصوصا بعد از انقلاب در بسیاری سازمان ها، نهادها و وزارت خانه‌ها وجود دارند. اما سوال مهم این است که آیا روابط عمومی ها اساسا به وظیفه ی ذاتی خود عمل می کنند؟

روابط عمومی در بیشتر سازمان‌ها، یا حیات خلوت محسوب می شود و افرادی را که کاری در آن مجموعه ها برایشان وجود ندارد یا احیانا سفارش شده اند، در آن به کارگمارده می شوند که اغلب تخصصی هم در این کار ندارند و یا این بخش از شرکت برای یک مدیر بی تعهد روابط عمومی به تنهایی تبدیل به یک بنگاه اقتصادی
می شود و از این راه ارتزاق بیشتری می کند، هیاهو می کند و در نهایت پول هنگفتی هم برای مسائل بی مورد هزینه می کند. در هر دوحالت وظیفه و ماهیت روابط عمومی زیر سوال می رود.

این که مدیران ارشد سازمان ها تصویر مناسب و درستی از روابط عمومی ندارند و توقع آن ها از این بخش مهم در سازمان ها به نصب بنرهای مناسبتی، چاپ تقویم و سررسید و تهیه ی هدایا برای مناسبت های خاص محدود می شود هم مزید برعلت است.

روابط عمومی بخش مهمی از یک سازمان است که می بایست اجازه داشته باشد در امور مختلف مانند تبلیغات و معرفی سازمان و حتی در راهبرد مسائل بیرونی و درونی سازمان که تصمیمات مدیریتی است دارای رای و نقش باشد.

این نقش، بازیگر آموزش دیده، چیره دست، اختیار دار، تصمیم گیر، تصمیم ساز و صاحب نظر و تجربه می خواهد تا در شرایط خاص بتواند این بخش خاص و مهم را مدیریت کند و در یک سازمان اثر گذار باشد. مادامی که مدیران، آگاه به این نقش مهم نباشند و این بخش مدیریتی مهم را به دید یک واحد کوچک بیکار، بی خاصیت و یا حیاط خلوت ببینند و تبدیل کنند، این روند برای این بخش مهم به همین صورت ادامه دارد.

برخی مدیران هم روابط عمومی را برای نیل به اهداف شخصی و نه سازمانی احتیاج دارند. چرا که بزرگ شدن و دیده شدن خودشان مهمتر از بزرگ شدن و دیده شدن سازمان است. از این رو در اغلب سازمان ها به محض این که مدیریت ارشد سازمان تغییر می کند، روابط عمومی هم دستخوش تغییرات می شود و نتیجه این می شود که بخش روابط عمومی هیچ گونه کار حرفه ای انجام نداده است و همان طور که پیش تر گفته شد این بخش بیکار و بی خاصیت می ماند.

اغلب مدیران نمی دانند یا نمی خواهند بدانند که شاه کلید برون رفت و حل مشکلات یک سازمان با بیرون و حتی درون سازمان در بسیاری از موارد همین بخش است که آن را بی خاصیت و کم اهمیت می پندارند و نیز می پندارند که خودشان قادر به مدیریت همه ی مشکلات و بحران ها هستند.

این نوع از مدیران فکر می کنند که روابط عمومی می باید ساکت بنشیند تا وقتی مشکلی پیش آمد کرد، آن وقت بیاید و مشکل را تکذیب یا حل کند.

مدیران باید و باید بدانند که در واقع کار روابط عمومی بیشتر پیشگیری از به وجود آمدن مشکل است سپس مدیریت بحران.

در یک سازمان اگر روابط عمومی شفاف سازی نکند، به این معنا که خودش اقرار به مشکلات سازمان نکند و مسائل را شفاف بیان نکند انگار که هیچ مشکلی در سازمان وجود ندارد، این رسانه ها و مخاطبان سازمان ها هستند که شروع به پرسش می کنند. نتیجه این می شود که بیشتر وقت و انرژی مدیران ارشد سازمان و مدیر روابط عمومی برای پاسخ گویی، توجیه و تکذیب کردن هدر می رود. در این میان رسانه های زرد هم از این نقص استفاده کرده و به جای نقد سازنده و پرسشگری درست، با باز نشر نقاط ضعف، بعضا پر رنگ کردن و بال و پر دادن به مشکلات اقدام به سوء استفاده از سازمان می کنند که متاسفانه انتهایی هم ندارد.

فاصله ی بین روابط عمومی با مدیران، عدم تقویت و جدی نگرفتن روابط عمومی باعث می شود، راهبرد آنان با یکدیگر در بیرون سازمان یکسان نباشد و مشکلات یک سازمان در حوزه ی روابط عمومی و ارتباطات بیرونی سازمان، با مشکل اساسی مواجه شود. مثلا مدیر ارشد یک سازمان نباید به طور مستقیم با رسانه ها ارتباط داشته باشد و حتما این ارتباط باید با هماهنگی و از طریق روابط عمومی سازمان باشد.

به عنوان مثال، راهبرد حضور و اطلاع رسانی در شبکه های اجتماعی باید بین مدیر ارشد سازمان و روابط عمومی یکسان باشد. چون حضور در شبکه های اجتماعی براساس نوع فعالیت یک سازمان تعریف می شود و مقدار و وسعت این حضور باید طبق استاندارد های آن سازمان باشد. از این رو نظر مدیر روابط عمومی به عنوان متخصص  و مسئول در این زمینه بسیار مهم است. همین نکته است که روابط عمومی را از یک مجری صرف تبدیل به یک بخش تصمیم ساز می کند.

به عنوان مثالی دیگر، مخاطب شناسی از دیگر وظایف روابط عمومی است. در اصل مدیر ارشد سازمان باید جامعه ی هدف سازمان و ارتباط با آنان را به طور کلی به روابط عمومی سپرده تا این بخش بتواند با دستی باز و با تفکر حرفه ای خود با مخاطب سازمان ارتباط برقرار کند. ساز و کار این ارتباط به وسیله ی روابط عمومی تعیین
می شود و مدیر ارشد نقطه نظرات کلیدی خود را مطرح می کند. اما سیاست گذاری، چگونگی و نوع ابزار ارتباط با تصمیم روابط عمومی است.

در پایان باید به این نکته توجه شود که لزوما هزینه های بسیار زیاد و چشمگیر در روابط عمومی حال در هر حوزه ای از کار، به این معنا نیست که یک روابط عمومی عملکرد خوب و مثبتی دارد. روابط عمومی خوب، تخصص دارد، راهبرد دارد، با رسانه ها تعامل هوشمندانه دارد، برنامه ریزی درست دارد، اندیشه دارد، مخاطب شناسی مناسب دارد، به جا و درست هزینه می کند، واکنش صحیح نشان می دهد و عاقلانه رفتار می کند، منسجم است، چهار چوب دارد ، تصمیم ساز است، به منافع سازمان و مخاطب سازمان توجه یکسان دارد و عمل گرا است. در یک کلام هیاهو ندارد.

انتهای پیام
اشتراک گذاری :
برچسب ها : روابط عمومی
ارسال نظر

آخرین اخبار روز