یک جامعه شناس معتقد است که نهادهای تاثیرگذار در جامعه مانند خانواده و آموزش و پرورش باید مسایل اخلاقی مربوط به محل کار، برای شکستن سنت بیاخلاقی را به فرزندان خود بیاموزند تا بتوان در آینده این بحران را کمرنگ کرد.
قرائی مقدم ضمن موافقت با انتشاربیانیه خانمهای بازیگر در رابطه با آزارهای جنسی در محیط کار، بهعنوان یک جامعهشناس، به خبرنگار معاصر میگوید: «البته من موافق این حرکت و انتشار بیانیه هستم. چون معمولا اغلب محیطهای هنری، بهویژه سینما و تئاتر، درگیر چنین آسیبهایی هستند. فراموش نکنیم که فضای هنری در همه دنیا مساعد نوعی خشونت و آزار و باجگیری جنسی است. تئوری جامعهشناسی هنر میگوید که اصولا پایبندی اخلاقی و باورهای عرفی جامعه افراد در محیطهای هنری بهدلیل فضای حاکم و نوع روابط و خواستهها و ویژگیهای خاصی که از هنرمندان انتظار میرود، از استحکام لازم برخوردار نیست. در برخی موارد هم خود هنرمندان معتقدند که یک و یا چندین گام از وضع موجود جامعه و مردم جلوتر و نواندیشتر و نوخواهتر هستند و همین موجب میشود که این محیطهای هنری مساعد رفتارهای نامناسب اخلاقی و آزارهای جنسی شود، حتی به صورت کلامی.»
او در مورد مساعد بودن فضاهای هنری برای خشونتها و آزارهای جنسی ادامه میدهد: «در عرصه سینما وقتی خانمی برای کار و ایفای نقش به کارگردانی معرفی میشود، طبعا باید یک سری معیارهای ظاهری هم داشته باشد. همین معیارها باعث میشود فردی که مقید نباشد، دادن کار به خانم را منوط به برخی درخواستهایی میکند که ناشی از رسوبهای فرهنگی عمیقی در این فضاها است که از گذشته باقی مانده. ممکن است در ابتدا هنرپیشه خانم برای به دست آوردن نقش، این مسئله را بپذیرد، اما رفتهرفته این فضا درگیر خشونت میشود. منظور از محیط وجود چنین بده و بستانهای غیراخلاقی است که گاهی موجب میشود یک خانم برای بهدست آوردن نقشی که لایق آن است، تن به خواستههای نامشروع بدهد و بعد که کارش بالا گرفت، شروع به افشاگری کند.»
این استاد دانشگاه معتقد است این اتفاقات نه تنها در محیط هنری بلکه در بسیاری از شرکتهای خصوصی و دولتی و رسانهها و بانکها هم رخ میدهد طبق بررسیهای ما اغلب زنان و دخترانی شانس استخدام بیشتری دارند که از زیبایی ظاهری برخوردارند این موضوع از نظر جامعهشناسی، یک ارزش پایه است.
او با اصل این بیانیه موافق است اما معتقد است که زنان آزار دیده، از نظر قانونی احتمال موفقیت کمتری دارند. چون این مسئله به دلیل انواع محدودیتهای مختلف و ابزارهای کنترلگر، نهادینه شده و به لایههای زیرین رفته است. اثبات این مسائل در دادگاه هم نیاز به مدارک مختلف دارد.
قرائی مقدم در مورد نقش سیاست و مراجع دولتی در پیگیری این مطالبات میگوید: «به هرحال دولت و رجال سیاسی باید حتما پیگیر این مطالبات باشند و به این درخواست زنان رسیدگی کنند. نکته مهم این است که آزارگری و باجگیری جنسی بهنوعی در سطح جامعه و در اغلب محیطهای کاری، هنری یا غیر هنری به نحوی نهادینه شده و البته پنهانی هم انجام میشود و همین موضوع باعث شود تا برخی زنان به دلیل ترس از دست دادن کار یا آبرو، منکر چنین آزارهایی بشوند. دولت که نمیتواند برای هر مدیر و مسوول و کارگردانی یک بازرس و پلیس بگذارد. پس باید جامعه مدنی و آموزش و پرورش، بهطور مستقیم وارد این فضا شوند و آموزشهای لازم اخلاقی به دختران و پسران داده شود. مسایل جنسی و آزار و باجگیری، خشونتهای جنسی رفتاری و کلامی به نحوی خاص و بهدلیل همان محدودیتها، در جامعه و در میان مردان به یک حق تبدیل و خودکنترلی بسیار کم شده است. یک زن در طول یک مسیر در کوچه و خیابان از مردان سواره و پیاده متحمل انواع خشونتهای جنسی میشود،فراموش نکنید که این لایه ظاهری فرهنگ جنسی است. شاید دولت بتواند در مورد این لایه ظاهری با برخورد قهری مقابله کند، اما در لایههای زیرین جامعه نمیتواند وارد شود چون پنهانی است.»
انتهای پیام