اخبار معاصر:داوود حشمتی، روزنامه
نگار طی یادداشتی که روزنامه قانون آن را پنجشنبه 94/6/12 منتشر کرده
نوشت: جامعه ایران حق دارد از خائن خطاب شدن توسط وزیر صنعت به خشم
بیاید.اگر اهل سیاست ما،عادت کردهاند به هر بهانه واهی،آنها را «خائن» خطاب کنند، اما تودههای مردم نه تنها چنین صبری ندارند،بلکه
روا نیست با آنها که در سختترین شرایط،بار بیکفایتی مدیران و سختی شرایط
تحریم را بر دوش کشیدند،اینگونه صحبت شود.
وزیر صنعت و معدن چند روز پیش گفته بود: «این یک خیانت
است که کمپینی علیه تولید داخلی راه بیندازیم.... راهاندازی چنین
کمپینهایی یک عمل ضدانقلاب است» اگر مردم عادی نمیدانند چرا باید خودروهای
داخلی را گرانتر از قیمت واقعی خریداری کنند،انتظار این است که یک پیرشده
در عالم صنعت آن را بداند.
برای من سخت است به عنوان یک درسخوانده صنعتی به
وزیری که به اندازه سنم تجربه مدیریت دارد،یادآوری کنم نگاهی به قیمت تمام
شده کالای ساخته شرکتهای خودروسازی بیندازد. در کنار این، بعید است آقای
وزیر از تحقیق و تفحص مجلس از خودروسازان مطلع نباشند. گزارش مجلس نشان
میداد که تنها در ایران خودرو 4 میلیون تومان از قیمت کالای فروش رفته،به
جریمههای دیرکرد در بازپرداخت تسهیلات باز میگردد. مهمتر اینکه درحالی
که خودروسازان توان بازپرداخت وامهای خود را ندارند و این موضوع هزینههای
قیمت تمام شده را افزایش میدهد،فاش میشود که تسهیلات پنهانی
در اختیار آنها قرارگرفته است.(خبرآنلاین، علی علیلو، عضوکمیسیون صنایع مجلس
8/6/94)
سوال این است:اگر این وامها در اختیار خودروسازان
قرار نمیگرفت،چه اتفاقی برای این صنعت،خصوصا در دولت قبل می افتاد؟باید گفت
به طور حتم،در آن شرایط و حتی بعد از آن یعنی درشرایط تحریم های سختتر،
امکان ورشکستگی آنها بود. چه کسی مانع از این ورشکستگی شد؟مگرنه اینکه،هزینه
آن را سالهاست از جیب مصرف کنندگان ایرانی دریافت کردید و می کنید؟حداقل
در این چهارسال گذشته مردم برای هر خودرو 4 میلیون تومان بیشتر پرداخت
کردهاند تا این صنعت سرپا بماند.اما این حمایت ناسالم و بیعدالتی تا کجا؟ و
با این وجود این ژست طلبکارانه و حق به جانب برای چیست؟ آقای
وزیر اگر نمیدانند، لطفا کسی آگاهشان کند که صندلیای که بر آن تکیه
کردهاند، ملک شخصی و کارخانههای خصوصیشان نیست.
لازم است یادآوری کنیم که بر آن صندلی با اتکا به رای
مردم تکیه زدید.وقتی که مردم ناراضی هستند باید صدای آنها را به گوش جان
بشنوید. قدرت به شما واگذار شد تا از حقوق آنها دفاع کنید. متاسفانه وقتی
دولت به بنگاهداری اقتصادی آن هم در این سطح وارد میشود، ناچار است نه
تنها مشکلات شرکتها را از جیب ملت تامین کند، بلکه در نقطه مقابل آنها
ایستاده و استفاده از حق طبیعی آنها را فعل «حرام» و «خیانت» عنوان کرده و
آنها را «ضدانقلاب» خطاب میکند.
یادآوری میکنم درسال 86 سرمای شدیدی در دنیا پیش آمد و
گاز ما هم قطع شد.در فرانسه حدود 15هزار نفر سالمند در تنهایی و سرما در آن
زمستان فوت کردند و در رسانههای فرانسه سروصدای زیادی راه افتاد که چرا دولت
به سالمندان به خوبی رسیدگی نمیکند؟ دولت گزارشی تهیه و به مردم اعلام کرد
که بودجه کافی برای هزینهکردن در مورد سالمندان نداریم. در برخی از
کشورهای اروپایی سنتی است که سه دوشنبه را در طول سال تعطیل میکنند تا
سهروز تعطیلی داشته باشند.دولت فرانسه در آن گزارش به مردم گفت اما اگر
بپذیرید که یکی از دوشنبههای تعطیل را چشمپوشی و کار کنید، تولید ملی به
اندازهای زیاد میشود که با مالیاتش مقدار لازم درآمد برای ارتقای وضع
سالمندان از سطح فعلی به فلان سطح مطلوب میرسد. رسانهها به کمک دولت
آمدند،مردم هم راضی شدند و یکی از تعطیلاتشان را بهکار پرداختند و از طریق
مالیات حاصل از تولید یک روز کار اضافی توانستند برای بهبود وضع سالمندانشان
خرج کنند.
حالا این وضعیت را مقایسه کنید با گفتمان وزیردولت
که چگونه و با چه ادبیاتی قصد دارند ازتولید ملی حمایت کنند. اگر آقای نعمت
زاده فراموش کردند،ما فراموش نکردیم وعده رئیس جمهور را که میگفت؛ دولت
دست کمک به مردم دراز میکند.کجاست آن گفتمان و چه شد که امروز، اینطور
طلبکارانه،مصرفکنندگان ناراضی را «ضدانقلاب» خطاب میکنید؟ اگر درد صنعت
دارید،فکری برای بدهیهای هنگفت و بهرههای سنگین آنها به سیستم بانکی
کنیدتا در اولین اقدام قیمت آن به میزان معتنابهی کاهش پیدا کند.در کنار آن
نیز باید از مردم خواهش کرد تا از صنعت داخلی و ملی حمایت کنند،نه اینکه آنها
را با تیغ خیانت از خود دور کرد.مشکل صنعت بدون شک با حمایت
مردمی قابل حل است اما نه با نگاه طلبکارانه از ملت.
انتهای پیام/
انتهای پیام