با توجه به شرايط عيني کنوني، اينکه بايد درخواست و دعا کنيم تا«رئيسجمهور اصلح» از جهان ماوراء به ايران مهاجرت يا ارسال شود. برخي شخصيتها و جناحها آنچنان شيفته تصاحب جايگاه رياستجمهوري هستند که توانايي درک شرايط عيني را ندارند.
رئيسجمهور به عنوان شخصيت نخست اجرائي کشور بايد کوهي از چالشها را مديريت و حل و فصل کند. با توجه به انبوه و انواع چالشهاي اجتماعي و ملي حتي در صورتي که يکايک اذهان داراي شناسنامه ايراني در يک ساختار رفتاري سازماندهي شوند، باز در بلندمدت و با تلاشهاي شبانهروزي ميتوان انبوه چالشها را مديريت کرد.
حال با توجه به اختلافنظرها، تضاد منافع، تناقض اهداف، بياخلاقي بيسابقه سياسي، عدم صداقت و... ميان جناحها، گروهها و شخصيتهاي سياسي، شيفتگان جايگاه رياست جمهوري بايد از نشستن بر صندلي رياست جمهوري خوف داشته باشند، چراکه با توجه به جميع شرايط داخلي(تحولات ريشهاي و عيني در نگاه اکثريت شهروندان نسبت به مديريت کلان)، منطقهاي(رابطه حسنه اسرائيل با همسايگان ايران،) و تحولات جهاني، رئيسجمهور جناحي همانند «روباهي ميان انبوهي از درندگان گرسنه» خواهد بود.
با توجه به شرايط پرچالش کشور، «هيچ رئيسجمهور جناحي(نظامي يا شخصي)»، توانايي حل و فصل و مديريت اوضاع و احوال بسيار ملتهب و متورم داخلي و آشفتگي خاورميانه و تحولات جهاني را نخواهد داشت.
رئيسجمهور جناحي بيشک موجب وخيمتر شدن هر چه بيشتر شرايط و «تضعيف امنيت ملي» خواهد شد. بنابر دلايل متعدد و گوناگون، انتخابات 1400 آغاز، پايان «سرمايه استراتژيک» جريانهاي فکري، شخصيتها و جناحهاي سياسي ايده آليست، شيفته قدرت، بياخلاق و عاري از صداقت که با مفهوم منافع ملي به عنوان مبداء و مقصد تمامي فعل و انفعالات اجتماعي و ملي ناآشنا هستند، خواهد بود.
به دلايل گوناگون و متعدد روانشناختي، شيفتگان تصاحب جايگاه رياست جمهوري، توانايي درک و تحليل پيامدهاي احتمالي عملکرد جناحي خود را ندارند، بنابراين دخالت در «روند طبيعي گزينش صاحب منصبان» توسط برخي حاشيهنشينان، بدعهدي به تودهها و انواع چالشها سخت است. حاشيهنشينان سياسي نبايد نگران يکدست شدن مديريت کلان شوند.
چراکه، عرصه عيني و عملي سياسي، پالايشگاه ارادههاي سياسي ملي از غيرملي است. پيامد اجتناب ناپذير يکدست شدن مديريت کلان (با وجود آسيبهاي احتمالي) اتمام سرمايه استراتژيک تفکرات، شخصيتها و جناح هايي است که هوا و هوس دنيوي، توانايي آنها براي ديدن انبوه درد و رنج شهروندان، تضعيف عزت و اقتدار ملي و... را تار کرده است.
*محقق و پژوهشگر
انتهای پیام