مرتضی مکی*: از يکطرف همچنان بر ادعاهاي خود مبني بر تقلب در انتخابات تاکيد ميورزد و ميکوشد تا به نوعي افکار عمومي، رسانهها و حاميان خود را نسبتبه اينکه بر مواضع خود پايبند است همراه و همسو خود کند و از طرف ديگر، دست به اقداماتي ميزند که نشان ميدهد در عمل پايان دوران رياستجمهورياش را پذيرفته و بهدنبال ترک کاخ سفيد است.
اينکه بسياري از نزديکان و مشاورانش را طي روزهاي اخير مورد عفو رياستجمهوري قرار داده و تلاش ميکند با سفر به جورجيا، ايالتي که همچنان دو کرسي آن در سنا خالي است، با تبليغ براي نامزدهاي جمهوريخواه از افتادن اکثريت سنا به دست دموکراتها جلوگيري کند.
گفتارها و رفتارهايي که ترامپ تلاش ميکند فضاي سياسي و انتخاباتي آمريکا را پس از 20 ژانويه همچنان حفظ کند و شکاف سياسي عميقي که در جامعه آمريکا ايجاد شده را نگه دارد تا بتواند طي چهار سال آينده بهرهبرداري سياسي و تبليغاتي خاص خود را در جهت تثبيت موقعيتش براي رقابتهاي انتخاباتي کنگره 2022 و رياستجمهوري 2024 بکند که مجموعهاي از فضاي سياسي حاکم بر آمريکا در روزهاي پاياني رياستجمهوري دونالد ترامپ است.
در همين ايام و فضا قطعا اسرائيل، عربستان و امارات از روند تحولات در آمريکا راضي نيستند و نگران بازگشت آمريکا به برجام با به قدرت رسيدن بايدن در 20 ژانويه هستند. رايزنيهاي سياسي و ديپلماتيکي که از سوي مشاوران ترامپ در سطح منطقه طي چند هفته اخير انجام شد و تلاشهاي جرد کوشنر، داماد و مشاور ارشدش نشان ميدهد که آمريکاييها و اسرائيليها ميخواهند با تحرکات سياسي نظامي و تحريک ايران و فضاي تنش در منطقه، اتفاقاتي را در منطقه رقم بزنند که باعث پيچيدگي فضاي سياسي حاکم بر منطقه و سخت کردن مسير بازگشت آمريکا به برجام باشد.
آنها قطعا منتظرند که ايران واکنشي نسبت به تحريکات آنها انجام دهد تا در عمل ديگر فرصتي براي بازگشت آمريکا به برجام باقي نماند و بايدن را در فضاي سياسي و نظامي جديدي در منطقه قرار دهند. به همين دليل در روزهاي اخير در برخي از نشريات معتبر آمريکايي مثل فارنپاليسي به اين نکته اذعان ميشود که جمهوري اسلامي همچنان به اين سياست ترامپ و متحدانش آگاه است و تلاش ميکند سياست صبر استراتژيک خود را تا انتقال قدرت در آمريکا حفظ کند تا فضاي تنشآفريني ميان ايران و متحدان منطقهاي آمريکا و اسرائيل به سمت و سويي نرود که آنها بخواهند با اين تحريکات، از اين فضا براي موقعيت خودشان استفاده کنند.
اما درخصوص برجام بايد چند متغير اصلي را مورد توجه قرار داد که در زمان رياستجمهوري اوباما هم وجود داشتند و ميتوانست مانعي بر سر به نتيجه نرسيدن مذاکرات ايران با 1+5 شود. يکي از اين متغيرها، رژيمصهيونيستي است که قطعا مخالف تغيير رويکرد آمريکا نسبت به ايران است و ديگري مخالفت عربستان و امارات با نزديکي ايران به آمريکاست.
در روزهاي آخري که مذاکرات در ژنو براي امضاي برجام درحال پيشرفت بود، شاهد بوديم که وزير خارجه وقت عربستان به وين رفت و مذاکراتي با جان کري، وزير خارجه وقت آمريکا در هواپيماي اختصاصي انجام داد و همينطور وزير خارجه وقت فرانسه در روزهاي آخر تلاش کرد از به نتيجه رسيدن مذاکرات جلوگيري کند و شرط و شروطي براي امضاي توافقنامه گذاشت که نشاندهنده فشار اسرائيليها به عربستان و فرانسه بود که در نهايت، فرانسه نتوانست خود را از اين مذاکرات کنار بکشد و به صف امضاکنندگان برجام پيوست.
اين موانع هنوز وجود دارد و عربستان، امارات و رژيم صهيونيستي و جريان ايرانستيز در آمريکا متغيرهايي هستند که قطعا موانعي پيش روي بايدن براي بازگشت به برجام قرار ميدهند. آنچه دکتر روحاني مبني بر بازگشت آمريکا به برجام و ايران به تعهداتش اذعان دارد، نيز با توجه به اين نکته است که اگر بايدن اراده سياسي لازم را براي بازگشت به برجام داشته باشد قطعا ميتواند آن را عملياتي کند و با توجه به منافع بلندمدت آمريکا در منطقه و استراتژيکي که در سطح جهاني دارد، ميتواند اين اراده را داشته باشد که به برجام بازگردد.
*تحلیلگر مسائل بینالملل
انتهای پیام