نویسنده : سیدحسن موسویچلک*
سیدحسن موسویچلک*: اين مقطعي که داريم سپري ميکنيم به دليل مشکلات اقتصادي که يکسال از موضوع کرونا گذشت و تاثيري که روي موضوع اقتصاد گذاشت و از طرفي نداشتن يک برنامه مشخص درحاليکه فکر ميکرديم «ترامپ برود و بايدن بيايد، حال اقتصاد ما سريع بهتر ميشود» درحاليکه هيچ نشانهاي حداقل در شروع کار دولت بايدن هم نيست و خود اين نگرانيها را در جامعه افزايش ميدهد و ميتواند عاملي باشد که آستانه تحمل مردم در تعامل با همديگر پايينتر برود.
فکر ميکنم کمتر روزي است که بيرون برويم و به نوعي شاهد رفتار خشونتآميز در اطرافمان نسبت به همديگر نباشيم. رفتارهايي که گاهي مواقع در رانندگيهاست و گاهي مواقع در داخل وسايل حملونقلهاي عمومي و گاهي مواقع هم در محيطهاي عمومي و گاهي مواقع حتي در محيطهاي کاري و حتي در محيط همسايگي و محيط خانوادههاست.
اگر نيمنگاهي داشته باشيم به پروندههاي قضائي متوجه ميشويم که خشونت وجه مشخصه يا وجه غالب پروندههاي قضائي ما را از نظر فراواني شامل ميشود که خود اين نشان ميدهد که «مدارا» خيلي جايگاهي در روابط بين فردي ندارد.
به همين دليل در اين شرايط دولتمردان بايد به اين نکته واقف شده باشند که تن دادن به مطالبه جريان مخالف در عدم بهرهگيري از کادرهاي اصلاحطلب، بيش از ضربه به اصلاحات به تهيشدگي دولت از نخبگان سياستورز و سياستساز منجر ميشود. استقلالطلبي دولت از اصلاحطلبان فضاي سياست را براي راديکالها و عبور به راديکاليسم پوپوليستي هموار ميکند.
اصلاحطلبان گلايههاي بحق خود از سياست انفعالي دولت را به کنارهگيري از سياست اصولي ترجمه نکنند و مردم از منويات جرياني که اسب خود را براي تصاحب تمامعيار قدرت زين کرده و مخاطراتي که اين يکدستي براي اکنون و آينده ملک و ملت در پي دارد، مطلع شوند. اين کنش راديکال مخالفان، همچنان ميتواند دليلي براي اجماعسازي، اميدآفريني و سياستورزي مصلحانه جريان عاديساز باشد.
*رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
انتهای پیام