به گزارش پایگاه خبری اخبارمعاصر، قانون تاسیس شرکتهای آب و فاضلاب در سال 1363 تصویب و ابلاغ شد. قانون توسعه و بهینهسازی مصرف آب شهری و روستایی، در اسفند سال 1395 ابلاغ شد. داریوش مختاری، کارشناس حوزه آب، در این خصوص به پایگاه خبری معاصر گفت: قانون نخست که رویکرد سازهای بالایی داشت با دقت و خیلی زود اجرایی شد. قانون دوم که رویکرد نرمافزاری بالایی داشت، در مدت 5 سال پس از تصویب همچنان معطل مانده است و اعتبار کافی و فراگیر برای یکایک بندهای آن اختصاص داده نمیشود.
این کارشناس ارشد حوزه آب، افزود: بند (پ) ماده (2) قانون توسعه و بهینهسازی، شرکتهای آب و فاضلاب را ملزم به در اختیارگذاردن تجهيزات كاهنده مصرف آب به مشتركان متقاضي اعم از خانگي و غيرخانگي میکند. در این ماده قانونی، هزینه تجهیزات از مصرفکنندگان دریافت میشود. با این حال، اجرایی نمیشود. بند (ت) ماده (2)، بازچرخاني پساب خروجي از تأسيسات فاضلاب با هدف آزادسازي منابع آبي مورد نياز مانند تأمين آب بهداشتي، كشاورزي و فضاي سبز را پیشبینی کرده است. به صورت پراکنده، در برخی شهرها، تصفیهخانهها ساخته شده است ولی در بازچرخانی آب پساب تصفیه شده نقش چندانی نداشتهاند و حتی به تغییر کاربری و توسعه باغشهرها انجامیده است. بند (چ) ماده (2) وزارت صنعت را ملزم به پشتیبانی صنايع توليدكننده تجهيزات كاهنده مصرف آب نموده است. بند (ح) ماده (2)، وزارت نيرو مكلف شده بود که سالانه نسبت به كاهش حداقل يك درصد (۱%) از هدررفت آب در شبكه تا رسيدن به استاندارد بينالمللي اقدام كند. این در شرایطی است که هدررفت آب در شبکه توزیع در برخی شهرها به عدد 30 درصد نزدیک شده است که فاجعهبار قلمداد میشود. ماده (4)، جداسازي آب شرب از ساير مصارف را ابلاغ نموده است. به این ترتیب قانون توسعه و بهینهسازی مصرف آب شهری و روستایی، همچنان معطل و غیراجرایی مانده است.
مختاری در ادامه گفت: اجرایینشدن این قانون توسط متولی اصلی آن یعنی شرکت آب و فاضلاب کشور به نمایندگی از وزارت نیرو، این شبهه حقوقی را پدید میآورد که شاید قانون تاسیس این شرکتها اجازه اجرای قانون توسعه و بهینهسازی مصرف آب شهری و روستایی را نمیدهد. در این خصوص همانند سایر قوانین بخش آب که دچار اشکال جدی در فحوا و مضمون میباشند، قانونگذار توجه نکرده است که ماهیت یک شرکت که بر اساس قانون، وظیفه تنظیم و تعادل در سود و زیان بر عهده مدیران شرکت آب و فاضلاب گذارده شده است، چگونه میتوان همزمان انتظار داشت که اقدام به کاهش مصرف آب که به کاهش درآمد این شرکتها میانجامد، کنند. افزون بر اینها، از دیدگاه تفکیک و پاسخگویی وظایف قوا، به نظر میرسد قوه مجریه پاسخگوی قانونهای اجرانشده پیشین که ابلاغ رسمی شدهاند، نیست. بنابراین در این خصوص جای یک اصل اساسی در قانون اساسی خالی است که بر اساس آن، پاسخگویی لازم برای مدیران دستگاههای اجرایی برای تاخیرات اجرای هر قانون ابلاغشده به قوه مجریه و دستگاههای اجرایی آن پیشبینی شود.
انتهای پیام